پژوهشهای میان رشته ای ادبی
فاطمه قبادی؛ حسینعلی قبادی
چکیده
درعرصه ادبیات و سینمای ایران معاصر -کمابیش همانند جریانهای هنری جهانی- عموماً ژانرها و رویکردهای هنری با حفظ وجوه تمایز خود زیست میکنند.بویژه فاصله میان رویکردهای عینیت گرایانه(objective) رئالیستی و رهیافتهای ذهنیتگرایانه (subjective) عرفانی، باید ملموستر باشدچرا که درنگاه اول، پیوند این دو متناقض به نظر میرسد،اما در اخیرا شاهد ...
بیشتر
درعرصه ادبیات و سینمای ایران معاصر -کمابیش همانند جریانهای هنری جهانی- عموماً ژانرها و رویکردهای هنری با حفظ وجوه تمایز خود زیست میکنند.بویژه فاصله میان رویکردهای عینیت گرایانه(objective) رئالیستی و رهیافتهای ذهنیتگرایانه (subjective) عرفانی، باید ملموستر باشدچرا که درنگاه اول، پیوند این دو متناقض به نظر میرسد،اما در اخیرا شاهد رخدادهایی هستیم که مرز ژانرهای ادبی و هنری کمرنگ میشودوبرخی متنهای ادبی یافیلمها به سوی بیناژانری حرکت کردهاند.درجریانهای فکری بینالاذهانی جامعه مدرن،شکلگیری بیناژانری افزونتر ازادب و هنر کلاسیک و زمان تسلط رمانتیسم صورت گرفته است ودرمتن ادبی و هنری،مفاهیم یا درونمایهها ومضامین ژانرهای مختلف رقیب،گاه باهم درآمیخته وآشتی کردهاند.درقلمرو فرهنگ،هنر وادب ایران، چنین آثاری ممکن است روابط بینامتنی استوار بامیراثهای غنی ایرانی - اسلامی در عالم هنر و ادبیات پیدا کنند و در تراز سرآمدی جای بگیرند. فیلم خورشید مجیدمجیدی با تحولی بارز نسبت به دیگرآثار،واجدچنین ویژگیهایی شده است.مجیدی موفق شدقدسیت وشاخصههای عالم غیب رادر مؤلفههای ژانر رئالیستی فیلم خود؛بازبتاباند و ممزوج سازد در فضا و درونمایهای عرفانی بنشاند و با این ترکیب نغز، فیلمی بیناژانری ونوآورانه عرضه کند.مسئله این پژوهش،کاویدن وجوه ظهور این بیناژانریت متمایزوبدیع است که به نظر میرسد بانظریهها و مبانی تحولات متنپژوهانه دهههای اخیر سازگار باشد.روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است و برمبنای نمادشناسی و باترکیبی از تحلیل گفتمان، نقدژانرونظریههای متنشناختی وبینامتنی،چهارچوب نظری آن شکل گرفته است.چشمانداز نتیجه تحقیق،نشانگرظهور شاخصههای بیناژانری رئالیستی – عرفانی درفیلم خورشیدمجیدمجیدی است و اودر این فیلم توفیق یافت تا واقعیت را با معرفت قدسی و عرفان و محبت باهم در بیامیزدواز حیث درونمایه،نوآوری و ژرفنگری ویژهای رادر این فیلم به منصّه ظهور برساند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
شیرزاد طایفی؛ سمیه قربانپور دلیوند
چکیده
در دنیایی که تعامل و مواجهه با دیگری و بیگانه و همزیستی با وی، حقیقتی انکارناپذیر محسوب میگردد، ارائۀ راهکاری برای اجرای بیخطرترین و مسالمتآمیزترین شیوههای تعامل و همزیستی منظور نظر تمامی اندیشمندان میانفرهنگی با رویکردهای گوناگونشان محسوب میشود. به باور اندیشمندان میانفرهنگی، این شیوهها از مسیرِ چگونگی فهمِ- ...
بیشتر
در دنیایی که تعامل و مواجهه با دیگری و بیگانه و همزیستی با وی، حقیقتی انکارناپذیر محسوب میگردد، ارائۀ راهکاری برای اجرای بیخطرترین و مسالمتآمیزترین شیوههای تعامل و همزیستی منظور نظر تمامی اندیشمندان میانفرهنگی با رویکردهای گوناگونشان محسوب میشود. به باور اندیشمندان میانفرهنگی، این شیوهها از مسیرِ چگونگی فهمِ- خود- از- دیگری- میگذرد. اهمیتِ شیوههای تعامل، گفتوگو و درک دیگری، گفتمان میانفرهنگی را به شیوهای مبسوط، به مسألۀ فهم از دیدگاه هرمنوتیکِ میانفرهنگی متمرکز کرده است. بازتاب رفتارهای هر فرهنگ نسبت به فرهنگهای بیگانه، معیاری برای تحلیل جهانبینی فرهنگها نسبت به یکدیگر است که در زبان، عقاید، آداب و رسوم، قوانین و فرهنگ هر ملت جریان دارد. شعر و هنر را نیز از آن جهت که بازتابی از حقایق جهانند، میتوان منبع مناسبی برای بررسیِ نوع فهم حقیقتِ ذاتِ دیگری در یک فرهنگ و تلقیِ-خود- در رویارویی با فرهنگ بیگانه دانست. در این پژوهش با بررسی مجموعه شعر « طفلی به نام شادی» شفیعیکدکنی، نگاه شاعر به دیگری، بیگانه، فهم و درک دیگری و شیوههای تعامل با آن از منظر هرمنوتیک آنالوژیکِ مال، دیالوگ چندسویهی کیمرله و نیز پولیلوگ ویمر، مورد مداقه قرار گرفته است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که اهمیت حضور، درک هویت، تعامل و همسخنیِ با دیگری ضمن پاسداشت هویت خودی در جامعهای اسلامی و نیز درک تفاوتهای میان خود و بیگانه، از درونمایههای برجستۀ مجموعه شعرِ «طفلی به نام شادی» و همسو با آرمانهای مدّ نظر اندیشمندان هرمنوتیک میانفرهنگی است.
افتخار قاسم زاده؛ فاطمه احمدوند
چکیده
صادق هدایت از مهم ترین چهره های جریان روشنفکری غربگرا در ایران سده بیستم و از مشهورترین داستان نویسان ایرانی به سبک مدرن است. در میان آثار متعدد او، نگارش های تاریخی دارای جایگاهی قابل توجه هستند و مهم تر از آن، نگرش های تاریخی این نگارنده که انگیزه و مایه نگارش بسیاری از آثار وی بوده است. این پژوهش کوشیده است تا ضمن ارائه تحلیلی از ...
بیشتر
صادق هدایت از مهم ترین چهره های جریان روشنفکری غربگرا در ایران سده بیستم و از مشهورترین داستان نویسان ایرانی به سبک مدرن است. در میان آثار متعدد او، نگارش های تاریخی دارای جایگاهی قابل توجه هستند و مهم تر از آن، نگرش های تاریخی این نگارنده که انگیزه و مایه نگارش بسیاری از آثار وی بوده است. این پژوهش کوشیده است تا ضمن ارائه تحلیلی از آثار دارای ارزش تاریخ نگارانه این نویسنده، درک تاریخ نگارانه و نگرش های تاریخی هدایت را مورد بازشناسی قرار دهد و درصدد یافتن پاسخ این پرسش ها است که تاریخ چه جایگاهی در آثار هدایت دارد؟ و مهم ترین مؤلفهها در نگرش های تاریخی ایشان چیست؟ لذا این آثار در سه قالب اصلی درام های تاریخی و با مضمون سرخوردگی باستانی ایرانیان مقهور در برابر حملات غیر ایرانیان، تصحیح و برگردان متون تاریخی پهلوی از دوران ساسانی و آثاری با مضمون مردم شناسانه دسته بندی می شوند. شناخت تحلیلی این آثار که با روش توصیفی-تحلیلی و مطالعه مفهومی آثار ادبی وی فراهم آمده است، نشان می دهد که نگرش ملی گرایانه ناسیونالیستی، باستان گرایی و زرتشتی گرایی تاریخی و دشمنی نژادگرایانه با عناصر غیر ایرانی، عمده ترین مؤلفه های نگرش های تاریخی هدایت را تشکیل می دهند.
