ساناز تقی پور حاجبی؛ کامران پاشایی؛ پروانه عادلزاده
چکیده
ترس از عواطفی است که بشر در طول تاریخ همواره تجربه کرده است استعارۀ مفهومی یکی از راههایی است که میتوان تفاوت و شباهت فرهنگها را در اظهار و چگونگی آن به دست آورد. در اینجا به بررسی و مقایسۀ این استعاره در آثار علی محمد افغانی و ایشی گورو به روش توصیفی- تحلیلی پرداخته شده است و دادههای تحقیق بر پایۀ رویکرد معناشناسی شناختی در چهارچوب ...
بیشتر
ترس از عواطفی است که بشر در طول تاریخ همواره تجربه کرده است استعارۀ مفهومی یکی از راههایی است که میتوان تفاوت و شباهت فرهنگها را در اظهار و چگونگی آن به دست آورد. در اینجا به بررسی و مقایسۀ این استعاره در آثار علی محمد افغانی و ایشی گورو به روش توصیفی- تحلیلی پرداخته شده است و دادههای تحقیق بر پایۀ رویکرد معناشناسی شناختی در چهارچوب دیدگاه-های نظری لیکاف و جانسون با تعداد 57 مورد در آثار دو نویسنده (29 مورد در آثار افغانی و 28 مورد در آثار ایشی گورو) استخراج شد و تفاوت و تشابه آنها در حوزههای مبدأ، اسم نگاشت و انواع استعاره بررسی گشت. نتایج حاصله شباهت میان آنها است و تفاوت کمتر است، شباهت در مبدأهای جانداربنیاد، رنگ بیناد، دشمنانگاری، دریا، رکود و بیحرکتی، سرما، مرگ و ماده و در مبدأهای آتش، بیماری، سلاح، قمار و دشمن در آثار افغانی است ولی در آثار ایشی گورو نبود، در عوض مبدأ گیاه در آثار ایشی گورو آمده و افغانی ندارد که بر اساس مبدأها، در اسمنگاشت نیز متفاوت هستند. شباهت اصلی در کاربرد انواع استعاره است که با تفاوت یک درصد، وجود شباهت را تأیید کرده است. استعاره هستی شناختی در آثار افغانی با تعداد 15 مورد و درصد 31 /26 و در آثار ایشی گورو با تعداد 14 مورد و درصد 56/24 آمده است، در استعاره ساختاری، اسمنگاشتهای هر دو با تعداد مساوی 14 مورد با درصد 56/24 آمده است. این تفاوت اندک موًید تأثیر فرهنگ و محیط در ساخت استعاره های «ترس» است.
پریسا علیخانی؛ بهمن نامور مطلق
چکیده
اسطوره-آیین سارای یکی از روایت های مشهور و مشترک در میان مردم آذربایجان (ایران و جمهوری آذربایجان) است. این اسطوره-آیین، روایت عشق دختر و پسری است که در اثر غیبت عاشق و ظلم خانِ روستا به خودکشی معشوق می انجامد. این اسطوره-آیین در ادبیات و هنر مردم این مناطق ریشه دوانده و دارای بار ارزشی بالایی در فرهنگ این منطقه است. نگارندگان در این پژوهش ...
بیشتر
اسطوره-آیین سارای یکی از روایت های مشهور و مشترک در میان مردم آذربایجان (ایران و جمهوری آذربایجان) است. این اسطوره-آیین، روایت عشق دختر و پسری است که در اثر غیبت عاشق و ظلم خانِ روستا به خودکشی معشوق می انجامد. این اسطوره-آیین در ادبیات و هنر مردم این مناطق ریشه دوانده و دارای بار ارزشی بالایی در فرهنگ این منطقه است. نگارندگان در این پژوهش که به شیوه ی توصیفی-تحلیلی انجام شده است، تلاش کرده اند تا الگوی عشق را در این روایت، بررسی نموده و اصلی ترین ویژگی آن را استخراج نمایند. مطابق مطالعات انجام شده، مطابق با نظریه ی رنه ژیرار، قربانی شدن معشوق در نتیجه ی میل به تقلید و به دست آوردن دختری که اغلب مردان روستا خواهان وی هستند، توسط خان روستا و گسترش خشونت در میان افراد روستا در جهت حفظ ناموس روستا که نامزد مرد دیگری است ، اصلی ترین الگو برای این روایت شناخته شده است. در این ماجرا، خودکشی معشوق به عنوان تنها راه حل برون رفت از این مناقشه در جهت حفظ اصالت، وفاداری و آزادگی یک زن و در عینحال، ممانعت از آسیب دیدن سلامت و امنیت روستا توسط خان است. پس از این قربانی شدن، قربانی تبدیل به یک اسطوره شده و از آیین سارای که به واسطه ی ادبیات شفاهی و کتبی، موسیقی، شعر، تئاتر و سینما نمود می یابد، پشتیبانی میکند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
بهمن نامور مطلق؛ سودابه صفری سنجانی؛ مائده حسینی کومله
چکیده
روایت «سبزهقبا» یکی از افسانههای عامیانهی مشهور سنجان است. چگونگی خط سیر قهرمان در سفر اسطورهای سبزهقبا بر اساس الگوی تک اسطورهی سفر قهرمان کمپبل و همچنین شناسایی سوق دهندهی روانی قهرمان داستان بر اساس نظریهی T.A ، مسئلهی اصلی این پژوهش است. هدف این پژوهش شناخت کهن الگوی سفر قهرمان در داستان اسطورهای «سبزهقبا»، ...
بیشتر
روایت «سبزهقبا» یکی از افسانههای عامیانهی مشهور سنجان است. چگونگی خط سیر قهرمان در سفر اسطورهای سبزهقبا بر اساس الگوی تک اسطورهی سفر قهرمان کمپبل و همچنین شناسایی سوق دهندهی روانی قهرمان داستان بر اساس نظریهی T.A ، مسئلهی اصلی این پژوهش است. هدف این پژوهش شناخت کهن الگوی سفر قهرمان در داستان اسطورهای «سبزهقبا»، مطالعهی ضمیر ناخودآگاهِ جامعهی مخاطبان داستان و پی بردن به انگیزهی روایتی داستان فوق است. این نوشتار با رویکرد اسطورهشناسی و روانشناسی به تحلیل داستان سبزهقبا میپردازد. روش انجام این پژوهش، توصیفیِ تحلیل محتوا و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانهای است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که تمام مراحل الگوی کمپبل به جز چهار مؤلفهی آخرِ مرحلهی بازگشت در داستان سبزهقبا وجود دارد. به علاوه این پژوهش گواهِ وجود تعامل بین انگیزههای روانی-اخلاقی و روایی در شکلگیری داستان نمادین سبزهقبا است. همچنین نتیجهی این تحقیق نشان میدهد که طی کردن رشد شخصیتی، به عنوان یک کهن الگو در ضمیر ناخودآگاه جمعی در انسان، ارزشی فرامنطقهای محسوب میشود به علاوه این پژوهش نتیجه میگیرد که نظریهی سوق دهنده (رانه)های اریک برن در قسمت آزمونهای نظریهی سفر قهرمان کمپبل به خوبی بازتاب یافته است و وجود سوق دهندههای مذکور را در این افسانهی ایرانی ثابت میکند.
فاطمه صغری اصغری مهر؛ امیراسماعیل آذر؛ ساره زیرک
چکیده
روانشناسی مثبت با تمرکز بر تواناییهای انسان مسیر رسیدن به آرامش را به جوامع بشری معرفی میکند. سلیگمن (Seligman) بنیانگذار این علم، با تبیین هیجانهای مربوط به زمان (حال، گذشته، آینده) درصدد بیان چیزی است که ارسطو آن را «زندگی خوب» نامید. لذا، از نظر سلیگمن ماهیت شادی پایدار در گذشته، کسب «رضایتمندی» است. لکن او در زمان ...
بیشتر
روانشناسی مثبت با تمرکز بر تواناییهای انسان مسیر رسیدن به آرامش را به جوامع بشری معرفی میکند. سلیگمن (Seligman) بنیانگذار این علم، با تبیین هیجانهای مربوط به زمان (حال، گذشته، آینده) درصدد بیان چیزی است که ارسطو آن را «زندگی خوب» نامید. لذا، از نظر سلیگمن ماهیت شادی پایدار در گذشته، کسب «رضایتمندی» است. لکن او در زمان گذشته با بهکارگیری مؤلفههای ذیل: «شیوۀ تغییر اندیشه ـ افزایش شکرگزاری ـ آموختن گذشت و بخشش»، رسیدن به رضایتمندی را قابل حصول بیان میکند. بر این اساس رضایت از زندگی بر مؤلفههای شناختیِ فرد استوار است. از طرفی، یکی از مفاهیم متعالی عرفان اسلامی نیز «رضایتمندی» است که با شناخت خویشتن و تبیین آموزههای مثبتگرایانه قابل دستیابی است. مولانا نیز با نگرشی مثبت و با محوریت انسان کامل، به آموزههای اخلاقی عنایت ویژهای دارد. مطالعۀ چنین میراث گرانبهایی با رویکرد نوین، مبیّن این حقیقت است که مسائل نظری از جهانبینی و مواریث فرهنگی جدا و ناآشنا نیستند. در این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی، برای دستیابی به رضایتمندی، به شناسایی و تطابق مؤلفههای روانشناسی مثبت در مثنوی پرداخته شدهاست. پرسش اصلی مقالۀ حاضر در متن مثنوی این است که، کسب رضایتمندی به عنوان نیاز بنیادی انسان امروزی، به چه میزان با مؤلفههای مطرح شدۀ سلیگمن تطابق دارد؟ نتیجۀ یافتههای تحقیق نشان میدهد دستاوردهای مشترک هر دو اندیشمند حاصل پیوند عمیق با «ایمان» و «معنویت» است. اما دیدگاه مولانا در این سنجه فربهتر مینماید زیرا با تکیه بر ارزشهای معنوی ـ الهی و عرفان اسلامی، رهنمونی برای رسیدن به سعادت ابدی است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
ابوالفضل حری
چکیده
این مقاله، بر نقش مطالعات میانرشتگی و فرهنگی در تبیین ادبیات تطبیقی تأکید میکند. در اینجا، پای چند مسأله به میان میآید. اول، ادبیات فقط محدود به متون مکتوب نمیشود و همه نوع متون نوشتاری و غیرنوشتاری را در برمیگیرد. دوم، تعریف دقیقی از ادبیات تطبیقی بهمثابه «رشته» یعنی نظام مطالعاتی در دست نداریم. سوم، علاوه بر مطالعات ...
بیشتر
این مقاله، بر نقش مطالعات میانرشتگی و فرهنگی در تبیین ادبیات تطبیقی تأکید میکند. در اینجا، پای چند مسأله به میان میآید. اول، ادبیات فقط محدود به متون مکتوب نمیشود و همه نوع متون نوشتاری و غیرنوشتاری را در برمیگیرد. دوم، تعریف دقیقی از ادبیات تطبیقی بهمثابه «رشته» یعنی نظام مطالعاتی در دست نداریم. سوم، علاوه بر مطالعات رشتهای، بحث مطالعات میانرشتهای، چندرشتهای، بینارشتهای، پسارشتهای و فرارشتهای نیز به میان میآید. همة بحث این است که ادبیات تطبیقی چه موقع و چگونه ممکن است به مطالعۀ فرهنگی بدل شود؟ این مقاله، میکوشد به برخی مسائل مرتبط با پیوند مطالعات فرهنگی، میانرشتگی، و ادبیات تطبیقی اشاره و روابط میان آنها را به اختصار تبیین کند. از این رو، ابتدا به پیشینة مطالعاتی اشاره، و سپس، مبانی نظری بحث تبیین میشود. به تعاریف مختلف فرهنگ نیز اشاره، و مباحث میان رشتگی در ارتباط با مطالعات فرهنگی و ادبیات تطبیقی مرور میشوند. آنگاه تلاش میشود، مسائل میانرشتگی ادبیات تطبیقی به مثابه رشته، مرور شود. این مقاله، درآمدی بر بحث ارتباط ادبیات تطبیقی با سایر هنرها محسوب میشود.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
هاشم کرمی؛ نسرین علی اکبری؛ زانیار نقشبندی
چکیده
نظام مفهومیای که با آن میاندیشیم، ساختاری استعاری دارند که با عنوان استعارههای مفهومی در فرهنگ، هنر و آداب و رسوم انسانها ظاهر میشوند و این امر در بحث زبانشناسی شناختی قابل بحث و بررسی است. استعارههای مفهومی به عینیسازی امور ذهنی میپردازد و نگرش شاعران و نویسندگان را در حوزههای مختلف این مقوله، مورد ارزیابی قرار می-دهد. ...
بیشتر
نظام مفهومیای که با آن میاندیشیم، ساختاری استعاری دارند که با عنوان استعارههای مفهومی در فرهنگ، هنر و آداب و رسوم انسانها ظاهر میشوند و این امر در بحث زبانشناسی شناختی قابل بحث و بررسی است. استعارههای مفهومی به عینیسازی امور ذهنی میپردازد و نگرش شاعران و نویسندگان را در حوزههای مختلف این مقوله، مورد ارزیابی قرار می-دهد. یکی از این مفاهیم انتزاعی، زمان است. پژوهش حاضر، در راستای این موضوع و با تکیه بر نظریۀ مذکور صورت گرفته که در آن به تحلیل مفهوم مورد بحث در آثار محمد جواد محبت و پرتو کرمانشاهی پرداخته شده است. در آثار شاعران مذکور، زمان به صورتهای مختلفی عینی میگردد، پرتو کرمانشاهی زمان را به صورت انسانی خونریز و محمد جواد محبت، زمان را به صورت انسانی سخاوتمند میبیند، نگاه دو شاعر به مقولۀ زمان در بحث حیوانانگاری نیز بسیار به هم نزدیک است و با دیدی منفی به زمان مینگرند. گاهی زمان در اشعارشان به صورت پرده و حایل جلوه میکند و گاهی به صورت اشیاء قابل شمارش؛ آنان از زمان به عنوان مکانی محصور یاد میکنند که نگرش هر یک در این امر متفاوت است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی به انجام رسیده که در آن ضمن عینیسازی مفهوم زمان، اشتراکات و افتراق-های حوزههای مختلف آن را برای مخاطبان شرح و تفسیر نمودهایم. یافتههای تحقیق نشان میدهد که نگاه محمد جواد محبت و پرتو کرمانشاهی در عینیسازی مفهوم زمان با امور طبیعت نیز نمود بارزی دارد
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
شیرزاد طایفی؛ سمیه قربانپور دلیوند
چکیده
در دنیایی که تعامل و مواجهه با دیگری و بیگانه و همزیستی با وی، حقیقتی انکارناپذیر محسوب میگردد، ارائۀ راهکاری برای اجرای بیخطرترین و مسالمتآمیزترین شیوههای تعامل و همزیستی منظور نظر تمامی اندیشمندان میانفرهنگی با رویکردهای گوناگونشان محسوب میشود. به باور اندیشمندان میانفرهنگی، این شیوهها از مسیرِ چگونگی فهمِ- ...
بیشتر
در دنیایی که تعامل و مواجهه با دیگری و بیگانه و همزیستی با وی، حقیقتی انکارناپذیر محسوب میگردد، ارائۀ راهکاری برای اجرای بیخطرترین و مسالمتآمیزترین شیوههای تعامل و همزیستی منظور نظر تمامی اندیشمندان میانفرهنگی با رویکردهای گوناگونشان محسوب میشود. به باور اندیشمندان میانفرهنگی، این شیوهها از مسیرِ چگونگی فهمِ- خود- از- دیگری- میگذرد. اهمیتِ شیوههای تعامل، گفتوگو و درک دیگری، گفتمان میانفرهنگی را به شیوهای مبسوط، به مسألۀ فهم از دیدگاه هرمنوتیکِ میانفرهنگی متمرکز کرده است. بازتاب رفتارهای هر فرهنگ نسبت به فرهنگهای بیگانه، معیاری برای تحلیل جهانبینی فرهنگها نسبت به یکدیگر است که در زبان، عقاید، آداب و رسوم، قوانین و فرهنگ هر ملت جریان دارد. شعر و هنر را نیز از آن جهت که بازتابی از حقایق جهانند، میتوان منبع مناسبی برای بررسیِ نوع فهم حقیقتِ ذاتِ دیگری در یک فرهنگ و تلقیِ-خود- در رویارویی با فرهنگ بیگانه دانست. در این پژوهش با بررسی مجموعه شعر « طفلی به نام شادی» شفیعیکدکنی، نگاه شاعر به دیگری، بیگانه، فهم و درک دیگری و شیوههای تعامل با آن از منظر هرمنوتیک آنالوژیکِ مال، دیالوگ چندسویهی کیمرله و نیز پولیلوگ ویمر، مورد مداقه قرار گرفته است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که اهمیت حضور، درک هویت، تعامل و همسخنیِ با دیگری ضمن پاسداشت هویت خودی در جامعهای اسلامی و نیز درک تفاوتهای میان خود و بیگانه، از درونمایههای برجستۀ مجموعه شعرِ «طفلی به نام شادی» و همسو با آرمانهای مدّ نظر اندیشمندان هرمنوتیک میانفرهنگی است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
مریم امیرارجمند؛ مطهره آزادی خواه؛ ماندانا هاشمی
چکیده
هدف و معنای زندگی، در حال حاضر یکی از دشوارترین و مهمترین سؤالات انسان است. امروزه پاسخ گفتن به این پرسش و پرداختن به این موضوع بیش از گذشته احساس میشود. ویکتور فرانکل نظریه پردازی است که از رهگذر تجربیات سختی که داشته است به این پرسش پاسخ گفته است. وی در مکتب خویش که «معنا درمانی» نام دارد، کوشیده است تا به انسان یادآور شود ...
بیشتر
هدف و معنای زندگی، در حال حاضر یکی از دشوارترین و مهمترین سؤالات انسان است. امروزه پاسخ گفتن به این پرسش و پرداختن به این موضوع بیش از گذشته احساس میشود. ویکتور فرانکل نظریه پردازی است که از رهگذر تجربیات سختی که داشته است به این پرسش پاسخ گفته است. وی در مکتب خویش که «معنا درمانی» نام دارد، کوشیده است تا به انسان یادآور شود که هرکس در زندگی و نهاد خود معنایی را باید کشف کند تا بهوسیله آن بتواند از سختیها بگذرد و از پوچی و یاس در امان بماند. فرانکل معتقد است هدف و معنا باید بهگونهای باشد که حتی سختترین لحظههای زندگی هم معنادار باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی مؤلفههای معنا درمانی در شعر دو شاعر معاصر، شاملو و اخوان ثالث و مقایسه دیدگاه این دو شاعر نسبت به معنای زندگی است تا از این راه بتوان به راهکارهایی برای دریافت معنای زندگی ارائه داد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است؛ بهاینترتیب که ابتدا سه مؤلفه مهم از این نظریه توضیح داده میشود و سپس در شعر شاملو و اخوان ثالث به بررسی و مقایسه پرداخته شده است. جامعه آماری در این تحقیق مجموعه آثار دو شاعر بهطور کامل است. دستاورد این پژوهش بیانگر آن است که شاملو سه مؤلفه عشق، رنج و مرگ را پذیرفته است و از هرکدام معنایی برای ادامه زندگی پیدا کرده است؛ و برخلاف او اخوان ثالث دچار خلأ وجودی است و دائم علیه زندگی خود در طغیان است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
محمدعلی رضایی
چکیده
بررسی شخصیّت کلو در داستان سووشون مسئلۀ اصلی این مقاله است که به سبب دوری از خانوادۀ روستایی و محیط دلخواهش دچار اضطراب و پرخاشگری شده و در برابر یوسف و خانوادهاش، مکانیسمهای دفاعی روانی را به کار میبرد که منطبق با نظریّۀ کارن هورنای است.
هدف از این تحقیق، آن است که تاثیر دوران کودکی و محیط رشد و تعلیم و تربیت را در شکلگیری شخصیّت ...
بیشتر
بررسی شخصیّت کلو در داستان سووشون مسئلۀ اصلی این مقاله است که به سبب دوری از خانوادۀ روستایی و محیط دلخواهش دچار اضطراب و پرخاشگری شده و در برابر یوسف و خانوادهاش، مکانیسمهای دفاعی روانی را به کار میبرد که منطبق با نظریّۀ کارن هورنای است.
هدف از این تحقیق، آن است که تاثیر دوران کودکی و محیط رشد و تعلیم و تربیت را در شکلگیری شخصیّت آیندۀ کودک نشان دهد. کودکی که بهخاطر احساس ناامنی و نبودِ محبّت واقعی احساس درماندگی کند، راهی جز انتخاب مخالفت و ستیز ندارد.
روش مقاله برای رسیدن به اهداف و نتایج مشخص به شیوۀ توصیفی- تحلیلی بوده و استفاده از روش کتابخانهای و گردآوری مطالب را در پیش گرفته است.
نتایج تحقیق نشان میدهد که وقتی کودک در دوران رشد از امنیّت روانی بیبهره باشد، دچار اضطرابهای فراوانی میگردد که زمینۀ روانرنجوری را فراهم آورده و باعث استحالۀ شخصیّتی نیز میگردد؛ و سرانجام یک از تیپهای شخصیّتی مورد نظرِ کارن هورنای در او آشکار میشود.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
منصور پیرانی؛ مرضیه سلیمیان
چکیده
سلامت، تربیت و موفقیت کودکان در جهان امروز از مسایل بسیار مهم در خانوادهها، محیط آموزشی، فرهنگی و ادبیات کودکان است که در قالبهای گوناگون از جمله داستانها، انیمیشنها و گونههای دیگر ادبی بازتاب مییابد. اهمیت این مساله موجب شد در آثار ادبی کودکان با رویکرد روانشناختی هم مورد بررسی قرار بگیرد. بدین منظور داستانهایی مورد ...
بیشتر
سلامت، تربیت و موفقیت کودکان در جهان امروز از مسایل بسیار مهم در خانوادهها، محیط آموزشی، فرهنگی و ادبیات کودکان است که در قالبهای گوناگون از جمله داستانها، انیمیشنها و گونههای دیگر ادبی بازتاب مییابد. اهمیت این مساله موجب شد در آثار ادبی کودکان با رویکرد روانشناختی هم مورد بررسی قرار بگیرد. بدین منظور داستانهایی مورد مطالعه قرارگرفت؛ از میان آنها داستان «مننوکربابا نیستم» نوشتۀ احمد اکبرپور به جهت وضوح بازتاب این مهم انتخاب شد. این داستان مسائل و مشکلات زندگی فرزندی به نام داوود را روایتِ میکند، که بسیاری از خصلتهایش در مقام شخصیت اصلی داستان منعکسکنندۀ شخصیت افراد مهرطلب براساس تقسیمبندی سهگانۀ کارنهورنای و قابل انطباق با نظریهیروانکاویشخصیت اوست. این مقاله با روش تحلیل ـ توصیفی، بر آن است تا ضمن شناخت و معرفی تعارض مهرطلبی، شخصیت اصلی این داستان مورد بررسی قرارگیرد و زوایای شخصیتی او که بازتابی است از ویژگیهای فرد مهرطلب، تحلیل شود. هدف این مقاله بررسی ابعاد مهرطلبی و ارائه راهکاری در جهت تصعید این مهم است لازم است در امر مهم تربیت بدان توجه شود که غفلت از آن عوارض و پیامدهای ناگواری در پی خواهد داشت.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
علیرضا شعبانلو
چکیده
زبان شناسان شناختی، استعاره را ابزاری شناختی میدانند که بواسطة چیزی متعارف و تجربی، چیزی دیگر را میشناسیم. از نظر آنان استعاره در سراسر زندگی روزمره و نه تنها در زبان، که در اندیشه و عمل ما جاری است و نظام مفهومی معمول ما که در چارچوب آن میاندیشیم و عمل میکنیم، ماهیتی اساساً استعاری دارد. آنان مدّعیاند در نظریههای سنتی، به ...
بیشتر
زبان شناسان شناختی، استعاره را ابزاری شناختی میدانند که بواسطة چیزی متعارف و تجربی، چیزی دیگر را میشناسیم. از نظر آنان استعاره در سراسر زندگی روزمره و نه تنها در زبان، که در اندیشه و عمل ما جاری است و نظام مفهومی معمول ما که در چارچوب آن میاندیشیم و عمل میکنیم، ماهیتی اساساً استعاری دارد. آنان مدّعیاند در نظریههای سنتی، به رابطة استعاره با تفکر توجّه نشده است؛ بلکه فقط به تعابیر زبانی استعارهها در شعر و ادبیات توجه کردهاند و بین زبان روزمره و زبان ادبی تمایز نهادهاند. از این رو تعریف جدید را در تقابل با استعارة زبانی، استعارة مفهومی نامیدند که دارای ویژگیهای چون یکسویگی نگاشت و اصل تغییر ناپذیری است و به انواعی چون استعاره متعارف و بدیعی و تصویری تقسیم میشود. در این مقاله، نظریة استعاره مفهومی و برخی از تناقضهای درونی آن را نقد کردهایم که برخی از نتایج عبارتند از: شناخت و فهم استعاری نیست بلکه قیاسی است؛ استعاره مبتنی بر شباهت است و تغییر ناپذیری اصل معتبری نیست.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
مریم درپر
چکیده
این پژوهش مطالعهای بینامتنی است که به بررسی وجوه همانندی بوف کور بهعنوان آغازگر داستان مدرن فارسی و نقاشی انتزاعی/آبستره واسیلی کاندینسکی و چگونگی کارکرد لایۀ حسی- ادراکی در آنها میپردازد. این مشابهت را بین صحنة آغازین بوف کور و شروع هنر انتزاعی واسیلی کاندینسکی (زادة 1866. مسکو) که خود او توصیف نموده، نشان میدهد؛ با هدف مطالعۀ ...
بیشتر
این پژوهش مطالعهای بینامتنی است که به بررسی وجوه همانندی بوف کور بهعنوان آغازگر داستان مدرن فارسی و نقاشی انتزاعی/آبستره واسیلی کاندینسکی و چگونگی کارکرد لایۀ حسی- ادراکی در آنها میپردازد. این مشابهت را بین صحنة آغازین بوف کور و شروع هنر انتزاعی واسیلی کاندینسکی (زادة 1866. مسکو) که خود او توصیف نموده، نشان میدهد؛ با هدف مطالعۀ بوف کور بهعنوان یک «درونمتن» یعنی متنی که حضور متون دیگر را منعکس میکند. کاندینسکی، که یکی از آغازگران هنر انتزاعی است، از معروفترین و اثرگذارترین هنرمندان سدة بیستم است و صادق هدایت نیز نویسندهای مشهور در ادبیات ایران و جهان است. نتایج پژوهش مشابهتی را درشروع آفرینش هنر کلامی (داستان بوف کور) و خلق هنر دیداری (نقاشی کاندینسکی) نشان میدهد که حرکت به سوی انتزاع را رقم میزند. این حرکت در هر دو هنر با مکاشفهای آغاز میشود که نور در آن نقش اساسی دارد و در هر دو، آنچه برای سوژه لذتبخش است، دور شدن از واقعیت است و این امر ریشه در وجه انتقادی بوف کور و هنر کاندینسکی دارد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
سمیه رضایی؛ جعفر فسایی
چکیده
ادبیات و خصوصاً داستانهایی که برای کودکان نوشته میشود، اگر براساس شناخت درست از شخصیت و روحیات کودکانه و روانشناسی دوران کودکی نوشته شده باشد، نه تنها میتواند در برآوردهشدن بعضی از نیازهای کودک، یاریرسان باشد، بلکه در تقویت توانمندی کودکان در برآوردن نیازهایشان نیز میتواند نقش موثری داشته باشد و در این مهم والدین و مربیان ...
بیشتر
ادبیات و خصوصاً داستانهایی که برای کودکان نوشته میشود، اگر براساس شناخت درست از شخصیت و روحیات کودکانه و روانشناسی دوران کودکی نوشته شده باشد، نه تنها میتواند در برآوردهشدن بعضی از نیازهای کودک، یاریرسان باشد، بلکه در تقویت توانمندی کودکان در برآوردن نیازهایشان نیز میتواند نقش موثری داشته باشد و در این مهم والدین و مربیان کودک را یاری کند.
از آنجا که نیازهای شخصیتهای داستانی رفتارهای آنها را شکل و جهت میدهد و اینگونه حوادث داستان به وجود میآید و در حقیقت برانگیختگی یک نیاز موجد ناپایداری در خط داستانی میشود، میتوان بر اساس نظریه گلاسر به تحلیل شخصیتهای داستانی در داستانهای کودکانه و در نهایت تبیین جنبه درمانی و میزان اثربخشی داستانها در شخصیت و بهبود سلامت روانی مخاطبان کودک پرداخت.
در این پژوهش به منظور رسیدن به این هدف، آثار داستانی (تألیف و ترجمه) برگزیده (آثاری که بیشترین جوایز را به خود اختصاص دادهاند) در بازه زمانی 1300-1390، براساس کتاب برگهای ماندگار (حدوداً 145 داستان)، گزینش شدند. پس از گزینش آثار، شخصیتهای داستانی (اصلی و فرعی) در همه داستانها استخراج شدند؛ سپس به تبیین نیازهای شخصیتها در داستان پرداخته شد و اینکه برانگیختگی این نیازها به چه انتخابهایی منجر میشود و نوع انتخاب شخصیتها چه تأثیری در سرنوشت آنها دارد و سپس مقایسهای میان نیازهای پنجگانه صورت گرفت.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
سهیلا نوربخش بیدختی؛ فرنگیس فرهود
چکیده
یکی از جنبههای مهم تحلیل متن ادبی، بررسی چگونگی درک و تعبیر آن از سوی خواننده است. نظریه های فضاهای ذهنی (فوکونیه، 1997) و آمیزه مفهومی (فوکونیه و ترنر، 2002) دو نظریه شناختی هستند که می توانند نحوه دریافت خواننده از متن را تحلیل کنند. این پژوهش با هدف آشنایی مخاطب با چگونگی درک معنی، در چارچوب نظریات مذکور و به روش توصیفی– تحلیلی، به ...
بیشتر
یکی از جنبههای مهم تحلیل متن ادبی، بررسی چگونگی درک و تعبیر آن از سوی خواننده است. نظریه های فضاهای ذهنی (فوکونیه، 1997) و آمیزه مفهومی (فوکونیه و ترنر، 2002) دو نظریه شناختی هستند که می توانند نحوه دریافت خواننده از متن را تحلیل کنند. این پژوهش با هدف آشنایی مخاطب با چگونگی درک معنی، در چارچوب نظریات مذکور و به روش توصیفی– تحلیلی، به بررسی دو روایت پرداخته است: بازگردانی بخشی از داستان کاوه آهنگر در شاهنامه و حکایتی از رساله دلگشای عبید زاکانی. دلیل انتخاب داستانی از شاهنامه، شاخص بودن آن اثر روایی در مجموعه آثار ادب پارسی است و حکایت عبید زاکانی میتواند نماینده ژانر طنز در ادبیات باشد، در حالیکه بیان شاهنامه جد است. این دو اثر میتوانند نماینده نوع ادبی زیرمجموعه خود باشند.
مطالعه پیش رو بر آن است که فضاهای ذهنی خرد و کلان و نقش فضاسازها در تغییر دریافتهای متن را طی فرایند مفهومسازی تبیین نماید. تحلیل این متون روایی نشان میدهد که چگونه فضاهای اصلی و درونهای یک روایت تحت تأثیر فضاسازها شکل میگیرند و چگونه نگاشت میان آنها باعث ایجاد فضاهای آمیزه میشود. این تحلیل همچنین دو نوع فضای ذهنی عاطفی و غیرعاطفی را که در قالب آمیزه مفهومی بوجود میآیند، آشکار کرده و مشخص میکند که گاه غلبه فضای ذهنی عاطفی بر غیرعاطفی یا بر عکس، می تواند در ایجاد ژانرهای مختلف روایی موثر باشد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
حسن اکبری بیرق؛ رستم شامحمدی؛ امینه حقیقی پشتیری
چکیده
چکیده
نظریه«تکامل بر اساس انتخاب طبیعی» که در نیمه دوم قرن نوزدهم توسط چارلز داروین ارائه شد، صرفاً در حیطه زیستشناسی باقی نماند و بر درک عالمان علوم انسانی و اجتماعی از موضوعات مورد مطالعه خود، تأثیر ژرفی نهاد. روانشناسی و نقد ادبی، از جمله معارفی بودند که به لحاظ بینش و روش، تحت تأثیر این نظریه قرار گرفتند و داروینیسم ادبی ...
بیشتر
چکیده
نظریه«تکامل بر اساس انتخاب طبیعی» که در نیمه دوم قرن نوزدهم توسط چارلز داروین ارائه شد، صرفاً در حیطه زیستشناسی باقی نماند و بر درک عالمان علوم انسانی و اجتماعی از موضوعات مورد مطالعه خود، تأثیر ژرفی نهاد. روانشناسی و نقد ادبی، از جمله معارفی بودند که به لحاظ بینش و روش، تحت تأثیر این نظریه قرار گرفتند و داروینیسم ادبی را بنیان نهادند. داروینیسم ادبی مدعی است رفتارهای ادبی در طبیعتِ فرگشتیافته بشر ریشه دارد. البته گاه اصطلاح «نقد فرگشتی» جایگزین «داروینیسم ادبی» شده و بهجای آن بهکاررفته است.
در این مقاله کوشیدهایم گزارشی از سیر تأثیرپذیری ادبیات و نقد ادبی از نظریه تکامل(فرگشت) ارائه نماییم و نشان دهیم که نقد ادبی تکاملی(فرگشتی)، با شناسایی نیازهای اساسی و مشترک انسان از قبیل جذابیت جنسی، فرزند آوری، موقعیت اجتماعی، بر پایه روانشناسی و زیستشناسی تکاملی ضمن ارائه خوانشی جدید از متون ادبی به کاوش در شخصیتهای انسانی که در ادبیات بازنمایی شده، میپردازد. پس از معرفی این رهیافت به متون ادبی، با روشی توصیفی-تحلیلی، یکی از رمانهای عامهپسند معاصر ایران (بامداد خمار) نوشته فتانه حاج سید جوادی را مورد نقد فرگشتی قرارداده، به این نتیجه رسیدهایم که نقدفرگشتی ادبی، ظرفیت بازنمایی محتوای زیستی متون داستانی را دارا است و طبیعت انسانی را به خوبی از طریق تحلیل این نوع متون به تصویر میکشد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
فاطمه قبادی؛ حسینعلی قبادی
چکیده
درعرصه ادبیات و سینمای ایران معاصر -کمابیش همانند جریانهای هنری جهانی- عموماً ژانرها و رویکردهای هنری با حفظ وجوه تمایز خود زیست میکنند.بویژه فاصله میان رویکردهای عینیت گرایانه(objective) رئالیستی و رهیافتهای ذهنیتگرایانه (subjective) عرفانی، باید ملموستر باشدچرا که درنگاه اول، پیوند این دو متناقض به نظر میرسد،اما در اخیرا شاهد ...
بیشتر
درعرصه ادبیات و سینمای ایران معاصر -کمابیش همانند جریانهای هنری جهانی- عموماً ژانرها و رویکردهای هنری با حفظ وجوه تمایز خود زیست میکنند.بویژه فاصله میان رویکردهای عینیت گرایانه(objective) رئالیستی و رهیافتهای ذهنیتگرایانه (subjective) عرفانی، باید ملموستر باشدچرا که درنگاه اول، پیوند این دو متناقض به نظر میرسد،اما در اخیرا شاهد رخدادهایی هستیم که مرز ژانرهای ادبی و هنری کمرنگ میشودوبرخی متنهای ادبی یافیلمها به سوی بیناژانری حرکت کردهاند.درجریانهای فکری بینالاذهانی جامعه مدرن،شکلگیری بیناژانری افزونتر ازادب و هنر کلاسیک و زمان تسلط رمانتیسم صورت گرفته است ودرمتن ادبی و هنری،مفاهیم یا درونمایهها ومضامین ژانرهای مختلف رقیب،گاه باهم درآمیخته وآشتی کردهاند.درقلمرو فرهنگ،هنر وادب ایران، چنین آثاری ممکن است روابط بینامتنی استوار بامیراثهای غنی ایرانی - اسلامی در عالم هنر و ادبیات پیدا کنند و در تراز سرآمدی جای بگیرند. فیلم خورشید مجیدمجیدی با تحولی بارز نسبت به دیگرآثار،واجدچنین ویژگیهایی شده است.مجیدی موفق شدقدسیت وشاخصههای عالم غیب رادر مؤلفههای ژانر رئالیستی فیلم خود؛بازبتاباند و ممزوج سازد در فضا و درونمایهای عرفانی بنشاند و با این ترکیب نغز، فیلمی بیناژانری ونوآورانه عرضه کند.مسئله این پژوهش،کاویدن وجوه ظهور این بیناژانریت متمایزوبدیع است که به نظر میرسد بانظریهها و مبانی تحولات متنپژوهانه دهههای اخیر سازگار باشد.روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است و برمبنای نمادشناسی و باترکیبی از تحلیل گفتمان، نقدژانرونظریههای متنشناختی وبینامتنی،چهارچوب نظری آن شکل گرفته است.چشمانداز نتیجه تحقیق،نشانگرظهور شاخصههای بیناژانری رئالیستی – عرفانی درفیلم خورشیدمجیدمجیدی است و اودر این فیلم توفیق یافت تا واقعیت را با معرفت قدسی و عرفان و محبت باهم در بیامیزدواز حیث درونمایه،نوآوری و ژرفنگری ویژهای رادر این فیلم به منصّه ظهور برساند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
فاطمه راکعی
چکیده
امروزه، در کنار دیگر منابع تاریخی، متون ادبی در عرصه ی پژوهش های تاریخی، از جای گاهی ویژه برخوردارند؛ پژوهش حاضر، بر مبنای داستان «زال و رودابه» ، که به بخش اسطوره ای شاه نامه ی فردوسی تعلق دارد، به تبیین ابعاد مختلف شخصیتی «سین دخت»، مادر «رودابه» می پردازد.از طریق مطالعه ی اسطوره ها، که یک سر در دنیای مه آلود گذشته، ...
بیشتر
امروزه، در کنار دیگر منابع تاریخی، متون ادبی در عرصه ی پژوهش های تاریخی، از جای گاهی ویژه برخوردارند؛ پژوهش حاضر، بر مبنای داستان «زال و رودابه» ، که به بخش اسطوره ای شاه نامه ی فردوسی تعلق دارد، به تبیین ابعاد مختلف شخصیتی «سین دخت»، مادر «رودابه» می پردازد.از طریق مطالعه ی اسطوره ها، که یک سر در دنیای مه آلود گذشته، و سری دیگر در توجیه هستی، با بیان افسانه ای رویدادهای تاریخی دارند، می توان به مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جوامع، و آرمان ها و آرزوهای ملت ها در این زمینه ها پی برد.شخصیت «سیندخت» در شاه نامه، بیش از آن که به وجود واقعی زنی با این نام و مشخصات در تاریخ صحه بگذارد، حاکی از این است که در فرهنگ ایران باستان، و داستان ها و افسانه های بازمانده از آن دوران، که سینه به سینه نقل شده و در دوره های بعد، بعضا به کتابت در آمده، و به حکیم شاعری چون «فردوسی» منتقل شده است، باورمندی و احترام به توان مندی های زنان در مدیریت خانواده، تدبیر امور اجتماعی، و ایفای نقش در حل و فصل معضلات سیاسی، رفع مخاصمات، و پیش گیری از وقوع جنگ و خون ریزی ، دیدگاه رایج بوده است. پژوهش های صورت گرفته در منابع معتبر تاریخی، در خصوص جای گاه زنان در خانواده و جامعه ی ایران باستان، بر یافته های تحقیق حاضر، که بر مبنای مطالعه در شخصیت «سیندخت» در متن ادبی «شاه نامه ی فردوسی» انجام شده است، صحه می گذارد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
ایوب مرادی
چکیده
دورة نوجوانی از حساسترین برهههای زندگی محسوب میشود. موضوع شکلگیری هویت و دغدغههای مربوط به آن، از مسائل مهم این دوره است که هرگونه اختلال در آن، میتواند آثار منفی بلندمدتی بر روان نوجوان داشته باشد؛ بهویژه آنکه قضاوتهای دیگران در شکلگیری ساختار هویتی نوجوان نقش دارد. دراینمیان وجود نقصهای جسمانی و شخصیتی مشهود ...
بیشتر
دورة نوجوانی از حساسترین برهههای زندگی محسوب میشود. موضوع شکلگیری هویت و دغدغههای مربوط به آن، از مسائل مهم این دوره است که هرگونه اختلال در آن، میتواند آثار منفی بلندمدتی بر روان نوجوان داشته باشد؛ بهویژه آنکه قضاوتهای دیگران در شکلگیری ساختار هویتی نوجوان نقش دارد. دراینمیان وجود نقصهای جسمانی و شخصیتی مشهود یا غیرمشهود، میتواند بر قضاوت دیگران و همچنین نگرش نوجوان به هویت خویشتن اثرگذار باشد. اروینگ گافمن جامعهشناس مشهور کانادایی طی نظریة کنش اجتماعی به بررسی انواع نقصها یا به تعبیر او داغهای ننگ مؤثر بر شخصیت و روابط افراد پرداخته است. از نگاه او هویت افراد از سه راه عیبهای جسمانی، اختلالهای شخصیتی و تفاوت قومیتی میتواند دچار داغخوردگی شود. در این وضعیت یا داغخوردگی فرد از سوی دیگران قابل مشاهده است و یا اینکه نشانی از عیب در ظاهر وجود ندارد. در حالت اول شخص در پی مدیریت اثرات منفی داغ خواهد بود و در حالت دوم اصلیترین دغدغه، پنهانکردن داغ ننگ است. موقعیتی که پدیدآورندة ترس و اضطراب است. رمان «طعم سیب زرد» از ناصر یوسفی ازجمله رمانهای موفق نوجوان است که نویسنده طی آن به موضوع تأثیر داغهای ننگ شخصیتی و قومیتی بر روان شخصیتها پرداخته است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است در پی بررسی تأثیر داغ ننگ بر ایجاد اضطراب در شخصیتهای اصلی این رمان یعنی «سینا» و «نثار» است که اولی به دلیل نقصهای شخصیتی و دومی بر اثر ملیت افغانیاش دچار داغخوردگیاند. مسئلهای که باعث بروز بحرانهای جدی و انزوای آنان شده است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
خلیل بیگزاده؛ پریسا احمدی؛ سوسن جبری؛ عبدالرضا نادری فر
چکیده
آشوب و نظم از تقابلهای دوگانة تولید معنا در نشانهشناسی فرهنگی یوری لوتمان هستند. نظم امری ایجابی و سازنده است که با قرار گرفتن در تعامل آشوب که امری سلبی و ویرانگر است، باعث تولید معنا و خلق مفاهیمی پیچیده میگردد. این پژوهش با رویکردی توصیفی – تحلیلی و با خوانشی تطبیقی رمان چاه بابل رضا قاسمی و واحۀ غروب بهاء طاهر بر پایة الگوی ...
بیشتر
آشوب و نظم از تقابلهای دوگانة تولید معنا در نشانهشناسی فرهنگی یوری لوتمان هستند. نظم امری ایجابی و سازنده است که با قرار گرفتن در تعامل آشوب که امری سلبی و ویرانگر است، باعث تولید معنا و خلق مفاهیمی پیچیده میگردد. این پژوهش با رویکردی توصیفی – تحلیلی و با خوانشی تطبیقی رمان چاه بابل رضا قاسمی و واحۀ غروب بهاء طاهر بر پایة الگوی آشوب و نظم یوری لوتمان انجام شدهاست. دستاورد پژوهش حاکی است که آشوب ازلی و حرکت بال پروانهای باعث شده تا رخدادها در این رمانها به صورت غیر خطی و پیشامدها مبتنی بر عدم قطعیت باشند؛ در واقع هر پدیدة پیچیده مانند ترس و نابهسامانی از رخدادهایی دیگر تأثیر میپذیرد. این رخدادها مواردی مانند: آشوب ازلی، آشوب پیش از نظم و آشوب پس از نظم است که باعث تغییرات و آشفتگیهای در دل متن و شخصیتهای داستانی میشود. آنچه در دو رمان بسیار شبیه است، آشوب ازلی است که بنیان اصلی آن، ترس و سرگردانی است و حرکت بال پروانهای تفاوت عمدۀ این دو رمان است که در رمان چاه بابل به دلیل دورههای زمانی مختلف بسامد بیشتری یافتهاست.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
مژگان ربانی؛ مهیار علوی مقدم؛ محمود فیروزی مقدم؛ سهند خیرآبادی
چکیده
این مقاله میکوشد با رویکردی بینانشانهشناسی و بر اساس الگوی رمزگان روایی رولان بارت به تحلیل فیلم اقتباسی «گاو خونی» ساختۀ بهروز افخمی برگرفتهشده ازرمان گاوخونی نوشتۀ جعفرمدرّس صادقی بپردازد. در نقد آثار سینمایی، به طور عمده به جنبههای زیباییشناسی، صحنه پردازی، عناصر بصری فیلم و درونمایۀ فیلم توجّه میشود و دلالتها، ...
بیشتر
این مقاله میکوشد با رویکردی بینانشانهشناسی و بر اساس الگوی رمزگان روایی رولان بارت به تحلیل فیلم اقتباسی «گاو خونی» ساختۀ بهروز افخمی برگرفتهشده ازرمان گاوخونی نوشتۀ جعفرمدرّس صادقی بپردازد. در نقد آثار سینمایی، به طور عمده به جنبههای زیباییشناسی، صحنه پردازی، عناصر بصری فیلم و درونمایۀ فیلم توجّه میشود و دلالتها، نشانهها و مؤلّفههای نشانهشناختی و معناشناختی آن، کمتر مورد توجّه قرار میگیرد. در تحلیل سینما، رویکرد نشانهشناسی به بررسی، تحلیل و تفسیر کنش دلالت پذیری و فرایند معنا سازی متن میپردازد و فیلم را به عنوان یک نظام نشانهای تصویری، دربرگیرندۀ «تصویر»(باز نمودشی)،«شاخص»(نشانة نقش کارکردی برای بازنمود تصویر) و «نماد»(نشانة تلقین کنندۀ معنا از معنای ذاتی تصویر) بررسی میکند. در رویکرد بینانشانهای، به یاری الگوی رمزگان روایی رولان بارت، یعنی رمزگان هرمنوتیکی، فرهنگی، معنابنی، کنشمند و نمادین، میتوان به تحلیل بینانشانه شناختی فیلمهای سینمایی از جمله فیلم اقتباسی «گاو خونی» پرداخت. دستاورد این پژوهش این است که با بررسی نظام نشانگانی متمایز بین دو متن زبانی- ادبی و متن تصویری، میتوان به تحلیل بینانشانگانی متنی ادبی-روایی(دراین پژوهش: رمان«گاوخونی») وفیلم اقتباسی-روایی(دراین پژوهش: فیلم«گاو خونی») به کمکِ رمزگان روایی پنجگانة رولان بارت پرداخت که این پژوهش، موجب غنای مطالعات متن شناختی ومطالعات سینمایی می شود.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
حامد صافی
چکیده
تاریخ الامم و الملوک» یا تاریخ الرّسل و الملوک» نام کتابی است که محمّد بن جریر طبری در تاریخ جهان از آغاز خلقت تا پایان سال 302 هجری قمری به رشتۀ تحریر درآوردهاست. از ابوعلی محمّد بلعمی کتابی به دست ما رسیدهاست که با نام «تاریخنامۀ طبری» یا «تاریخ بلعمی» شناخته میشود. باور پژوهشگران بر آن است که بلعمی کتاب طبری ...
بیشتر
تاریخ الامم و الملوک» یا تاریخ الرّسل و الملوک» نام کتابی است که محمّد بن جریر طبری در تاریخ جهان از آغاز خلقت تا پایان سال 302 هجری قمری به رشتۀ تحریر درآوردهاست. از ابوعلی محمّد بلعمی کتابی به دست ما رسیدهاست که با نام «تاریخنامۀ طبری» یا «تاریخ بلعمی» شناخته میشود. باور پژوهشگران بر آن است که بلعمی کتاب طبری را به فارسی برگردان کرده و مطالبی از آن کاسته و بخشیهایی را نیز برافزودهاست. در پژوهش حاضر، روایت طبری و بلعمی از رویدادهای روز عاشورای سال 61 هجری قمری، تجزیه، مقایسه و تحلیل شدهاست. این پژوهش با تکیه بر نظریۀ فزونمتنیّت ژرار ژنت انجام شدهاست. بر اساس این نظریه، همۀ متون از متون پیش از خویش برگرفته شدهاند. متن آغازین، «پیشمتن» و متن پسین، «بیشمتن» نامیده میشود. در جریان برگرفتگی بیشمتن از پیشمتن، تغییراتی حاصل میشود که «گشتار» نام دارد. بر اساس نتایج این پژوهش، روایت بلعمی از روز عاشورا نمیتواند ترجمهای از روایت طبری باشد. اعمال انواع گشتار کمّی مهمترین عامل دگرگونی روایت بلعمی نسبت به روایت طبری بودهاست.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
حسین قاسمی زاده؛ بیژن ظهیری
چکیده
لیلی و مجنون یکی از آثار مهم نظامی گنجوی در حیطۀ ادبیات غنایی است. نظامی در این منظومه، یکی از مهمترین و مشهورترین داستانهای عاشقانهی عربی را به تصویر کشیده است. در این پژوهش با بهرهگیری از روش مطالعۀ کتابخانهای و به صورت توصیفی- تحلیلی و استفاده از نظریۀ مثلث عشقی رابرت. جی استرنبرگ (که نظریهای روانشناختی است)، شخصیت عشقی ...
بیشتر
لیلی و مجنون یکی از آثار مهم نظامی گنجوی در حیطۀ ادبیات غنایی است. نظامی در این منظومه، یکی از مهمترین و مشهورترین داستانهای عاشقانهی عربی را به تصویر کشیده است. در این پژوهش با بهرهگیری از روش مطالعۀ کتابخانهای و به صورت توصیفی- تحلیلی و استفاده از نظریۀ مثلث عشقی رابرت. جی استرنبرگ (که نظریهای روانشناختی است)، شخصیت عشقی مجنون مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار گرفته است. حاصل مطالعات نشان میدهد که عشق مجنون در منظومۀ لیلی و مجنون از دیدگاه استرنبرگ، عشق خالی است؛ بدینترتیب که عشق مجنون از صمیمیت در برخوردار نیست؛ عشق او از مؤلفههایی چون میل به افزایش رفاه معشوق، احترام بسیار به معشوق، فهم متقابل طرفین در رابطه، به اشتراکگذاری خود و مایملک و دارایی طرفین عشق، کسب حمایت احساسی از معشوق، احساس حمایت احساسی و هیجانی به معشوق، ارتباطات صمیمانه و ارج نهادن به یکدیگر در بحث صمیمیت برخوردار است، اما در مقابل، از مؤلفههای تجربه خوشحالی در کنار معشوق و توانایی حساب کردن به معشوق هنگام نیازمندیها، بیبهره است. ضلع دیگر مثلث عشقی استرنبرگ، هیجان (شور و شهوت) است که عشق مجنون از این ضلع نیز بهرهای نبرده است. تعهد تنها ضلعی است که عشق مجنون آن را در خود دارد و بر اساس تقسیمبندیهای که استرنبرگ از عشق ارائه میدهد، عشق او عشقی خالی است. بدینترتیب که عشق مجنون از صمیمیت و هیجان (شور و شهوت) بیبهره است و تنها دارای تعهد میباشد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
ساناز خوش حساب؛ موسی پرنیان؛ سوسن جبری
چکیده
آثار ادبی گاه بازتابندة مسائل اجتماعی جامعة عصر نویسنده هستند که بر پایه جامعهشناسی ادبیات قابل دریافت هستند. جامعهشناسی ادبیات، اثر ادبی را پدیدهای اجتماعی میداند. زیرا بازتاب واقعیتهای اجتماعی یا بیان نمادین آنها را در خود دارد. موضوع این پژوهش مروری بر «عنوانگذاریِ» داستانهای فارسی از (1332 تا 1357 ه.ش) با رویکرد ...
بیشتر
آثار ادبی گاه بازتابندة مسائل اجتماعی جامعة عصر نویسنده هستند که بر پایه جامعهشناسی ادبیات قابل دریافت هستند. جامعهشناسی ادبیات، اثر ادبی را پدیدهای اجتماعی میداند. زیرا بازتاب واقعیتهای اجتماعی یا بیان نمادین آنها را در خود دارد. موضوع این پژوهش مروری بر «عنوانگذاریِ» داستانهای فارسی از (1332 تا 1357 ه.ش) با رویکرد جامعهشناسانه است. در این پژوهش دو دورۀ تاریخی مورد بررسی قرارگرفتهاست. نویسندگان دورۀ اول در سال های(1332 تا 1342ه.ش)، متأثر از شرایط خاص سالهای پس از کودتا، بدبینی، ناامیدی، غم و سکونی عمیق را به فضای داستانی این سالها واردکردهاند. نویسندگان در این دوران از کاربرد نمادین عناصر طبیعت 12.5%، مفاهیم انتراعی 16% و طنز 10% از عناوین داستانها برای نشان دادن شرایط سیاسی و اجتماعی بهرهبردهاند. در دورۀ دوم، داستانهای کوتاه و بلندی در سالهای (1342 تا 1357 ه.ش) نوشتهشدهاندکه بیشتر عنوانهای آنها از نظر جامعهشناختی متناسب با محتوا و مضمون داستان به ورود مدرنیته و پیامدهای آن میپردازد. نویسندگان در دورۀ دوم کوشیدهاند تا ناسازگاری مدرنیتۀ با جامعۀ سنتی بی-زیرساخت مدرن و بحران هویتی که دستاورد آن بوده را در قالب داستان ارائهدهند. ترسیم رنجهای اجتماعی و جهل و چالشهای فرهنگی و دعوت به اصلاح آنها، روحیۀ مبارزهطلبی را در خوانندگان ایجادمیکند. پیوند میان عنوانهای داستانی که با کاربرد واژگان اقلیمی8.3%، واژگان در پیوند با دنیای مدرن 7% و واژگان بیگانه 1.6% انتخاب شدهاند با نگرش انتقادی به مدرنیته آشکار است. در نتیجه از مجموع 1200 عنوان داستان بررسی شده، 56% عناوین داستانی به نوعی به شرایط اجتماعی و سیاسی خلق اثر اشارهدارند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
هادی یوسفی
چکیده
روانزخم اجتماعی یا ترومای فرهنگی یک وامواژه از دانش پزشکی و یکی از مباحث جدید در حیطۀ جامعهشناسی فرهنگی است که در معنای آسیبهای روانی فردی و اجتماعی به کار برده میشود و در زمانهای مشخصی از قبیل جنگ و خشونت و... بر یک جامعه چیره میشود و افراد آن جامعه را به واکنشهای خاصی وا میدارد، بررسی جامعه ایرانی در زمان حملۀ اعراب و ...
بیشتر
روانزخم اجتماعی یا ترومای فرهنگی یک وامواژه از دانش پزشکی و یکی از مباحث جدید در حیطۀ جامعهشناسی فرهنگی است که در معنای آسیبهای روانی فردی و اجتماعی به کار برده میشود و در زمانهای مشخصی از قبیل جنگ و خشونت و... بر یک جامعه چیره میشود و افراد آن جامعه را به واکنشهای خاصی وا میدارد، بررسی جامعه ایرانی در زمان حملۀ اعراب و پس از آن؛ یعنی در زمان حکمرانی آنان بر ایران -که به صورت واضح به تخطئهی فرهنگی، زبانی و هویّتی ایرانیان انجامید- نشان دهندهی دچار شدن جامعه ایرانی به روانزخم یا همان ترومای فرهنگی است که واکنشهای متعددی از مبارزهی مسلحانه تا فعالیتهای فرهنگی را به دنبال داشت، فردوسی یکی از افرادی است که با درکی آگاهانه از ترومای فرهنگی و شناخت شیوههای درمان آن، در مسیر احیای جامعهی ایرانی گام نهاد، از این رو نوشتار حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی و با ذکر نمونه، به بررسی راهبردهای فردوسی در راستای علاج روانزخمهای جامعهی ایرانی پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که فردوسی سه راهبرد مشخص اندیشگانی، هویّتی و زبانی را مدّ نظر قرار داده و با سرایش شاهنامه همزمان هر سه راهبرد را پیش برده است و در نهایت به مخاطبان ایرانی در طول اعصار گوشزد کرده است که اگر ملتی بخواهد زنده بماند باید زبان خود را حفظ کند و حفظ زبان از نظر او برابر است با حفظ هویّت و هر آنچه به آن وابسته است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
فاطمه جمالی؛ حمید طاهری؛ ملیکا حاجی شعبانیان
چکیده
کارل گوستاو یونگ، روانپزشک مشهور سوئیسی، قائل به گونهای دیگر از ضمیر ناخودآگاه است که مبیّن اندیشهها و آرزوهای کام نیافته و هراس فردی نبوده، بلکه مخزن گرایشها و افکاری است که در نزد همه ابناء بشر مشترک هستند. شناخت ضمیر ناخودآگاه که یونگ آن را ناخودآگاه جمعی مینامید، از جمله با مطالعه اسطورههای ملل مختلف میسر میشود که تمایلات ...
بیشتر
کارل گوستاو یونگ، روانپزشک مشهور سوئیسی، قائل به گونهای دیگر از ضمیر ناخودآگاه است که مبیّن اندیشهها و آرزوهای کام نیافته و هراس فردی نبوده، بلکه مخزن گرایشها و افکاری است که در نزد همه ابناء بشر مشترک هستند. شناخت ضمیر ناخودآگاه که یونگ آن را ناخودآگاه جمعی مینامید، از جمله با مطالعه اسطورههای ملل مختلف میسر میشود که تمایلات و اندیشههای فرا فردی بشر را متجلی میکنند. یونگ با مطالعه گسترده در نظامهای اسطورهای در فرهنگهای گوناگون، مجموعهای از تصاویر ذهنی جهانشمول را تدوین کرد که در مکتب او با نام کهنالگو مشخص میشوند. تفحص در کهن الگوها نه فقط راهی برای فهم الگوهای عام رفتار بشر، بلکه همچنین شیوهای برای قرائت نقادانه متون ادبی و آثار هنری است. طریقتنامه عمادالدین فقیه کرمانی از جمله مثنویهای عارفانه قرن هشتم هجری است که از منظر نقد کهن الگویی ارزش پژوهش و مطالعه دارد. در این مقاله قصد داریم صورتهای مختلف سنخهای باستانی (کهن الگوها) را در آن مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم و این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای با هدف شناخت و بررسی کهنالگوهای اصلی و فرعی طریقتنامه شاعر مذکور صورت گرفته است و در این تحقیق، مشخص گردید که مهمترین کهن الگوهای به کار رفته در مثنوی طریقت نامه، شامل پیر خرد، نقاب، سایه و نوزایی یا تولد مجدد میشوند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
اکبر حیدریان؛ هاشم صادقی
چکیده
جستار حاضر که در حوزۀ مطالعات میانرشتهای قرار دارد؛ به نقد فرهنگ اصطلاحات پزشکی و داروشناسی در ادب فارسی (1394) نوشتۀ مهدی محقّق و حمیده حجازی با رویکردی توصیفی انتقادی میپردازد. برای دستابی به این مهم، هم جنبههای صوری و ساختاری کتاب از نظر رعایت اصول نگارشِ علمی مورد توجّه قرار گرفته و هم محتوای کتاب از نظر اهمّیّت مطالب بررسی ...
بیشتر
جستار حاضر که در حوزۀ مطالعات میانرشتهای قرار دارد؛ به نقد فرهنگ اصطلاحات پزشکی و داروشناسی در ادب فارسی (1394) نوشتۀ مهدی محقّق و حمیده حجازی با رویکردی توصیفی انتقادی میپردازد. برای دستابی به این مهم، هم جنبههای صوری و ساختاری کتاب از نظر رعایت اصول نگارشِ علمی مورد توجّه قرار گرفته و هم محتوای کتاب از نظر اهمّیّت مطالب بررسی شده است. علّت انتخاب فرهنگ نامبرده توسط نگارندگان این جستار آن است که با وجود تلاش و تدقیق فراوانِ مؤلفان دربارۀ تبیین و شرح اصطلاحات پزشکی در ادب فارسی، اطّلاعات صریح و مکفی در این فرهنگ وجود ندارد. بر این اساس، مقالۀ حاضر بهدور از هر نوع تعصبات و با رعایت انصاف، بر آن است تا با بررسی مؤلفّههای شکلی و محتوایی کتاب، ضمن کاوش در بنیادهای روششناختی، نوعی بازخوانی انتقادی از فرهنگ یادشده به دست دهد.
x x x x x x x x x x x x
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
الهه فیضی مقدم؛ محمد عارف؛ محمدرضا شریف زاده
چکیده
هدف این مقاله خوانش بیشمتنی اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامههای بهرام بیضایی بر پایه نظریه ژرار ژنت است. بیشمتنیت یکی از اقسام ترامتنیتِ ژنت، درباره ارتباطِ میان دو متن است. این نظریه بیشتر به برگرفتگی و تأثیر متن پیشین بر متن پسین میپردازد و شامل دو نوع اساسی، همانگونگی و تراگونگیست. اساطیر ترکیبی پیکرگردانی از مهمترین ...
بیشتر
هدف این مقاله خوانش بیشمتنی اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامههای بهرام بیضایی بر پایه نظریه ژرار ژنت است. بیشمتنیت یکی از اقسام ترامتنیتِ ژنت، درباره ارتباطِ میان دو متن است. این نظریه بیشتر به برگرفتگی و تأثیر متن پیشین بر متن پسین میپردازد و شامل دو نوع اساسی، همانگونگی و تراگونگیست. اساطیر ترکیبی پیکرگردانی از مهمترین عوامل اعجابآفرین در ادبیات بهشمار میآیند. در فرآیند پیکرگردانی، موجودات از صورتی بهصورت دیگر بدل میگردند و در حالت ترکیبی بهصورت مخلوقاتی مرکب از انسان، حیوان و... ظاهر میشوند. ادبیات خاستگاه حضور اساطیر است و بر یکدیگر تأثیرات دوسویه دارند، این رابطه بزنگاهیست که میتوان از منظر بیشمتنی به آن پرداخت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که این موجودات در هجده نمایشنامه بیضایی وجود دارند و حضور آنها وامدار ادبیات اسطورهای، افسانههای عامیانه و منظومههای پهلوانی است. بیضایی در فرآیند تبدیل روایات اساطیری (پیشمتن) به نمایشنامه (بیشمتن) به مضمون اصلی وفادار بوده و در اغلب موقعیتهای نمایشی از آنها بهطور مستقیم بهره برده است. روش پژوهشی این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و بر پایه تحلیل محتوای کیفی، ویژگیهای اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامههای بیضایی کشف شده و با استناد به نظریه بیشمتنیت، میزان تأثیرپذیری آنها از ادبیات کهن بررسی گردیده است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
مریم درپر؛ مژگان میرحسینی
چکیده
ماهیت استعاره جمعی و اشتراکی است و بر این اساس که تاریخ و مسائل تاریخی در گزینش قلمروهای منبع/ مبدأ استعارهها و کارکرد شناختی آنها نقش دارند، مسئلهای که پژوهش حاضر بدان میپردازد، دلایل پدید آمدن استعارۀ مفهومی «معشوق نور است» در غزل عاشقانۀ فارسی است. جهت پرداختن به مسئلۀ مذکور به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی غزلیات سعدی ...
بیشتر
ماهیت استعاره جمعی و اشتراکی است و بر این اساس که تاریخ و مسائل تاریخی در گزینش قلمروهای منبع/ مبدأ استعارهها و کارکرد شناختی آنها نقش دارند، مسئلهای که پژوهش حاضر بدان میپردازد، دلایل پدید آمدن استعارۀ مفهومی «معشوق نور است» در غزل عاشقانۀ فارسی است. جهت پرداختن به مسئلۀ مذکور به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی غزلیات سعدی شیرازی و حسین منزوی پرداخته و سپس به روش تطبیقی نقشمایههای خورشید نیز مطالعه و بررسی شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که در شعر سعدی یکی از عوامل پدید آمدن این کلاناستعاره، پوشیدهرویی معشوق و لزوم وضوح بخشیدن به چگونگی زیبایی معشوق و چگونگی حضور او بوده است اما در شعر منزوی ازآنجایی که معشوق رویپوشیده نیست تا خورشید جایگزینی برای توصیف روی او باشد، کارکردهای شناختی این کلاناستعاره تغییر قابل ملاحظهای یافته است؛ خورشید بهعنوان قلمرو مبدأ، دیگر آن خورشید قدرتمند شعر سعدی با نور خیرهکننده و درخشانش نیست، خورشید بهعنوان استعارهای هستی شناختی در شعر منزوی گاه کارکردهای شناختی مشابه استعارههای شیئی مانند فانوس و شمع را دارد. بعلاوه این که حوزه مقصد خورشید از معشوق به عاشق میرسد تناظر بین حوزه مبدأ و مقصد، نگاشتهایی از قبیل گرمای خورشید/ گرمای حضور معشوق، روشنایی خورشید یا ماه/ درخشندگی و سپیدی روی معشوق، قدرت رویش و زایش نور خورشید/ قدرت باروری معشوق را قابل درک مینماید. نقشمایههای خورشید در دوران معاصر و تصویر خورشید خانم بر روی سفالینهها امتداد حضور استعارۀ «خورشید ایزدبانو است» را نشان میدهد که با استعارۀ مفهومی «معشوق خورشید است» در غزل عاشقانۀ فارسی تناسب دارد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
مجید هوشنگی
چکیده
نقش شارحان و مفسرین در تفهیم، ساختارمندی، تاویل، دستهبندی و در نهایت، پویایی و کاربردی نمودن داده-های فکری فلاسفه، جایگاهی ثانوی و گاهی همطراز با خود اندیشمندان را داراست؛ در این میان، ژیل دولوز، فیلسوف و متفکر فرانسوی با بازخوانی و تحلیل نظام اندیشگانی نیچه ودیگران، موفق به خلق و زایش نظریههای نوینی در حوزهی تفکر شده است. او ...
بیشتر
نقش شارحان و مفسرین در تفهیم، ساختارمندی، تاویل، دستهبندی و در نهایت، پویایی و کاربردی نمودن داده-های فکری فلاسفه، جایگاهی ثانوی و گاهی همطراز با خود اندیشمندان را داراست؛ در این میان، ژیل دولوز، فیلسوف و متفکر فرانسوی با بازخوانی و تحلیل نظام اندیشگانی نیچه ودیگران، موفق به خلق و زایش نظریههای نوینی در حوزهی تفکر شده است. او نظریهی شخصیت مفهومی را از تطبیق نظام روایی افلاطون، دکارت، نیچه و چند نویسندهی دیگر ابداع کرد و معتقد بود که شخصیتی چون زرتشت، بواسطهی برخورداری از مولفهها و مشخصههایی، شخصیت مفهومی برساختهی نیچه است. از سویی، میتوان در تحلیل دادهها و مشخصههایی که دولوز در تبیین شخصیت مفهومی بیان میدارد، شمسِ مولانا را نیز دارای این ظرفیت و قابلیت دانست و در نگاهی تطبیقی، این دو را در یک خویشاوندی مشترک تحلیل کرد. لذا این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی، و با بهرهگیری از بنمایهی نظری دولوز، به تحلیل این دو شخصیت در چهارچوب نظریهی شخصیت مفهومی پرداخته است و در نهایت به این نتیجه خواهد رسید که هم شمسِ مولانا و هم زرتشتِ نیچه از یک آبشخور فکری و در چهاچوب شخصیت مفهومی خلق شده اند و هر دو برخاسته از اصل بدلیت، نقاب و امر فراتاریخی بوده و دارای مشخصههای تاثری، نسبتی و پویایی در این ساخت فلسفی و روایی هستند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
محمد صادق فتاح آتانی؛ یحیی طالبیان؛ محمود بشیری
چکیده
بر اساس یافته های زبان شناسان، گویش الموتی را می توان در زیر مجموعه زبان های شمالی_غربی ایران باستان تقسیم بندی کرد و زبان های ایرانی را میتوان در قالب خانواده ی بزرگ زبانی (هند و اروپایی) بررسی کرد، افق مقایسه و پیوند گویش الموتی با زبان لاتین در سرآغاز و منشا از جهات شکل، ساختار آوایی و معنایی دامنه وسیعی از تحقیقات را پیش چشم محققان ...
بیشتر
بر اساس یافته های زبان شناسان، گویش الموتی را می توان در زیر مجموعه زبان های شمالی_غربی ایران باستان تقسیم بندی کرد و زبان های ایرانی را میتوان در قالب خانواده ی بزرگ زبانی (هند و اروپایی) بررسی کرد، افق مقایسه و پیوند گویش الموتی با زبان لاتین در سرآغاز و منشا از جهات شکل، ساختار آوایی و معنایی دامنه وسیعی از تحقیقات را پیش چشم محققان می گستراند، هنوز بسیاری از واژگانی که در زبان گویشوران الموتی به کار برده می شود با صورت و ساخت آوایی کهن آن به کار می رود. در این مقاله به طور اجمالی به برخی از ویژگی های صرفی باستانی این گویش اشاره خواهد شد و در ادامه برای اثبات نگرش فوق بیست واژه و سه پسوند را که از جهت شکل آوایی و معنایی با واژگان لاتین هم پوشانی دارند تطبیق می شوند؛ نخست واژگان را در منشا و ریشههای باستانی زبان های ایرانی یعنی پهلوی و اوستایی می کاود؛ سپس کلمات را در نگاهی عمیق تر در بستر خانواده زبان های هند و اروپایی مقایسه می کند و شباهت های معنایی و آوایی آن را ارائه می دهد. هویت و اصالت باستانی این گویش را در زبان های ایرانی و پیوند آن را با خانواده زبان های هند و اروپایی می توان مشاهده کرد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
ریحانه قندی؛ زهرا حیاتی
چکیده
هویت مفهومی سیال و بیثبات است که متناسب با به کارگیری در هر متن، معنای آن تعریف میشود. در برخی تعریفهای جامعهشناختی، تقابل میان هویت فردی و اجتماعی، ذیل نگاه کلی به مفهوم هویت رنگ میبازد. فردیت هر شخص که دربردارندۀ صفات منحصربهفرد و غالباً ذاتیِ اوست، تحت تأثیر هویت اجتماعی کمرنگ است و با امور اکتسابی در اجتماع و هر ...
بیشتر
هویت مفهومی سیال و بیثبات است که متناسب با به کارگیری در هر متن، معنای آن تعریف میشود. در برخی تعریفهای جامعهشناختی، تقابل میان هویت فردی و اجتماعی، ذیل نگاه کلی به مفهوم هویت رنگ میبازد. فردیت هر شخص که دربردارندۀ صفات منحصربهفرد و غالباً ذاتیِ اوست، تحت تأثیر هویت اجتماعی کمرنگ است و با امور اکتسابی در اجتماع و هر گفتمانِ غالب تغییر میکند. شناخت هویت هر فرد در سایۀ تمایزاتش از دیگری امکانپذیر میشود و به عبارت دیگر، هویت، برآمده از ارتباط و تعامل میان خود و دیگری است. در همۀ متون ازجمله متون ادبی، هویت به اقتضای ظرفیتهای موجود در متن، بازنمایی میشود. در ادبیات روایی نیز شگردهای روایتپردازی این بازنمایی را محقق میکنند. در این پژوهش به بازنمودهای معنای هویت و واکاوی معنای ضمنی آن در فیلمنامۀ حقایق دربارۀ لیلا دختر ادریس، پرداخته شده است. نتیجه اینکه: مفهوم هویت در روایت زندگیِ لیلا بر تأثیرپذیرفتنِ فردیتِ وی از ارتباطات اجتماعی و گفتمانهای غالب جامعه تأکید میکند. اصلیترین شگردهای روایی که این بازنمایی را به انجام میرسانند، رویدادهای اصلی داستان، عناصر روایی و تقابلهای دوگانه هستند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
عفت نقابی؛ محمدرضا طوسی نصرآبادی
چکیده
پژوهش حاضر با نگاه میانرشتهای ادبیات و علوم شناختی به بررسی مفهومسازی استعاری احساسات عشق و غم در دیوان اشعار فارسی ملامحمد فضولی بغدادی اختصاص دارد. در مورد ضرورت اتخاذ ماهیت میانرشتهای این پژوهش باید گفت تحلیل فهم متن از جنبة میانرشتهای، بررسی آن را بر اساس اصول علومی مانند زبانشناسی شناختی ممکن میسازد. تحقیق حاضر ...
بیشتر
پژوهش حاضر با نگاه میانرشتهای ادبیات و علوم شناختی به بررسی مفهومسازی استعاری احساسات عشق و غم در دیوان اشعار فارسی ملامحمد فضولی بغدادی اختصاص دارد. در مورد ضرورت اتخاذ ماهیت میانرشتهای این پژوهش باید گفت تحلیل فهم متن از جنبة میانرشتهای، بررسی آن را بر اساس اصول علومی مانند زبانشناسی شناختی ممکن میسازد. تحقیق حاضر پژوهشی توصیفی-تحلیلی با رویکرد نظریه استعاره شناختی است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤالات است که کلان الگوهای استعاری فضولی در بیان احساسات عشق و غم در اشعارش کدامند و چه تفاوتی با حوزههای مبدأ استعاری از دید کوچش (2000) در باب حوزههای استعاری احساسات دارند؟ آیا مفهومسازی استعاری احساسات در اشعار فضولی بغدادی با الگوی مفهومسازی استعاری جهانی تطابق دارد یا مفهومسازی احساسات به صورت فرهنگی و خاص است؟ با بررسی تعداد 5814 بیت شعر از دیوان فارسی فضولی مشخص شد 122 عنوان عبارت استعاری احساس غم و 107 عنوان عبارات استعاری در حوزه عشق را شامل میشوند و کلانالگوهای استعاری به ترتیب بسامد مشخص شدند. همچنین مشخص شد که احساسات عشق و غم در اشعار فضولی بغدادی با قلمروهای مبدأ استعاری کوچش (2000) شباهتها و تفاوتهایی دارند. شباهت قلمروهای استعاری کوچش و فضولی در مفهومسازی استعاری احساسات نشان از فرضیة جهانی استعارههای مفهومی است. این شباهتها ناشی از حالات فیزیولوژیکی و رفتاری احساسات مذکور یا واکنشهای ناشی از این احساسات است. تفاوتهای قلمروهای مبدأ استعاری مورد نظر کوچش و فضولی هم ناشی از عقاید و باورهای فرهنگی گروه اجتماعی و فرهنگی خاص فضولی بغدادی است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
صادق رشیدی؛ فاطمه عظیمی فرد
چکیده
این مقاله که در ذیل تحقیقات کیفی قرار میگیرد، با رویکرد تحلیلی و با هدف تبیین مفهوم اقتباس از منظر نظریه بینامتنیت نوشته شده و به بررسی نظریه بینامتنیت و چند مفهوم کلیدی دیگر پرداخته است. به نظر میرسد آن مفهومی که در هنرهای نمایشی بهعنوان اقتباس مطرح میشود، در واقع یک تمهید و تکنیک و تصور سنتی در باب معنای بر گرفتگی از متون قبلی است ...
بیشتر
این مقاله که در ذیل تحقیقات کیفی قرار میگیرد، با رویکرد تحلیلی و با هدف تبیین مفهوم اقتباس از منظر نظریه بینامتنیت نوشته شده و به بررسی نظریه بینامتنیت و چند مفهوم کلیدی دیگر پرداخته است. به نظر میرسد آن مفهومی که در هنرهای نمایشی بهعنوان اقتباس مطرح میشود، در واقع یک تمهید و تکنیک و تصور سنتی در باب معنای بر گرفتگی از متون قبلی است که اساساً با نظریه بینامتنیت قابل تبیین است. مفهوم اقتباس بهصورت سنتی بر نوعی همحضوری تأکید دارد و اساساً به یک جنبه از ابعاد گسترده و پیچیده انواع روابط بین متون بهصورتی آشکار تأکید میورزد. یکی از مهمترین پیامدهای گسترش نظریه بینامتنیت و بهطورکلی نظریههای بینامتنی، انحلال تدریجی مفهوم متن بهعنوان یک واحد منسجم و خودمختار معنایی بوده است که به نوبه خود منجر به تغییر تأکید از متن منفرد و مستقل و اسطورهای به مفهوم جدید از متن شده است. روشی که در آن متون به مقولات و متون دیگری مرتبط میشوند. بنابراین، تبیین ماهیت اقتباس و مناسبت آن با نظریه بینامتنیت مستلزم آشنایی ما با چند مفهوم نظری مهم است که ذیل نظریه ابرمتنیت توسط ژنت مطرح شده است که در این مقاله به بررسی آنها پرداختهایم.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
فاطمه ماه وان
چکیده
هنر تصویرگری آثار ادبی علاوه بر زینتبخشی اثر به درک بهتر متن نیز کمک میکند. نگارگری رباعیّات خیّام نه تنها نظر هنرمندان مشرق زمین بلکه به مدد ترجمه فیتز جرالد توجّه نقّاشان مغرب را نیز به خود جلب کرده است. این پژوهش شاخصترین نمونههای نگارههای رباعیّات خیّام را از مشرق تا مغرب بررسی میکند و به این پرسش پاسخ میگوید که تصویرگری ...
بیشتر
هنر تصویرگری آثار ادبی علاوه بر زینتبخشی اثر به درک بهتر متن نیز کمک میکند. نگارگری رباعیّات خیّام نه تنها نظر هنرمندان مشرق زمین بلکه به مدد ترجمه فیتز جرالد توجّه نقّاشان مغرب را نیز به خود جلب کرده است. این پژوهش شاخصترین نمونههای نگارههای رباعیّات خیّام را از مشرق تا مغرب بررسی میکند و به این پرسش پاسخ میگوید که تصویرگری هنرمندان شرق و غرب چه تفاوتهایی با هم دارند و هر کدام از چه منظری به رباعیّات توجّه کردهاند؟ از مشهورترین نمونههای شرقی رباعیّات نگارههای محمّد تجویدی و از بهترین نمونههای غربی تقّاشیهای ادموند سالیوان، گابریل روزرتی، گیلبرت جیمز است که این پژوهش به آن میپردازد. ضرورت تحقیق در آن است که گرچه در مغرب زمین به تصویرگری رباعیّات توجّه وافری بذل شده امّا ایرانیان آنچنان که باید اشعار خیّام و به ویژه تصویرگری آن را مورد توجّه قرار ندادهاند و نگارههای موجود عمدتاًً جنبه هنر بازاری دارد. از این رو مقایسه این نگارهها با نمونههای غربی آن میتواند قابلیّتهای تصویری رباعیّات را بیشتر نمایان سازد. حاصل پژوهش نشان میدهد که نگارگران ایرانی به خلق معادل تصویری برای رباعیّات اکتفا کردند اما هنرمندان غربی رویکردی تفسیری به رباعیّات داشته و سعی کردند تا از طریق نمادهای اساطیری و پیوند فرهنگ شرق و غرب تصاویر مبتکرانهای برای رباعیّات خیّام خلق کنند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
مسعود دهقان؛ بهمن حیدری؛ عامر قیطوری
چکیده
شعرشناسی شناختی بهعنوان یکی از شاخههای مطرحشده در علوم شناختی، به خواننده امکانمیدهد تا با کمک ابزارها و عناصر سازندۀ متن به تحلیل آن بپردازد. از اینرو، هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی عناصر سازندۀ شعر، گزیدهای از اشعار شیرکو بیکس با عنوان «معروف آقایی شعری موزون و بارانی جوانمرگشده» از مجموعۀ «چراکانی سهر ...
بیشتر
شعرشناسی شناختی بهعنوان یکی از شاخههای مطرحشده در علوم شناختی، به خواننده امکانمیدهد تا با کمک ابزارها و عناصر سازندۀ متن به تحلیل آن بپردازد. از اینرو، هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی عناصر سازندۀ شعر، گزیدهای از اشعار شیرکو بیکس با عنوان «معروف آقایی شعری موزون و بارانی جوانمرگشده» از مجموعۀ «چراکانی سهر ههلهمووت»(چراغهایی بر فراز قله) میباشد که با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس انگارۀ جهانهای متن ورث (1999) انجام گرفته است. لایههای مختلف شعر شیرکو بیکس که با عزیمت از جهان متن اصلی به جهانهای زیرشمول و سپس بازگشت به جهان متن اصلی همراه بود، مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که مهمترین ویژگی اشعار وی، استفاده از اسامی خاص، استعارههای مفهومی و نیز کاربرد قید بهعنوان مهمترین عناصر جهانساز در ساخت جهانهای زیرشمول و جهان متن میباشد. همچنین، استفاده از فرایندهای ذهنی در ساخت جهانهای زیرشمول و استفاده از فرایندهای رابطهای و مادی در ساخت جهان متن از مهمترین گزارههای نقشگستر بهشمار میروند. یافتهها حاکی از آن است که در گزیدۀ بررسیشده، علت گرایش به خواندن این اشعار در بسامد بالای جهانهای زیرشمول آرزو و یکیشدن جهان گفتمان و جهان متن در یکدیگر و از میانبرداشتهشدن لایۀ میان آن دو است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
طارق ذاکر؛ سید اسماعیل قافله باشی؛ قربان ولیئی
چکیده
عاطفه از عناصر مهم و حیاتی شعر است، هر شعری به نوعی حاصل انفعالات نفسانی هنرمند است. انفعالات نفسانی از محرکهای اصلی شکلگیری آثار هنری محسوب می شود؛ از اینرو غزلیات مولانا نتیجة تجارب ناب عرفانی و انگیختگی عواطف قدرتمند او است. در جستار حاضر وجه غالب عواطف بازتاب یافتة غزلیات شمس با استفاده از نظریة «هیجانهای بنیادین» ...
بیشتر
عاطفه از عناصر مهم و حیاتی شعر است، هر شعری به نوعی حاصل انفعالات نفسانی هنرمند است. انفعالات نفسانی از محرکهای اصلی شکلگیری آثار هنری محسوب می شود؛ از اینرو غزلیات مولانا نتیجة تجارب ناب عرفانی و انگیختگی عواطف قدرتمند او است. در جستار حاضر وجه غالب عواطف بازتاب یافتة غزلیات شمس با استفاده از نظریة «هیجانهای بنیادین» روبرت پلاچیک با روش توصیفی ـ تحلیلی بررسی شده است. در این بررسی برای هر بیت یک امتیاز در نظر گرفته است و در تحلیل ابیات از عناصر زبانی (اصوات، واژهها، ترکیبات، جملات)، دلالت مستقیم واژگانی و شگردهای بلاغی نیز کمک گرفته شده است. در غزلیات مولانا انواع محتلف عواطف (اولیه و ترکیبی) با درجههای مختلف شدت بیان گردیده است که بیشتر از نود در صد عواطف ابراز شدة این غزلیات از جملة عواطف مثبت است و عواطف منفی به ندرت و آن هم با درجة پایین شدت بیان گردیده است. این بررسی نشان میدهد که 24 عاطفة مدل پلاچیک در غزلیات مولانا بازتاب یافته است. عواطف بازتاب یافتة غزلیات مولانا به ترتیب عشق، شادی، حیرت، امیدواری، پذیرش، تواضع... است که عاطفة عشق با گرفتن 50،92 در صد امتیاز در صدر و ناامیدی با گرفتن 0،02 امتیاز در پایین جدول قرار دارد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
هدی اسمعیلتبار؛ اسماعیل نجار
چکیده
مکتب آمریکایی ادبیات تطبیق بستر مناسبی را فراهم کرده است تا بتوان مضامین، دیدگاهها و مفاهیم مستتر در آثار ادبی را فارغ از زبان و جغرافیای آنها مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. در این پژوهش نمایشنامه چشم در برابر چشم غلامحسین ساعدی و طوفان امه سزر را با استفاده از مکتب آمریکایی و با تاکید بر آرا میشل فوکو مورد تطبیق قرار میدهیم و ...
بیشتر
مکتب آمریکایی ادبیات تطبیق بستر مناسبی را فراهم کرده است تا بتوان مضامین، دیدگاهها و مفاهیم مستتر در آثار ادبی را فارغ از زبان و جغرافیای آنها مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. در این پژوهش نمایشنامه چشم در برابر چشم غلامحسین ساعدی و طوفان امه سزر را با استفاده از مکتب آمریکایی و با تاکید بر آرا میشل فوکو مورد تطبیق قرار میدهیم و شباهتها و تفاوتهای میان آن دو را بررسی میکنیم. فوکو در کتاب مراقبت و تنبیه به تشریح مجازات دولتها در عصرهای مختلف پرداخته است. اشخاص قدرتمند با استفاده از دستگاه فکری و مجازات مورد نظرشان اقشار مختلف جامعه را تحت فشار قرار داده و آنها را تنبیه میکنند. فوکو لزوما این مجازات را بازدارنده و متناسب با جرمِ مجرم نمیداند. همانطور که در این مقاله بررسی خواهد شد، در این نمایشنامههای منتخب، پادشاه به عنوان بالاترین منصب قدرت تنها محل تعیین مجازات است. غیاب دستگاه قضایی و جایگاه محاکمه در هر دو نمایشنامه نشاندهندهی سلیقهای عمل کردن دستگاه حکومت در منظر نویسندگان این آثار است. در چشم در برابر چشم تنبیه جسمی بیشتر از تنبیه روحی پسندیده میشود در حالیکه در نمایشنامه طوفان بالعکس است. آنطور که فوکو میگوید نمایشی بودن مجازات در جهت تثبیت قدرت و ترساندن مردم میباشد که در این دو نمایشنامه هم دلایل استفاده از تنبیه با این فرضیه همراستاست.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
زهرا احسانی؛ حمیدرضا شعیری؛ مرتضی بابک معین
چکیده
چکیده
چکیده
عناصر درونگفتمانی عموما در نظام تطبیقپذیر با جهان هستی خود همگرا هستند؛ اما اگر این نظام، تطبیقپذیر نباشد(گسست) با جهان هستی خود واگرا رفتار میکند. بنابراین پژوهش حاضر سعی دارد تا بر اساس نشانهمعناشناسی گفتمانی به نحوه شکلگیری نظام تطبیقپذیر و گسست در نمایشنامة معمای ماهیار معمار اثر رضا قاسمی بپردازد. از ...
بیشتر
چکیده
چکیده
عناصر درونگفتمانی عموما در نظام تطبیقپذیر با جهان هستی خود همگرا هستند؛ اما اگر این نظام، تطبیقپذیر نباشد(گسست) با جهان هستی خود واگرا رفتار میکند. بنابراین پژوهش حاضر سعی دارد تا بر اساس نشانهمعناشناسی گفتمانی به نحوه شکلگیری نظام تطبیقپذیر و گسست در نمایشنامة معمای ماهیار معمار اثر رضا قاسمی بپردازد. از این رو، از کل پیکره، هشت نمونه انتخاب و به صورت تحلیلی-توصیفی واکاوی شد. نتایج به دست آمده در این تحقیق حاکی از این قضیه است که اولا هویت در ارتباط با تنمداری شکل میگیرد؛ ثانیا، یک هویت وقتی فرو میپاشد که با گسست تن مادی و جسمانهای از تنپدیداری روبرو شود. خود این امر، در گفتمان، ناامنی میآفریند و در نهایت، وقوع گسست را در شرایط چالش بروز میدهد و درست در همین حالت است که وضعیت منجمد و تثبیت در هم میشکند و استحاله معنایی رخ میدهد.
واژههای کلیدی: گفتمان،گسست گفتمانی، تطبیقپذیری، چالش، فروپاشی هویتی.
الهه فیضی مقدم؛ محمد عارف؛ محمدرضا شریف زاده
چکیده
هدف این مقاله خوانش بیشمتنی اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامههای بهرام بیضایی بر پایه نظریه ژرار ژنت است. بیشمتنیت یکی از اقسام ترامتنیتِ ژنت، درباره ارتباطِ میان دو متن است. این نظریه بیشتر به برگرفتگی و تأثیر متن پیشین بر متن پسین میپردازد و شامل دو نوع اساسی، همانگونگی و تراگونگیست. اساطیر ترکیبی پیکرگردانی از مهمترین ...
بیشتر
هدف این مقاله خوانش بیشمتنی اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامههای بهرام بیضایی بر پایه نظریه ژرار ژنت است. بیشمتنیت یکی از اقسام ترامتنیتِ ژنت، درباره ارتباطِ میان دو متن است. این نظریه بیشتر به برگرفتگی و تأثیر متن پیشین بر متن پسین میپردازد و شامل دو نوع اساسی، همانگونگی و تراگونگیست. اساطیر ترکیبی پیکرگردانی از مهمترین عوامل اعجابآفرین در ادبیات بهشمار میآیند. در فرآیند پیکرگردانی، موجودات از صورتی بهصورت دیگر بدل میگردند و در حالت ترکیبی بهصورت مخلوقاتی مرکب از انسان، حیوان و... ظاهر میشوند. ادبیات خاستگاه حضور اساطیر است و بر یکدیگر تأثیرات دوسویه دارند، این رابطه بزنگاهیست که میتوان از منظر بیشمتنی به آن پرداخت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که این موجودات در هجده نمایشنامه بیضایی وجود دارند و حضور آنها وامدار ادبیات اسطورهای، افسانههای عامیانه و منظومههای پهلوانی است. بیضایی در فرآیند تبدیل روایات اساطیری (پیشمتن) به نمایشنامه (بیشمتن) به مضمون اصلی وفادار بوده و در اغلب موقعیتهای نمایشی از آنها بهطور مستقیم بهره برده است. روش پژوهشی این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و بر پایه تحلیل محتوای کیفی، ویژگیهای اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامههای بیضایی کشف شده و با استناد به نظریه بیشمتنیت، میزان تأثیرپذیری آنها از ادبیات کهن بررسی گردیده است.