نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دورۀ دکتری زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
2 استادیار زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیات، تهران، ایران
3 دانشیار زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
چکیده
در این مقاله، دو شخصیّت اصلی رمان سووشون (یوسف و زری) با نظریّۀ عصبیّت کارن هورنای تحلیل روانکاوانه شدهاند. کارن هورنای شکلگیری سه تیپ شخصیّتی نابهنجار برتریطلب، انزواطلب و مهرطلب را متأثّر از محیط نابهنجار دوران کودکی شخص و نوع واکنش او به نابهنجاریهای محیط تربیت میداند. هورنای عامل اضطراب را اصلیترین نشانۀ وجود تضاد عصبی در شخصیّت فرد میداند. تحلیل روانکاوانه نشان داد شخصیّت مرد (یوسف) همة گونههای تمایلات، احساسات و رفتارهای طبیعی را بدون اضطراب بازتاب میدهد و تضادهای رفتاری او از نوع تضاد طبیعی است که در انسانهای معمولی مشاهده میشود، ولی شخصیّت زن (زری)، بهشدّت تحت اضطراب و ترس شدید قرار دارد. تضاد اساسی در رفتار او، علائم شخصیّت عصبی مهرطلب را بازتاب میدهد. اضطراب شدید در شخصیّت زری، ساختار دفاعی شخصیّت او را از هم فرو میپاشد و ترس از دیوانگی زری را به مداوا برمیانگیزاند و نهایتاً با مرگ یوسف و معالجۀ دکتر عبداللهخان از راه ارجاع زری به خودِ واقعیاش، موجب میشود او بر فاصلۀ میان خودِ تصوّری و خودِ واقعیاش غلبه کند و شجاعت از دست رفتهاش را بازیابد.
کلیدواژهها