معصومه محمودی
چکیده
عشق از موضوعات مشترک مباحث روانشناسی و آثار ادبی است که قابلیت بررسی و مقایسه را در چارچوب پژوهشهای بین رشتهای دارد. استرنبرگ در نظریه قصه عشق معتقد است هر فردی متاثر از عوامل جنسیتی، فرهنگی و اجتماعی الگوهای رفتار عاشقانه مشخصی را فرا میگیرد که قصه عشق نام دارد و بر اساس آنها میتوان سمت و سوی گرایش های عاطفی و علت دوام یا ناپایداری ...
بیشتر
عشق از موضوعات مشترک مباحث روانشناسی و آثار ادبی است که قابلیت بررسی و مقایسه را در چارچوب پژوهشهای بین رشتهای دارد. استرنبرگ در نظریه قصه عشق معتقد است هر فردی متاثر از عوامل جنسیتی، فرهنگی و اجتماعی الگوهای رفتار عاشقانه مشخصی را فرا میگیرد که قصه عشق نام دارد و بر اساس آنها میتوان سمت و سوی گرایش های عاطفی و علت دوام یا ناپایداری روابط عاشقانه را تشریح کرد. آنچه در پژوهش حاضر مورد توجه قرار گرفته است چگونگی مطابقت درونمایه روابط عاشقانه در پیرنگ داستانهای مورد پژوهش با نظریه قصه عشق استرنبرگ است. نویسنده در این مقاله کوشیده است الگوهای مرتبط با روابط زوجها در پنج رمان پرنده من، خط تیره آیلین، خونمردگی، پاییز فصل آخر است و چراغها را من خاموش میکنم را با قصههای عشقی که استرنبرگ در نظریه خود تشریح کرده است، مطابقت دهد و اهمیت آن را در ساختار علّی و معلولی پیرنگ داستانها نمایان سازد. قصههای عشق به کار رفته در این رمانها، قصههای باغچه، خیال، بهبودی و خانه هستند که بر اساس آنها میتوان منطق مستتر در پیرنگ داستانها را تشریح کرد. چنانچه نگاه بینامتنی را بپذیریم، مطابقت متن داستانی با نظریه روانشناسانهی استرنبرگ، اهمیت و جایگاه ویژهای مییابد و میتوان مطالعهی چنین داستانهایی را برای آموزش قصههای عشق و تصحیح باورهای ناکارآمد خواننده پیشنهاد کرد.
جعفر فسائی؛ سمیه رضایی
چکیده
یکی از برجسته ترین رویدادهای زبانی در عصر مدرن و همزمان با تغییر و تحولات بنیادین در نحوه تفکر و شیوه زیست آدمیان حرکت زبان به سمت کمکوشی و میل به اختصار و ایجاز است. در تعاریف زبانشناختی، به قوانین و قواعد ناظر بر تحولات آوایی و صرفی زبان که به راحتتر شدن بیان و سادهتر شدن شکل و ساختار جملات و عبارات در فرآیندهای ارتباطی منتج میشود، ...
بیشتر
یکی از برجسته ترین رویدادهای زبانی در عصر مدرن و همزمان با تغییر و تحولات بنیادین در نحوه تفکر و شیوه زیست آدمیان حرکت زبان به سمت کمکوشی و میل به اختصار و ایجاز است. در تعاریف زبانشناختی، به قوانین و قواعد ناظر بر تحولات آوایی و صرفی زبان که به راحتتر شدن بیان و سادهتر شدن شکل و ساختار جملات و عبارات در فرآیندهای ارتباطی منتج میشود، «قانون صرف کمترین انرژی در گفتار و نوشتار» اطلاق می شود. یکی از مهمترین تأثیرات این قاعده بر صورتهای زبانی، خروج از معیارهای رسمی و کلیشههای تثبیت شده سنتی و حرکت تدریجی به سمت ساحتهای محاوره و غیر رسمی است. در این مقاله نشان دادهایم که یکی از عوامل تأثیر گذار در شکل گیری زبان محاوره محمدعلی جمالزاده تبعیت ذهن و زبان ایشان از قاعده کمکوشی زبانی است. بر این اساس پارهای از فرآیندهای کم کوشانه زبانی را درسطح ارکان مختلف جمله، در نخستین مجموعه داستانی جمالزاده-«یکی بود و یکی نبود»- مورد بررسی قرار دادهایم و برآیند مقاله نیز فرضیه مزبور را تأیید کرده است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
ریحانه قندی؛ زهرا حیاتی
چکیده
هویت مفهومی سیال و بیثبات است که متناسب با به کارگیری در هر متن، معنای آن تعریف میشود. در برخی تعریفهای جامعهشناختی، تقابل میان هویت فردی و اجتماعی، ذیل نگاه کلی به مفهوم هویت رنگ میبازد. فردیت هر شخص که دربردارندۀ صفات منحصربهفرد و غالباً ذاتیِ اوست، تحت تأثیر هویت اجتماعی کمرنگ است و با امور اکتسابی در اجتماع و هر ...
بیشتر
هویت مفهومی سیال و بیثبات است که متناسب با به کارگیری در هر متن، معنای آن تعریف میشود. در برخی تعریفهای جامعهشناختی، تقابل میان هویت فردی و اجتماعی، ذیل نگاه کلی به مفهوم هویت رنگ میبازد. فردیت هر شخص که دربردارندۀ صفات منحصربهفرد و غالباً ذاتیِ اوست، تحت تأثیر هویت اجتماعی کمرنگ است و با امور اکتسابی در اجتماع و هر گفتمانِ غالب تغییر میکند. شناخت هویت هر فرد در سایۀ تمایزاتش از دیگری امکانپذیر میشود و به عبارت دیگر، هویت، برآمده از ارتباط و تعامل میان خود و دیگری است. در همۀ متون ازجمله متون ادبی، هویت به اقتضای ظرفیتهای موجود در متن، بازنمایی میشود. در ادبیات روایی نیز شگردهای روایتپردازی این بازنمایی را محقق میکنند. در این پژوهش به بازنمودهای معنای هویت و واکاوی معنای ضمنی آن در فیلمنامۀ حقایق دربارۀ لیلا دختر ادریس، پرداخته شده است. نتیجه اینکه: مفهوم هویت در روایت زندگیِ لیلا بر تأثیرپذیرفتنِ فردیتِ وی از ارتباطات اجتماعی و گفتمانهای غالب جامعه تأکید میکند. اصلیترین شگردهای روایی که این بازنمایی را به انجام میرسانند، رویدادهای اصلی داستان، عناصر روایی و تقابلهای دوگانه هستند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
شیرزاد طایفی؛ توحید شالچیان ناظر
چکیده
در این پژوهش، جایگاه حبس و نسبت آن با اصل لذت و ژوئیسانس در شخصیتهای داستانهای «بند محکومین»، «آمرزش زمینی» و «قهوۀ سرد آقای نویسنده» بازنمایی و سنجیده شده است. با توجه به کنشهای این شخصیتها و اعمال مجازات بهمنزلۀ اختگی نمادین، هدف از انجام این پژوهش، تبیین چگونگی دسترسی سوژۀ محبوس از رنج به لذت است که طی آن، ...
بیشتر
در این پژوهش، جایگاه حبس و نسبت آن با اصل لذت و ژوئیسانس در شخصیتهای داستانهای «بند محکومین»، «آمرزش زمینی» و «قهوۀ سرد آقای نویسنده» بازنمایی و سنجیده شده است. با توجه به کنشهای این شخصیتها و اعمال مجازات بهمنزلۀ اختگی نمادین، هدف از انجام این پژوهش، تبیین چگونگی دسترسی سوژۀ محبوس از رنج به لذت است که طی آن، به این پرسش محوری پاسخ داده شده که سوژۀ زندانی چگونه بهمیانجی دالی که برای وی تولید رنج میکند، میتواند لذت مازاد یا ژوئیسانس را تجربه نماید؟ این پژوهش به روش تحلیل کیفی و با تکیه برآموزههای روانکاوانۀ ژاک لکان بهانجام رسیده و نشان داده شده که سوژۀ محبوس کمسابقه از میل سوژۀ محبوس سابقهدار تبعیت میکند و در عینحال، همواره بهسبب وجود مازادی در هویت خود، از دیگری بزرگ شرمسار میشود. حبس بستری را فراهم میکند که محبوسان از زنجیرۀ دلالت میل دیگری بزرگ به سبب تحمیل اختگی نمادین بیرون میافتند. اگر محبوسان اختگی نمادین را نپذیرند، به روانپریشی دچار میشوند و به همین سبب اولاً، خود را از جامعۀ بیرون از حبس مطرود میبینند، ثانیاً، نسبت به تحقق آیندۀ روشنی برای خود امیدوار نخواهند بود. سوژۀ محبوس میکوشد با هر کنشی که تخطی از میل دیگری بزرگ باشد، ژوئیسانس را بهنفع خود تصرف کند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
مهناز جوکاری؛ سعید حسام پور
چکیده
مادرانگی مفهومی است که بازنمود آن در دنیای واقعی، متأثر از نظریهها، تاریخ، افسانهها و برساختهایی است که در فرهنگ و متون یک ملت نهادینه شده است. مسئلهای که مفهوم مادرانگی را پیچیده در هالهای از افسانهها، دور از امر واقع برمیسازد و به دیگربودگی مادران دامن میزد. در این پژوهش، باتوجهبه اهمیت برساخت مادرانگی در ادبیات داستانی ...
بیشتر
مادرانگی مفهومی است که بازنمود آن در دنیای واقعی، متأثر از نظریهها، تاریخ، افسانهها و برساختهایی است که در فرهنگ و متون یک ملت نهادینه شده است. مسئلهای که مفهوم مادرانگی را پیچیده در هالهای از افسانهها، دور از امر واقع برمیسازد و به دیگربودگی مادران دامن میزد. در این پژوهش، باتوجهبه اهمیت برساخت مادرانگی در ادبیات داستانی نوجوان، به بررسی انواع سوژگی مادران در ادبیات داستانی نوجوان پرداختهایم. هدف از این این پژوهش بررسی تنوع سوژگی مادران در تاریخ ادبیات داستانی نوجوان، است. رویکرد پژوهش، بررسی سوژه و قدرت از دیدگاه فوکو و دیگر نظریهپردازان بوده است و روش پژوهش کیفی و دادهکاوی استقرایی بوده است. برای این منظور، بیش از سی اثر داستانی از دههی 50 تاکنون بررسی شده است و در این پژوهش به 15 نمونه در 6 دسته سوژگی مادران اشاره شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد سوژگی مادران در این آثار از دههی 50 تاکنون، متناسب با گذر زمان، تنوع زیادی ندارد و همواره متأثر از روابط قدرت تعریف میشود. پس از بررسی آثار، 6 دسته سوژگی برای مادران میتوان برشمرد: 1.ناسوژگی؛ 2. ابژگی؛ 3. سوژگی همدست؛ 4. سوژگی میانجی (زنانگی مؤکد)؛ 5. سوژگی گفتمانی؛ 6. سوژگی اقتصادی.
ابوالفضل غنی زاده
چکیده
بیع و مبایعۀ برده (عبد و امه) بااینکه در عصر مولوی جزو دانشهای مألوف و مأنوس بوده است؛ ولی برای دنیای معاصر درک و فهم آن نیاز به تبیین و توضیح دارد و نادیده گرفتن این مهم، فضا را برای قضاوتهای غیرمنطقی علیه دین و فرهنگ و سوءنیتهای خاص آماده میکند. در داستان "پادشاه و کنیزک" دفتر اول مثنوی معنوی، کنیزی با عقد بیع مورد معامله واقع شده ...
بیشتر
بیع و مبایعۀ برده (عبد و امه) بااینکه در عصر مولوی جزو دانشهای مألوف و مأنوس بوده است؛ ولی برای دنیای معاصر درک و فهم آن نیاز به تبیین و توضیح دارد و نادیده گرفتن این مهم، فضا را برای قضاوتهای غیرمنطقی علیه دین و فرهنگ و سوءنیتهای خاص آماده میکند. در داستان "پادشاه و کنیزک" دفتر اول مثنوی معنوی، کنیزی با عقد بیع مورد معامله واقع شده و مبیع و ثمنی ردوبدل شده است. این تحقیق ابتدا بر اساس تعاریف فقهی_ حقوقی، مفاهیم مربوط به عقد بیع از جمله؛ اقسام، اوصاف، شرایط و آثار آن را در دامنه داستان مورد بحث قرار داده و در پایان به این نتیجه میرسد که در تعیین نوع بیع از جهات مقتضی، چارچوب معامله با گزاره مساومه، نقدی و تملیک انشایی- خارجی همخوانی دارد، در بخش اوصافِ بیع فقط رکن لزوم متزلزل به نظر میرسد، در قسمت شرایطِ بیع در بیان موضوع آن صراحت وجود دارد و در قسمت اوصافِ مبیع رکن طلق و طهارت با مانع مواجه است.
معصومه نعمتی قزوینی؛ لیلا جدیدی
چکیده
حوادث و شخصیتهای تاریخی یکی از پربارترین منابع الهام بخش هنر معاصر است. در این میان، نگاه شعر معاصر به واسطهی پیوند محکمی که با تجربهی بشری دارد، به تاریخ حوادث و شخصیت-های تاریخی دگرگون گشته است. شاعران معاصر با پشت سر گذاشتن دوره اشعار مناسبتی، به مرحلهی نوین بازخوانی و بازآفرینی تاریخ وارد شدهاند. از سویی، با توجه به جهانی ...
بیشتر
حوادث و شخصیتهای تاریخی یکی از پربارترین منابع الهام بخش هنر معاصر است. در این میان، نگاه شعر معاصر به واسطهی پیوند محکمی که با تجربهی بشری دارد، به تاریخ حوادث و شخصیت-های تاریخی دگرگون گشته است. شاعران معاصر با پشت سر گذاشتن دوره اشعار مناسبتی، به مرحلهی نوین بازخوانی و بازآفرینی تاریخ وارد شدهاند. از سویی، با توجه به جهانی شدن تجربة شعری، میتوان رویکردهای مشابهی را در میان ادبیات ملل گوناگون مشاهده نمود. بازخوانی و بازآفرینی میراث تاریخی یکی از همینرویکردها است که در شعر معاصر عربی و فارسی به وجود آمده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد میانرشتهای به تحلیل شخصیت-های تاریخی به کاررفته در اشعار دو شاعر معاصر فارسی و عربی یعنی نازک الملائکه و طاهره صفارزاده پرداخته است. در این پژوهش طبقدو مرحلهی فراخوانی شخصیت، یعنی مرحلهی بازخوانی و بازآفرینی که به عنوان روش تعامل شاعران با شخصیت میراثی شناخته میشود، اشعار این دو شاعر دستهبندی شده، ملیت شخصیتها و بسامد آن مشخص گردیده و هر یک از آنها مورد تحلیل قرار گرفته است. همچنین در مرحلهی دوم شیوهی به کارگیری شخصیت یعنی بازآفرینی، عامل به کارگیری، هدف و نیز موضع شاعر در کاربرد شخصیت نیز معین میگردد. یافتههای این پژوهش نشان دهندهی این است که هر دو شاعر از شخصیتهای تاریخی در شعر خود بهرهبردهاند و شخصیتهایشان در دو مرحلهیمذکور به کار رفته است. با این تفاوت که تعداد بازآفرینی و بازخوانی شخصیتهای تاریخی در شعر صفارزاده بیشتر از نازک الملائکه است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
الهه فیضی مقدم؛ محمد عارف؛ محمدرضا شریف زاده
چکیده
هدف این مقاله خوانش بیشمتنی اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامههای بهرام بیضایی بر پایه نظریه ژرار ژنت است. بیشمتنیت یکی از اقسام ترامتنیتِ ژنت، درباره ارتباطِ میان دو متن است. این نظریه بیشتر به برگرفتگی و تأثیر متن پیشین بر متن پسین میپردازد و شامل دو نوع اساسی، همانگونگی و تراگونگیست. اساطیر ترکیبی پیکرگردانی از مهمترین ...
بیشتر
هدف این مقاله خوانش بیشمتنی اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامههای بهرام بیضایی بر پایه نظریه ژرار ژنت است. بیشمتنیت یکی از اقسام ترامتنیتِ ژنت، درباره ارتباطِ میان دو متن است. این نظریه بیشتر به برگرفتگی و تأثیر متن پیشین بر متن پسین میپردازد و شامل دو نوع اساسی، همانگونگی و تراگونگیست. اساطیر ترکیبی پیکرگردانی از مهمترین عوامل اعجابآفرین در ادبیات بهشمار میآیند. در فرآیند پیکرگردانی، موجودات از صورتی بهصورت دیگر بدل میگردند و در حالت ترکیبی بهصورت مخلوقاتی مرکب از انسان، حیوان و... ظاهر میشوند. ادبیات خاستگاه حضور اساطیر است و بر یکدیگر تأثیرات دوسویه دارند، این رابطه بزنگاهیست که میتوان از منظر بیشمتنی به آن پرداخت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که این موجودات در هجده نمایشنامه بیضایی وجود دارند و حضور آنها وامدار ادبیات اسطورهای، افسانههای عامیانه و منظومههای پهلوانی است. بیضایی در فرآیند تبدیل روایات اساطیری (پیشمتن) به نمایشنامه (بیشمتن) به مضمون اصلی وفادار بوده و در اغلب موقعیتهای نمایشی از آنها بهطور مستقیم بهره برده است. روش پژوهشی این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و بر پایه تحلیل محتوای کیفی، ویژگیهای اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامههای بیضایی کشف شده و با استناد به نظریه بیشمتنیت، میزان تأثیرپذیری آنها از ادبیات کهن بررسی گردیده است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
ایوب مرادی
چکیده
دورة نوجوانی از حساسترین برهههای زندگی محسوب میشود. موضوع شکلگیری هویت و دغدغههای مربوط به آن، از مسائل مهم این دوره است که هرگونه اختلال در آن، میتواند آثار منفی بلندمدتی بر روان نوجوان داشته باشد؛ بهویژه آنکه قضاوتهای دیگران در شکلگیری ساختار هویتی نوجوان نقش دارد. دراینمیان وجود نقصهای جسمانی و شخصیتی مشهود ...
بیشتر
دورة نوجوانی از حساسترین برهههای زندگی محسوب میشود. موضوع شکلگیری هویت و دغدغههای مربوط به آن، از مسائل مهم این دوره است که هرگونه اختلال در آن، میتواند آثار منفی بلندمدتی بر روان نوجوان داشته باشد؛ بهویژه آنکه قضاوتهای دیگران در شکلگیری ساختار هویتی نوجوان نقش دارد. دراینمیان وجود نقصهای جسمانی و شخصیتی مشهود یا غیرمشهود، میتواند بر قضاوت دیگران و همچنین نگرش نوجوان به هویت خویشتن اثرگذار باشد. اروینگ گافمن جامعهشناس مشهور کانادایی طی نظریة کنش اجتماعی به بررسی انواع نقصها یا به تعبیر او داغهای ننگ مؤثر بر شخصیت و روابط افراد پرداخته است. از نگاه او هویت افراد از سه راه عیبهای جسمانی، اختلالهای شخصیتی و تفاوت قومیتی میتواند دچار داغخوردگی شود. در این وضعیت یا داغخوردگی فرد از سوی دیگران قابل مشاهده است و یا اینکه نشانی از عیب در ظاهر وجود ندارد. در حالت اول شخص در پی مدیریت اثرات منفی داغ خواهد بود و در حالت دوم اصلیترین دغدغه، پنهانکردن داغ ننگ است. موقعیتی که پدیدآورندة ترس و اضطراب است. رمان «طعم سیب زرد» از ناصر یوسفی ازجمله رمانهای موفق نوجوان است که نویسنده طی آن به موضوع تأثیر داغهای ننگ شخصیتی و قومیتی بر روان شخصیتها پرداخته است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است در پی بررسی تأثیر داغ ننگ بر ایجاد اضطراب در شخصیتهای اصلی این رمان یعنی «سینا» و «نثار» است که اولی به دلیل نقصهای شخصیتی و دومی بر اثر ملیت افغانیاش دچار داغخوردگیاند. مسئلهای که باعث بروز بحرانهای جدی و انزوای آنان شده است.
رضا مبینی سوچلمایی؛ منیره فرضی شوب
چکیده
اقتباس فیلم ها از آثار ادبی تقریبا از اوایل پیدایش سینما وجود داشته است. فیلم هامون ساخته داریوش مهرجویی نیز با تکیه بر اقتباس، بر اساس رمان معروف بوف کور نوشته صادق هدایت ساخته شده است. هدف اصلی این پژوهش، مقایسهی عنصر زمان در رمان بوف کور و اثر سینمایی مقتبس از آن یعنی فیلم سینمایی هامون است. روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیلی-توصیفی ...
بیشتر
اقتباس فیلم ها از آثار ادبی تقریبا از اوایل پیدایش سینما وجود داشته است. فیلم هامون ساخته داریوش مهرجویی نیز با تکیه بر اقتباس، بر اساس رمان معروف بوف کور نوشته صادق هدایت ساخته شده است. هدف اصلی این پژوهش، مقایسهی عنصر زمان در رمان بوف کور و اثر سینمایی مقتبس از آن یعنی فیلم سینمایی هامون است. روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیلی-توصیفی است که مبنای آن توصیف گزاره می باشد و بر اساس نظریهی زمان روایی ژرار ژنت به رشته تحریر در آمده است. این مقایسه در بخش مضمون و محتوای کلی دو اثر و خاصتر بر اساس نظریه زمان روایی ژنت در بخشهای ترتیب، تداوم و بسامد انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که 1- در برگردان بوف کور به فیلم هامون، حالتی میانه مورد توجه قرار گرفته که هم بر اصالت و استقلال اثر مقتبس و هم بر اصالت و استقلال اثر منبع تاکید میشود. 2- در بخش مضمون، از این جهت که هر دو اثر، روایت زندگی انسانی است که از محیط و انسان های اطراف خود خسته شده و به انزوا کشیده شده است و به رویا و ضمیر ناخودآگاه پناه می برد، بسیار به هم نزدیک است. 3- هیچ یک از دو اثر از نظم و ترتیب زمانی خاصی تبعیت نمیکنند و به شیوهی زمان پریشی، روایت میشوند
علی مشهدی؛ ژاله غنی کله لو
چکیده
چکیده سیاستنامهی خواجه نظامالملک طوسی یکی از ارزشمندترین آثار سده پنجم زبان و ادبیاتفارسی است که علاوه بر آنکه در ادبیات فارسی حائز اهمیت میباشد، در متون تاریخی حقوق عمومی نیز اهمیت فراوانی دارد. بخشهایی از این اثر، مرتبط با اصول و آیین ملکداری براساس شریعت است. با کنکاش در سیاستنامه با مفاهیم و نهادهایی مواجه ...
بیشتر
چکیده سیاستنامهی خواجه نظامالملک طوسی یکی از ارزشمندترین آثار سده پنجم زبان و ادبیاتفارسی است که علاوه بر آنکه در ادبیات فارسی حائز اهمیت میباشد، در متون تاریخی حقوق عمومی نیز اهمیت فراوانی دارد. بخشهایی از این اثر، مرتبط با اصول و آیین ملکداری براساس شریعت است. با کنکاش در سیاستنامه با مفاهیم و نهادهایی مواجه میشویم که خواجهنظامالملک با برشمردن آنها به عنوان مولفههای اثربخش در نظام مالی کشور، از مفاهیم و اصول موجود در نظام مالی اسلامی بهره میگیرد. مواردی مانند انصاف، شفافیت مالی، ممنوعیت غرر، ممنوعیت اکل مال به باطل، عدالت اقتصادی و امنیت اقتصادی از جملهی این موارد است که نظامالملک با درنظر داشتن شریعت اسلامی، به تصویرسازی از یک نظام مالی اسلامی مطلوب پرداخته-است. بنایراین، در این پژوهش سعی میکنیم با یک رویکرد تاریخی و با در پیش گرفتن روش توصیفی-تحلیلی، بخشی از اصول و قواعد مالی ملکداری از جمله سیاستهای مالی مورد توجه خواجهنظامالملک در سیاستنامه که براساس نظاممالیاسلامی است، را مورد ارزیابی قرار دهیم. کلیدواژگان: خواجه نظامالملک طوسی، تاریخ حقوق مالی، سیاستنامه، نظام مالی-اسلامی، سیاست مالی
محمد امین مذهب
چکیده
گرترود بل، جهانگرد و سفرنامهنویس انگلیسی، سالهای زیادی از عمر خود را در خاورمیانه و در کشورهای مختلفی همچون ایران، عربستان، سوریه، اردن و فلسطین سپری کرد. وی به علت نگارش چندین سفرنامه و ترجمۀ گزیده غزلیات حافظ به زبان انگلیسی نه تنها چهرهای ادبی بود، بلکه نوشتارهای او پوشش و بهانهای برای پیشبرد فعالیتهای جاسوسی دولت ...
بیشتر
گرترود بل، جهانگرد و سفرنامهنویس انگلیسی، سالهای زیادی از عمر خود را در خاورمیانه و در کشورهای مختلفی همچون ایران، عربستان، سوریه، اردن و فلسطین سپری کرد. وی به علت نگارش چندین سفرنامه و ترجمۀ گزیده غزلیات حافظ به زبان انگلیسی نه تنها چهرهای ادبی بود، بلکه نوشتارهای او پوشش و بهانهای برای پیشبرد فعالیتهای جاسوسی دولت بریتانیا محسوب میشوند. در این میان، سفرنامۀ بیابان و کشتزار (1907) از اهمیت ویژهای برخوردار است. این سفرنامه نه تنها در اروپا به محبوبیت دست یافت، بلکه میتوان ادعا کرد که زمینهی اشغال فلسطین و سیاستهای امپریالیستی و مداخلهجویانهی بریتانیا در دهههای بعدی قرن بیستم در خاورمیانه را تضمین کرد. بنابراین، مطالعۀ حاضر به بررسی و تحلیل سفرنامۀ پیشگفته میپردازد و با استفاده از خوانش تاریخباوری نوین و نظریهی شرقشناسی ادوارد سعید، خوانشی شرقشناسانه از سفرنامهی بل ارائه میدهد تا گفتمان شرقشناسی اثر، که فرآیند دیگریسازی اعراب و برتری فرهنگی غربیها بر شرقیها را دربرمیگیرد، مورد واکاوی و ارزیابی نقادانه قرار گیرد. بر اساس مفهوم شرق شناسی ادوارد سعید میتوان نتیجه گرفت که گرترود بل در مواجه با فرهنگ و اهالی شرق به خصوص منطقه خاورمیانه بیطرف نبوده و صادقانه به روایت ماجرا نپرداخته است و نشان میدهد او بیشتر به عنوان یک فعال سیاسی در حوزه شرق و کشورهای خاورمیانه برای زیر سلطه بردن کشورهای مشرق زمین زیر سلطه غرب فعالیت میکرده است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
عطاالله کوپال
چکیده
تمام مولفان و مصنفان ادبی، از دیرباز به دنبال یافتن نامهایی جذاب و ماندگار برای آثار خود بودهاند و بحث در بارة نام آثار ادبی به اندازة بررسی ساختار و محتوای آنها، در مباحث نقد ادبی، در خور اهمیت بوده است. مقالة حاضر به دنبال یافتن شگردهای نامگذاری آثار برجسته و بزرگ ادبی و طبقهبندی آنهاست. رویکرد اصلی مقاله، بر شالودة زمینهای ...
بیشتر
تمام مولفان و مصنفان ادبی، از دیرباز به دنبال یافتن نامهایی جذاب و ماندگار برای آثار خود بودهاند و بحث در بارة نام آثار ادبی به اندازة بررسی ساختار و محتوای آنها، در مباحث نقد ادبی، در خور اهمیت بوده است. مقالة حاضر به دنبال یافتن شگردهای نامگذاری آثار برجسته و بزرگ ادبی و طبقهبندی آنهاست. رویکرد اصلی مقاله، بر شالودة زمینهای بینارشتهای، میان ادبیات و زبانشناسی استوار گشته است.. مدّعای این مقاله آن است که نویسندگان ایران و جهان، از روشهای کاملاً معین و محدودی در ساخت زبان، برای نامگذاریِ آثار خود، چه در زبان فارسی و چه در زبانهای دیگر، بهره بردهاند و بسیاری از این روشها مشابه هستند. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از رویکرد تحلیل نامِ آثار ادبی، بر بنیاد «ساخت» و «دستور زبان فارسی» در نوشته شده است. نویسندۀ این مقاله در طبقه بندیِ نامها، از روشهای طبقهبندیِ نحوی و دستوری بهره گرفته است. ابتدا اسامی خاص و سپس جملهبندیهای کامل و پس از آنها مفردات و ترکیبات در نامِ آثار، مورد توجه قرار گرفته است و از همه مهمتر اینکه مقالۀ حاضر در هر مقوله، آثار ادبی جهان و ایران را در در ساختهای نحوی مشابه، در کنار یکدیگر طبقهبندی کرده است. مقاله میکوشد به این نتیجه برسد، بر خلاف آنکه گمان میرود، نام نهادن بر اثر ادبی، دشوارترین بخشِ آفرینش اثر است؛ نامگذاریِ آثار، از الگوهای ساده و تکرارشوندهای تبعیت میکند که آشنایی با آنها میتواند برای هر نویسندة معاصر، کار نامگذاری اثر ادبی را تسهیل کند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
حسین قاسمی زاده؛ بیژن ظهیری
چکیده
لیلی و مجنون یکی از آثار مهم نظامی گنجوی در حیطۀ ادبیات غنایی است. نظامی در این منظومه، یکی از مهمترین و مشهورترین داستانهای عاشقانهی عربی را به تصویر کشیده است. در این پژوهش با بهرهگیری از روش مطالعۀ کتابخانهای و به صورت توصیفی- تحلیلی و استفاده از نظریۀ مثلث عشقی رابرت. جی استرنبرگ (که نظریهای روانشناختی است)، شخصیت عشقی ...
بیشتر
لیلی و مجنون یکی از آثار مهم نظامی گنجوی در حیطۀ ادبیات غنایی است. نظامی در این منظومه، یکی از مهمترین و مشهورترین داستانهای عاشقانهی عربی را به تصویر کشیده است. در این پژوهش با بهرهگیری از روش مطالعۀ کتابخانهای و به صورت توصیفی- تحلیلی و استفاده از نظریۀ مثلث عشقی رابرت. جی استرنبرگ (که نظریهای روانشناختی است)، شخصیت عشقی مجنون مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار گرفته است. حاصل مطالعات نشان میدهد که عشق مجنون در منظومۀ لیلی و مجنون از دیدگاه استرنبرگ، عشق خالی است؛ بدینترتیب که عشق مجنون از صمیمیت در برخوردار نیست؛ عشق او از مؤلفههایی چون میل به افزایش رفاه معشوق، احترام بسیار به معشوق، فهم متقابل طرفین در رابطه، به اشتراکگذاری خود و مایملک و دارایی طرفین عشق، کسب حمایت احساسی از معشوق، احساس حمایت احساسی و هیجانی به معشوق، ارتباطات صمیمانه و ارج نهادن به یکدیگر در بحث صمیمیت برخوردار است، اما در مقابل، از مؤلفههای تجربه خوشحالی در کنار معشوق و توانایی حساب کردن به معشوق هنگام نیازمندیها، بیبهره است. ضلع دیگر مثلث عشقی استرنبرگ، هیجان (شور و شهوت) است که عشق مجنون از این ضلع نیز بهرهای نبرده است. تعهد تنها ضلعی است که عشق مجنون آن را در خود دارد و بر اساس تقسیمبندیهای که استرنبرگ از عشق ارائه میدهد، عشق او عشقی خالی است. بدینترتیب که عشق مجنون از صمیمیت و هیجان (شور و شهوت) بیبهره است و تنها دارای تعهد میباشد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
مرجان علی اکبرزاده زهتاب؛ حسین یزدانی
چکیده
چکیدهسعدی در بوستان، به مفاهیمی توصیه دارد که با علم مددکاری اجتماعی امروزی در پیوندی تنگاتنگ است. از دیگرسوی نظریۀ سعادت فارابی (259هـ ق-339) گویی خاستگاه بوستان سعدی و مددکاری اجتماعی نوین است. مسالۀ بنیادین این پژوهش که بهگونهای کتابخانهای و توصیفی-تحلیلی فراهم آمده، شناخت پیوندهای مفهومی و فکری میان سه ضلع این مثلث؛ بوستان سعدی، ...
بیشتر
چکیدهسعدی در بوستان، به مفاهیمی توصیه دارد که با علم مددکاری اجتماعی امروزی در پیوندی تنگاتنگ است. از دیگرسوی نظریۀ سعادت فارابی (259هـ ق-339) گویی خاستگاه بوستان سعدی و مددکاری اجتماعی نوین است. مسالۀ بنیادین این پژوهش که بهگونهای کتابخانهای و توصیفی-تحلیلی فراهم آمده، شناخت پیوندهای مفهومی و فکری میان سه ضلع این مثلث؛ بوستان سعدی، مددکاری اجتماعی و نظریۀ سعادت فارابی است. مهمترین پرسش مقاله این است که؛ میان اندیشهها و تعالیم سعدی در بوستان و مددکاری اجتماعی در مفهوم امروزین آن چه پیوندهایی وجود دارد و این هردو چگونه با نظریۀ سعادت فارابی پیوند دارند؟ فرضیه آن است که سعدی از نظریۀ سعادت فارابی تاثیر پذیرفته و مددکاری اجتماعی ریشه در آموزههای اندیشههای شرقی از جمله فارابی و تعالیم سعدی دارد. با نگاهی به برآیند تحقیق، مهمترین بازتابهای علم مددکاری اجتماعی در بوستان سعدی که با نظریۀ سعادت فارابی نیز پیوند دارد مربوط به احسان و یاریرسانی به خلق است که قرب الی الله را موجب شده و آدمی را به سعادت قصوی –که در اندیشۀ فارابی بالاترین نوع سعادت است- رهنمون میگردد.
محمد کشاورز بیضایی؛ رضا معینی رودبالی؛ کبری عریانی؛ مجتبی رضایی سرچقا
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی معرفت تاریخی سعدی شیرازی در گلستان و بوستان میباشد. معرفت تاریخی و پیشفهم های تاریخی شیخ اجل در ایجاد این دو اثر سترگ در ادبیات فارسی، مسألهی غامض و قابل درنگی است که چندان به آن پرداخته نشده است. در این مقاله سعی میشود به این پرسش پاسخ داده شود که پیشفهمهای معرفت تاریخی سعدی در این دو اثر چه بوده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی معرفت تاریخی سعدی شیرازی در گلستان و بوستان میباشد. معرفت تاریخی و پیشفهم های تاریخی شیخ اجل در ایجاد این دو اثر سترگ در ادبیات فارسی، مسألهی غامض و قابل درنگی است که چندان به آن پرداخته نشده است. در این مقاله سعی میشود به این پرسش پاسخ داده شود که پیشفهمهای معرفت تاریخی سعدی در این دو اثر چه بوده و با چه عناصر و مفاهیمی خود را نشان داده است؟ فرضیه اصلی این مقاله این است که شرایط فردی و اجتماعی شیخ اجل در کنار مطالعات تاریخی و فرهنگی، در بینش تاریخی وی تأثیر بسزایی داشته است. نتایج این پژوهش که با روشی توصیفی- تحلیلی، صورت گرفته، نشان می دهند که آمیزهای از عوامل و عناصر فردی و تاریخی و اجتماعی، چون: تحصیل در نظامیهی بغداد به عنوان بزرگترین کانون فرهنگی جهان اسلام، آفاقگردی و محاط بودن در عصری متلاطم و حادثهخیز، در کنار مطالعه و تأمل در متون تاریخی و فرهنگی گذشته، -درسایهسار امنیت اجتمایی ایجاد شده توسط سلغریان- در شکلگیری نظام معرفتی و تاریخی سعدی، تأثیر قابلتوجهی داشته است. آشنایی عمیق سعدی با متون تاریخی و فرهنگی گذشته، باعث شده تا پیشفهمهای نظام معرفت تاریخی وی در برخی از آثارش با مفاهیم و ویژگیهایی چون: موضوعیت نداشتن اندیشهی ظلاللهی، مشیتگرایی، اهتمام به کاربست عناصر، مفاهیم و شخصیتهای تاریخی- اسطورهای، وطنی و اسلامی-، و استفاده از تاریخ به مثابهی ابزاری برای تعلیم اخلاق، در قالب حکایتها، تمثیلها، نمادها و تلمیحها، تعریف و به گونهای سحرانگیز و ابدی در نظم و نثرش متجلی شود.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
عفت نقابی؛ محمدرضا طوسی نصرآبادی
چکیده
پژوهش حاضر با نگاه میانرشتهای ادبیات و علوم شناختی به بررسی مفهومسازی استعاری احساسات عشق و غم در دیوان اشعار فارسی ملامحمد فضولی بغدادی اختصاص دارد. در مورد ضرورت اتخاذ ماهیت میانرشتهای این پژوهش باید گفت تحلیل فهم متن از جنبة میانرشتهای، بررسی آن را بر اساس اصول علومی مانند زبانشناسی شناختی ممکن میسازد. تحقیق حاضر ...
بیشتر
پژوهش حاضر با نگاه میانرشتهای ادبیات و علوم شناختی به بررسی مفهومسازی استعاری احساسات عشق و غم در دیوان اشعار فارسی ملامحمد فضولی بغدادی اختصاص دارد. در مورد ضرورت اتخاذ ماهیت میانرشتهای این پژوهش باید گفت تحلیل فهم متن از جنبة میانرشتهای، بررسی آن را بر اساس اصول علومی مانند زبانشناسی شناختی ممکن میسازد. تحقیق حاضر پژوهشی توصیفی-تحلیلی با رویکرد نظریه استعاره شناختی است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤالات است که کلان الگوهای استعاری فضولی در بیان احساسات عشق و غم در اشعارش کدامند و چه تفاوتی با حوزههای مبدأ استعاری از دید کوچش (2000) در باب حوزههای استعاری احساسات دارند؟ آیا مفهومسازی استعاری احساسات در اشعار فضولی بغدادی با الگوی مفهومسازی استعاری جهانی تطابق دارد یا مفهومسازی احساسات به صورت فرهنگی و خاص است؟ با بررسی تعداد 5814 بیت شعر از دیوان فارسی فضولی مشخص شد 122 عنوان عبارت استعاری احساس غم و 107 عنوان عبارات استعاری در حوزه عشق را شامل میشوند و کلانالگوهای استعاری به ترتیب بسامد مشخص شدند. همچنین مشخص شد که احساسات عشق و غم در اشعار فضولی بغدادی با قلمروهای مبدأ استعاری کوچش (2000) شباهتها و تفاوتهایی دارند. شباهت قلمروهای استعاری کوچش و فضولی در مفهومسازی استعاری احساسات نشان از فرضیة جهانی استعارههای مفهومی است. این شباهتها ناشی از حالات فیزیولوژیکی و رفتاری احساسات مذکور یا واکنشهای ناشی از این احساسات است. تفاوتهای قلمروهای مبدأ استعاری مورد نظر کوچش و فضولی هم ناشی از عقاید و باورهای فرهنگی گروه اجتماعی و فرهنگی خاص فضولی بغدادی است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
هاشم کرمی؛ نسرین علی اکبری؛ زانیار نقشبندی
چکیده
نظام مفهومیای که با آن میاندیشیم، ساختاری استعاری دارند که با عنوان استعارههای مفهومی در فرهنگ، هنر و آداب و رسوم انسانها ظاهر میشوند و این امر در بحث زبانشناسی شناختی قابل بحث و بررسی است. استعارههای مفهومی به عینیسازی امور ذهنی میپردازد و نگرش شاعران و نویسندگان را در حوزههای مختلف این مقوله، مورد ارزیابی قرار می-دهد. ...
بیشتر
نظام مفهومیای که با آن میاندیشیم، ساختاری استعاری دارند که با عنوان استعارههای مفهومی در فرهنگ، هنر و آداب و رسوم انسانها ظاهر میشوند و این امر در بحث زبانشناسی شناختی قابل بحث و بررسی است. استعارههای مفهومی به عینیسازی امور ذهنی میپردازد و نگرش شاعران و نویسندگان را در حوزههای مختلف این مقوله، مورد ارزیابی قرار می-دهد. یکی از این مفاهیم انتزاعی، زمان است. پژوهش حاضر، در راستای این موضوع و با تکیه بر نظریۀ مذکور صورت گرفته که در آن به تحلیل مفهوم مورد بحث در آثار محمد جواد محبت و پرتو کرمانشاهی پرداخته شده است. در آثار شاعران مذکور، زمان به صورتهای مختلفی عینی میگردد، پرتو کرمانشاهی زمان را به صورت انسانی خونریز و محمد جواد محبت، زمان را به صورت انسانی سخاوتمند میبیند، نگاه دو شاعر به مقولۀ زمان در بحث حیوانانگاری نیز بسیار به هم نزدیک است و با دیدی منفی به زمان مینگرند. گاهی زمان در اشعارشان به صورت پرده و حایل جلوه میکند و گاهی به صورت اشیاء قابل شمارش؛ آنان از زمان به عنوان مکانی محصور یاد میکنند که نگرش هر یک در این امر متفاوت است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی به انجام رسیده که در آن ضمن عینیسازی مفهوم زمان، اشتراکات و افتراق-های حوزههای مختلف آن را برای مخاطبان شرح و تفسیر نمودهایم. یافتههای تحقیق نشان میدهد که نگاه محمد جواد محبت و پرتو کرمانشاهی در عینیسازی مفهوم زمان با امور طبیعت نیز نمود بارزی دارد
منصوره معینی
چکیده
تقلید به وسیلهی تصویر، رفتار، نمایش و گفتار در فرهنگ برخی از ملل باستان، بیانگر نوعی باور به وحدت یافتن با پدیدهها و قداست هستی از رهگذر این تقلید بود. افلاطون این واژه را برای طرح نظریهای ادبی و در جهت مخالفت با هنرهای تقلیدی ، به کار برد. تأثیر نظریهی میمسیس سبب گشته که در هر دورهای از تاریخ نقد هنری وادبی اروپا و جهان اسلام ...
بیشتر
تقلید به وسیلهی تصویر، رفتار، نمایش و گفتار در فرهنگ برخی از ملل باستان، بیانگر نوعی باور به وحدت یافتن با پدیدهها و قداست هستی از رهگذر این تقلید بود. افلاطون این واژه را برای طرح نظریهای ادبی و در جهت مخالفت با هنرهای تقلیدی ، به کار برد. تأثیر نظریهی میمسیس سبب گشته که در هر دورهای از تاریخ نقد هنری وادبی اروپا و جهان اسلام ، طرحی از این نظریه جلوهگر باشد و نگاههای متفاوت به آن، نظریات جدیدی به وجود آورد. در این نوشتار تلاش شده در یک بررسی تطبیقی از رهگذر مطالعهی کتابخانهای و شیوهی توصیفی- تحلیلی، نقش فاعلی هنرمند در آفرینش اثرهنری را بر اساس نظریهی میمسیس از دیدگاه افلاطون، ارسطو و نو افلاطونیان شرح دهیم. در این میان نظرات اندیشمندانی همچون دموکریت، سیدنی، کالریج، بندتوکروچه، والتر بنیامین، تئودور آدورنو، گادامر، و نیز مطرح گشته و به طور تطبیقی بررسی شدهاند. این بررسی تطبیقی نشان می دهد که نقش فاعلی شاعربراساس نظریه میمسیس درنظرافلاطون نقشی منفی وبازدارنده از حقیقت است اما فلوطین دربازخوانی خودازاین نظریه نه تنها نقش ادراک حاصل از سلوک را درآفرینش هنری بیان کرده بلکه همچون کروچه ادراک شهودی را بدون قدرت تجسم وبیان، شهودهنری ندانسته است. ارسطو نقش فاعلی شاعر راکشف وساخت زوایای طرح آفرینش شعری دانسته که ازرهگذرمیمسیس با نوع نگاه ، ادراک وترکیب وتصرف درپدیده ها حاصل می شود.نقش فاعلی شاعربراساس بازخوانیهای آدورنووبنیامین ازاین نظریه همانندسازی ویکی شدن با طبیعت ودرنظرگادامر بازشناسی است.
سجاد نحفی بهزادی؛ زیبا علیخانی؛ معصومه مهری
چکیده
توجه به ساختار و محتوای کتابهای درسی با توجه به ویژگیهای روان شناختی و رشد کودک از اهمیت زیادی برخوردار است. اشعار مربوط به حوزه کودک باید متناسب با ویژگیهای روان شناختی آنها باشد و محتوای شعر نیز با ساحت اندیشه و فضای فکری کودک هماهنگ باشد. هدف این پژوهش بررسی ساختار و محتوای اشعار کتابهای فارسی دوره ابتدایی است. بررسی ...
بیشتر
توجه به ساختار و محتوای کتابهای درسی با توجه به ویژگیهای روان شناختی و رشد کودک از اهمیت زیادی برخوردار است. اشعار مربوط به حوزه کودک باید متناسب با ویژگیهای روان شناختی آنها باشد و محتوای شعر نیز با ساحت اندیشه و فضای فکری کودک هماهنگ باشد. هدف این پژوهش بررسی ساختار و محتوای اشعار کتابهای فارسی دوره ابتدایی است. بررسی محتوای اشعار، قالب، وزن، جنسیت و دوره شاعر (کلاسیک یا معاصر) از مهمترین مولفههای این پژوهش است. روش تحقیق به صورت توصیف و تحلیل متون درسی و روش گردآوری اطلاعات، اسنادی و کتابخانهای است. نتایج پژوهش نشان داد که در انتخاب اشعار، قالب، وزن و جنسیت شاعران متناسب با دورههای ششگانه دبستان و ویژگیهای رشد کودک دقت و توجه چندانی نشده است. موضوعات اغلب در دورههای دبستان تکرار شدهاند. قالب چهارپاره بیشترین کاربرد را در اشعار مورد نظر داشته است. هر چه به سالهای اخر دبستان نزدیک میشویم، از قالبهای تازه و نو نیمایی کمتر استفاده میشود. با توجه به رشد ذهنی کودک و افزایش دایره واژگانی او در دوره اخر دبستان (پنجم و ششم) میتوان از قالبهای نیمایی و ترانه بیشتر استفاده کرد. بیشترین استفاده از شاعران معاصر در دوره اول ابتدایی یعنی پایه اول تا سوم است و هر چه به پایان دوره نزدیک میشویم از تعداد شاعران معاصر کاسته میشود. کودکان سالهای آخر دبستان توانایی خوانش و درک مطالب و محتوای متون کهن را دارند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
فاطمه ماه وان
چکیده
هنر تصویرگری آثار ادبی علاوه بر زینتبخشی اثر به درک بهتر متن نیز کمک میکند. نگارگری رباعیّات خیّام نه تنها نظر هنرمندان مشرق زمین بلکه به مدد ترجمه فیتز جرالد توجّه نقّاشان مغرب را نیز به خود جلب کرده است. این پژوهش شاخصترین نمونههای نگارههای رباعیّات خیّام را از مشرق تا مغرب بررسی میکند و به این پرسش پاسخ میگوید که تصویرگری ...
بیشتر
هنر تصویرگری آثار ادبی علاوه بر زینتبخشی اثر به درک بهتر متن نیز کمک میکند. نگارگری رباعیّات خیّام نه تنها نظر هنرمندان مشرق زمین بلکه به مدد ترجمه فیتز جرالد توجّه نقّاشان مغرب را نیز به خود جلب کرده است. این پژوهش شاخصترین نمونههای نگارههای رباعیّات خیّام را از مشرق تا مغرب بررسی میکند و به این پرسش پاسخ میگوید که تصویرگری هنرمندان شرق و غرب چه تفاوتهایی با هم دارند و هر کدام از چه منظری به رباعیّات توجّه کردهاند؟ از مشهورترین نمونههای شرقی رباعیّات نگارههای محمّد تجویدی و از بهترین نمونههای غربی تقّاشیهای ادموند سالیوان، گابریل روزرتی، گیلبرت جیمز است که این پژوهش به آن میپردازد. ضرورت تحقیق در آن است که گرچه در مغرب زمین به تصویرگری رباعیّات توجّه وافری بذل شده امّا ایرانیان آنچنان که باید اشعار خیّام و به ویژه تصویرگری آن را مورد توجّه قرار ندادهاند و نگارههای موجود عمدتاًً جنبه هنر بازاری دارد. از این رو مقایسه این نگارهها با نمونههای غربی آن میتواند قابلیّتهای تصویری رباعیّات را بیشتر نمایان سازد. حاصل پژوهش نشان میدهد که نگارگران ایرانی به خلق معادل تصویری برای رباعیّات اکتفا کردند اما هنرمندان غربی رویکردی تفسیری به رباعیّات داشته و سعی کردند تا از طریق نمادهای اساطیری و پیوند فرهنگ شرق و غرب تصاویر مبتکرانهای برای رباعیّات خیّام خلق کنند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
ایوب مرادی؛ فرهاد درودگریان
چکیده
لیکاف ضمن به چالشکشیدن تلقی سنتی از استعاره، بر این نکته تأکید ورزید که پایة تفکر انسان، استعاری است و ذهن انسان بهشکل ناخودآگاه برای درک مفاهیم انتزاعی، از امور محسوس بهره میجوید. یکی از مهمترین زمینههایی که ذهن و زبان بهجای بیان مستقیم، دستبهدامن تصاویر استعاری میشود، موضوعات مربوط به حوزة شفا و بیماری است. بیماران، ...
بیشتر
لیکاف ضمن به چالشکشیدن تلقی سنتی از استعاره، بر این نکته تأکید ورزید که پایة تفکر انسان، استعاری است و ذهن انسان بهشکل ناخودآگاه برای درک مفاهیم انتزاعی، از امور محسوس بهره میجوید. یکی از مهمترین زمینههایی که ذهن و زبان بهجای بیان مستقیم، دستبهدامن تصاویر استعاری میشود، موضوعات مربوط به حوزة شفا و بیماری است. بیماران، همراهان آنان و حتی پزشکان به دلیل تجارب پیچیدة مربوط به بیماری بهویژه بیماریهای لاعلاج، خواسته یا ناخواسته از زبان استعاری در این زمینه بهره میجویند. موضوعی که نهتنها در جریان مفاهمة بیمار با دیگران اثرگذار است، بلکه این امکان را نیز فراهم میآورد که با دستکاری در نظام استعاری این حوزه، شیوة مواجهة بیمار و اطرافیان با بیماری نیز اصلاح گردد. درهمینراستا در این پژوهش تلاش شده است تا کتاب «از قیطریه تا اورنجکانتی» که دربردارندة تجربة زیستة حمیدرضا صدر-نویسندة اثر- از بیماری سرطان است، به شیوة تحلیلی-توصیفی و با محوریت تصاویر مربوط به حوزة بیماری و شفا بررسی شود. برای انجام پژوهش تمامی تصاویر مربوط به موضوع با فراوانی 189 تصویر شناسایی شد و ازاینمیان 101 نمونه که شامل تصاویر دربردارندة ارزشگذاریها راوی دربارة بیماری بود تحلیل گردید. نتایج نشان میدهد استعارههای با محوریت بیماری بهمثابه دشمن، هیولا، رقابت ورزشی، فرماندة بیرحم، زندان، عنصر گدازنده، اوباش، همدم، عنصر فروبرنده، عنصر لِهکننده، پرتگاه و طوفان بهترتیب، بیشترین فراوانی را در متن دارند. تصاویری که در تمامی آنها تلقی و ارزشگذاری منفی راوی نسبت به بیماریآشکار است. موضوعی که باعث فرسایش هرچهبیشتر روانی و جسمی بیمار شده است.