نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیارگروه زبان و ادبیات فارسی. واحد تهران جنوب. دانشگاه آزاد اسلامی. تهران . ایران.

10.30465/lir.2023.45291.1700

چکیده

دیوید یالوم، تنهایی را اولین منشاء اضطراب رنج وجودی انسان می‌داند و نظر وی بیشتر تنهایی و انزوای بنیادین اگزیستانسیال است. اغلب شخصیت‌های داستانی بلقیس سلیمانی از تنهایی و بی پناهی رنج می برند و گرفتار سرگشتگی هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی وجوه تنهایی از دیدگاه دیویدیالوم و آثار داستانی بلقیس سلیمانی به روش توصیفی-تحلیلی می‌کوشد تا به بررسی عوامل تنهایی در شخصیت داستان‌های سلیمانی از دید یالوم بپردازد. بر اساس دستاورد و ماحصل تحقیق حاضر، بیشتر شخصیت های داستانی بلقیس سلیمانی-به ویژه زنان- علیرغم تلاش در رویارویی با کاستی‌های اجتماعی در پی یافتن و ساختن یک هویت یگانه برای خود هستند، اما موفق نمی‌شوند و گاه تنهایی آنان را به فنا و خودکشی سوق می‌دهد در این میان، خانواده نقش اساسی را در تنهایی شخصیت‌های داستانی بلقیس سلیمانی ایفا می‌کند و تحصیل در دیار غربت به تنهایی دامن می‌زند. شناخت و پذیرش تنهایی، در زندگی انسان و ارتباط او با دیگران، نقشی بسیار مؤثر دارد. براساس یافته پژوهش، اضطراب تنهایی برآمده از رابطه به شدت متزلزل فرد با جهان پیرامون است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات