نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، ایران، تهران
چکیده
روانزخم اجتماعی یا ترومای فرهنگی یک وامواژه از دانش پزشکی و یکی از مباحث جدید در حیطۀ جامعهشناسی فرهنگی است که در معنای آسیبهای روانی فردی و اجتماعی به کار برده میشود و در زمانهای مشخصی از قبیل جنگ و خشونت و... بر یک جامعه چیره میشود و افراد آن جامعه را به واکنشهای خاصی وا میدارد، بررسی جامعه ایرانی در زمان حملۀ اعراب و پس از آن؛ یعنی در زمان حکمرانی آنان بر ایران -که به صورت واضح به تخطئهی فرهنگی، زبانی و هویّتی ایرانیان انجامید- نشان دهندهی دچار شدن جامعه ایرانی به روانزخم یا همان ترومای فرهنگی است که واکنشهای متعددی از مبارزهی مسلحانه تا فعالیتهای فرهنگی را به دنبال داشت، فردوسی یکی از افرادی است که با درکی آگاهانه از ترومای فرهنگی و شناخت شیوههای درمان آن، در مسیر احیای جامعهی ایرانی گام نهاد، از این رو نوشتار حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی و با ذکر نمونه، به بررسی راهبردهای فردوسی در راستای علاج روانزخمهای جامعهی ایرانی پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که فردوسی سه راهبرد مشخص اندیشگانی، هویّتی و زبانی را مدّ نظر قرار داده و با سرایش شاهنامه همزمان هر سه راهبرد را پیش برده است و در نهایت به مخاطبان ایرانی در طول اعصار گوشزد کرده است که اگر ملتی بخواهد زنده بماند باید زبان خود را حفظ کند و حفظ زبان از نظر او برابر است با حفظ هویّت و هر آنچه به آن وابسته است.
کلیدواژهها
موضوعات