نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه دولتی سلمان فارسی کازرون
2 بخش فارسی دانشگاه سلمان فارسی کازرون
3 گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سلمان فارسی کازرون
چکیده
یکی از ساختارهای بنیادی در شعر رُزا جمالی و غادهالسّمّان تفکر اسطورهای است. از آنجا که این دو شاعر از لحاظ شیوۀ استفاده از واژگان و عناصر زبانی زنانه شباهتهای بسیاری با هم دارند، اشعارشان از جنبۀ عناصر زبانی مشترک و دارای کهن الگو، تحلیل تطبیقی شده است؛ بنابراین روش انجام پژوهش تطبیقی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده است. یافتهها نشان میدهد هر دو شاعر بر اساس اندیشه و عاطفۀ زنانه از عناصر و جلوههای طبیعت استفاده کردهاند و حضور این عناصر و مفاهیم مثل زمین، دهلیز، دریا، اقیانوس، درخت و ... ریشۀ کهنالگویی دارند؛ درواقع هر دو شاعری دارای سرشت و ذهنیتی متأثر از ضمیر ناخودآگاه هستند و تصاویر شعر آنها فراتر از مرزها و محدودیتهای مردسالارانه محسوب میشود. همچنین عناصر کهنالگویی زنانه (رویش، زایش، حیات، جاودانگی و مرگ) در اشعار این شاعران برجسته است. رزا جمالی، زایش و حیات را از طریق تشبیه خود به کلمۀ زنانه «زمین» و غادهالسمان جاودانگی زنانه را از طریق همانند دانستن خود با «درخت و جنگل» نشان داده است. از لحاظ ذهنیت زنانه باید گفت زبان جمالی نسبت به زبان غاده مبهمتر و زنانهتر است. همچنین وحدت و جاودانگی در شعر جمالی بیشتر از غاده دیده میشود.
کلمات کلیدی: ادبیات تطبیقی؛ رزا جمالی؛ غادهالسمان؛ طبیعت؛ اسطوره؛ کهنالگو
کلیدواژهها
موضوعات