نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه کوثر بجنورد، بجنورد، ایران

2 دانشگاه کوثر بجنورد، دانشکده علوم انسانی، استادیار زبان و ادبیات فارسی.

10.30465/lir.2023.45875.1716

چکیده

مسألۀ سبک زندگی، یکی از مباحث مهمی است که در نشانه‌شناسی اجتماعی طرح می‌شود. جایگاه سوژه به‌منزلۀ ساحتی گفتمانی بازنمایی می‌شود که در تعاملات بین‌سوژه‌ای زیسته و در بستری گفتمانی تحقق پذیرفته‌است. این ساحت گفتمانی، بر قراردادهای اجتماعی- فرهنگی استوار است که براساس آن، سوژه با ابژه‌ها و کنش‌های دیگر تعامل برقرار می‌کند. اریک لاندوفسکی، نشانه‌شناس اجتماعی، در بررسی ارتباطات اجتماعی، براساس ارتباط گروه «مرجع» و «دیگری»، چهار نوع «سبک‌ مختلف زندگی» را شناسایی کرده‌است که عبارتند از سبک زندگی «اسنوب»، «داندی»، «آفتاب‌پرست» و «خرس». سابقۀ طولانی نظام طبقاتی در ایران و تداوم آن در دوران اسلامی تا پیش از مشروطیت، سبکهای زندگی متفاوتی را سازماندهی کرده‌است. در آثار ادبی و به‌ویژه آثار تعلیمی برخورد گروه حاکم با گروه‌های زیردست انعکاس یافته‌است. کلیله و دمنه نیز از جمله آثاری است که به شیوه‌ای تمثیلی و نمادین ارتباط گروه حاکم و زیردست در آن بازنمایی شده‌است. مقالۀ حاضر با استفاده از رویکرد اریک لاندوفسکی به بررسی سبک‌های مختلف زندگی در باب «شیر و گاو» کلیله و دمنه پرداخته‌است. نتیجۀ بررسی حاضر نشان می‌دهد که دمنه اسنوب‌وار با شبیه‌سازی خود با گروه مرجع دو نوع سبک‌زندگی درباریان( فدائیان و غدراندیشان) را بازنمایی می‌کند. کنش رفتاری کلیله نیز همانند «داندی» به تمایز از گروه مرجع درباری تمایل دارد. گاو نیز ابتدا همانند «آفتاب‌پرست» به‌ناچار به تقلید از گروه مرجع میپردازد و در پایان همانند «خرس» با رفتاری نابهنجار موجب هلاکت خویش می‌گردد. شیر که نماد قدرت مطلق است با در پیش گرفتن سبک رفتاری نابهنجار «خرس» از خصوصیات پادشاه مطلوب فاصله می‌گیرد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات