نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علّامه طباطبائی، تهران، ایران

2 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علّامه طباطبائی، تهران، ایران

10.30465/lir.2023.43550.1641

چکیده

در این پژوهش، جایگاه حبس و نسبت آن با اصل لذت و ژوئیسانس در شخصیت‌های داستان‌های «بند محکومین»، «آمرزش زمینی» و «قهوۀ سرد آقای نویسنده» بازنمایی و سنجیده شده است. با توجه به کنش‌های این شخصیت‌ها و اعمال مجازات به‌منزلۀ اختگی نمادین، هدف از انجام این پژوهش، تبیین چگونگی دسترسی سوژۀ محبوس از رنج به لذت است که طی آن، به این پرسش محوری پاسخ داده شده که سوژۀ زندانی چگونه به‌میانجی دالی که برای وی تولید رنج می‌کند، می‌تواند لذت مازاد یا ژوئیسانس را تجربه نماید؟ این پژوهش به روش تحلیل کیفی و با تکیه برآموزه‌های روانکاوانۀ ژاک لکان به‌انجام رسیده و نشان داده شده که سوژۀ محبوس کم‌سابقه از میل سوژۀ محبوس سابقه‌دار تبعیت می‌کند و در عین‌حال، همواره به‌سبب وجود مازادی در هویت خود، از دیگری بزرگ شرمسار می‌شود. حبس بستری را فراهم می‌کند که محبوسان از زنجیرۀ دلالت میل دیگری بزرگ به سبب تحمیل اختگی نمادین بیرون می‌افتند. اگر محبوسان اختگی نمادین را نپذیرند، به روان‌پریشی دچار می‌شوند و به همین سبب اولاً، خود را از جامعۀ بیرون از حبس مطرود می‌بینند، ثانیاً، نسبت به تحقق آیندۀ روشنی برای خود امیدوار نخواهند بود. سوژۀ محبوس می‌کوشد با هر کنشی که تخطی از میل دیگری بزرگ باشد، ژوئیسانس را به‌نفع خود تصرف کند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات