خدابخش اسداللهی؛ حسین قاسمی زاده
چکیده
خسرو و شیرین یکی از آثار مهم نظامی گنجوی در حوزۀ ادبیات غنایی است. نظامی در این منظومه، یکی از مهمترین داستانهای عاشقانۀ قبل از اسلام را به تصویر کشیده است. در این پژوهش با بهرهگیری از ابزار کتابخانهای و به صورت توصیفی- تحلیلی و استفاده از نظریۀ عشق اریک فروم که نظریهای روانشناختی است، شخصیت فرهاد بررسی و تحلیل شده است. این پژوهش ...
بیشتر
خسرو و شیرین یکی از آثار مهم نظامی گنجوی در حوزۀ ادبیات غنایی است. نظامی در این منظومه، یکی از مهمترین داستانهای عاشقانۀ قبل از اسلام را به تصویر کشیده است. در این پژوهش با بهرهگیری از ابزار کتابخانهای و به صورت توصیفی- تحلیلی و استفاده از نظریۀ عشق اریک فروم که نظریهای روانشناختی است، شخصیت فرهاد بررسی و تحلیل شده است. این پژوهش بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که فرهاد از دیدگاه روانشناسی اریک فروم، شرایط عاشقی راستین را داراست یا نه. حاصل مطالعه نشان میدهد که فرهاد در خسرو و شیرین، عاشقی راستین است که در راه عشق، سختیهای بسیاری را به جان میخرد و از خصایصی چون: استغنا، مهربانی، احساس مسئولیت، احترام و معرفت که از مهمترین خصایص عشق در نظریۀ عشق اریک فروم هستند، به طور کامل برخوردار است. همچنین، فرهاد، صفات مورد نظر برای رسیدن به عشق را در وجود خود دارد و او در راه رسیدن به مقصود، فردی واقعگرا، مؤمن و فعال است. بر این اساس، فرهاد از نظرگاه روانشناختی فروم، تمام خصایص و صفات یک عاشق واقعی را در وجود خود دارد و کیفیت حضور او در داستان و وقایعی که روی میدهد، گواهی بر این ادعاست.
مهدیه ابراهیمی؛ فاطمه کاسی
چکیده
نادر ابراهیمی در رمان «آتش بدون دود» که یکی از بلندترین رمانهای معاصر است، به معرفی بسیاری از مؤلفههای فرهنگی مردم ترکمن صحرا از قبیل آداب و رسوم، باورها و اعتقادات و.. پرداخته است. در این پژوهش تلاش شد، تا حد ممکن به روش تحلیلی- توصیفی، ویژگیهای فرهنگی «آتش بدون دود» استخراج شود و مورد بررسی قرار گیرد. پس از انجام این ...
بیشتر
نادر ابراهیمی در رمان «آتش بدون دود» که یکی از بلندترین رمانهای معاصر است، به معرفی بسیاری از مؤلفههای فرهنگی مردم ترکمن صحرا از قبیل آداب و رسوم، باورها و اعتقادات و.. پرداخته است. در این پژوهش تلاش شد، تا حد ممکن به روش تحلیلی- توصیفی، ویژگیهای فرهنگی «آتش بدون دود» استخراج شود و مورد بررسی قرار گیرد. پس از انجام این پژوهش، چرایی بسیاری از رفتارها و سخنان شخصیتهای رمان با توجه به اثرپذیری از ایدئولوژی و هژمونی حاکم، مشخص شد. در این رمان افکار و ایدئولوژیهای مذهبی یا دارای رنگ و بوی مذهب، به شدت بر فرهنگ و اندیشه و اعمال جامعۀ ترکمن این رمان اثرگذار است و نحوۀ تصمیمگیری و عمل افراد را مدیریت مینماید. بخش «ناهمسویی با ایدئولوژی حاکم» خود به دوقسمت: گذارسوژه از ایدئولوژی قومی و گذارسوژه از ایدئولوژی حکومتی تقسیم شده است. نتیجهای که با بررسی این موارد حاصل شد این است که؛ عامل آموزش و ترویج علم و آگاهی و ایجاد ارتباط با سایر اقوام و اندیشههای نو، میتواند موجبات برهم خوردن ویا حتی محو شدن ایدئولوژیها و هنجارهای حاکم و تثبیتشدۀ اجتماعی را فراهم آورد.
مینا بهنام
چکیده
در این مقاله سازه های غزل مولوی در ساحت تصویر در دیوان شمس مورد بررسی قرار می گیرد. بنیان نظری پژوهش بر نظریة فضای ذهنی و تلفیق مفهومی فوکونیه و ترنر استوار است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و با بررسی داده ها بر اساس آمار توصیفی ، نشان داده می شود که در راستای ساخت تصویر چه ترکیب ها و آمیختگی های متشابه و متضادی در فضای درون داد مبدأ و ...
بیشتر
در این مقاله سازه های غزل مولوی در ساحت تصویر در دیوان شمس مورد بررسی قرار می گیرد. بنیان نظری پژوهش بر نظریة فضای ذهنی و تلفیق مفهومی فوکونیه و ترنر استوار است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و با بررسی داده ها بر اساس آمار توصیفی ، نشان داده می شود که در راستای ساخت تصویر چه ترکیب ها و آمیختگی های متشابه و متضادی در فضای درون داد مبدأ و مقصد صورت گرفته است تا خواننده بتواند از گذر کشف پایههای تصویرساز به درک و دریافت معنا و نیز تفکر مولوی در ساحت غزل دست یابد. به لحاظ روش شناختی نخست با مطالعه و بررسی دیوان شمس(3230 غزل) تصویرهای حسی از تصویرهای انتزاعی تفکیک شد؛ سپس عوامل تصویرساز از جمله مشابهت دو حوزة ذهنی، تضاد دو حوزة ذهنی، تجسم گرایی و جان بخشی به مقولات انتزاعی و همچنین موتیف های غزل مولوی مورد بررسی قرار گرفت.نتیجه اینکه دو عامل اصلی در تلفیق مفهومی که در ساختار تصویری غزلیات شمس مؤثر بوده شباهت بنیان و تضاد بنیان بودن دو حوزة مبدأ و مقصد است. تکرار مداوم نمادهای ناهمخوان و دوسویه در سرتاسر غزلیات شمس همچون روز و شب و نور و ظلمت معنادار است و به درک معنای ذهنی گوینده به مخاطب کمک کند. بخشی از تصویرسازیهای مولوی ترکیبی از قلمروهای حسی- انتزاعی است. تجسم بخشیدن به مفاهیم انتزاعی و محسوس گرداندن آنها در جهان متن از کارکردهای تصویر به مثابة متن در غزل مولوی است.
سوسن جبری؛ شقایق کهریزی
چکیده
چرا متون کهن صوفیانه و از جمله؛ کشفالاسرار و عدهالابرار چنین توان اقناعی و تبلیغی چشمگیر، ماندگار و موفقی دارند. چنانکه قرنهاست نگرش صوفیانه را زنده و تأثیرگذار نگاه داشتهاست. در این پژوهش با بهکارگرفتن نظریۀ ارتباطات اقناعی اتولر بینگر روانشناس اجتماعی و با شیوۀ تحلیل محتوی به بررسی پیامهای النوبه الثالثه کشفالاسرار ...
بیشتر
چرا متون کهن صوفیانه و از جمله؛ کشفالاسرار و عدهالابرار چنین توان اقناعی و تبلیغی چشمگیر، ماندگار و موفقی دارند. چنانکه قرنهاست نگرش صوفیانه را زنده و تأثیرگذار نگاه داشتهاست. در این پژوهش با بهکارگرفتن نظریۀ ارتباطات اقناعی اتولر بینگر روانشناس اجتماعی و با شیوۀ تحلیل محتوی به بررسی پیامهای النوبه الثالثه کشفالاسرار و عدهالابرار پرداختهایم. یافتهها وجود طرح پنج پایهای اقناعی اتولر بینگر را در متن نشانمیدهند. اول؛ طرح محرک پاسخ؛ میبدی ابتدا اندیشه مورد نظرش را مطرحمیکند، سپس با آوردن استشهاد به آیات، احادیث، روایات، سخنان بزرگان دین و مشایخ صوفیه آن را با آموزهها و ارزشهای پیشین پیوندمیزند. اصل دوم؛ منطقیبودن و منصفبودن. انواع جملات اقناعی و زبان شاعرانه از ابعاد گوناگون، اندیشۀ محوری را توضیحمیدهند و منصف و منطقیبودن را إلقاء میکنند. اصل سوم؛ بیانگر نیازهای مخاطبان بودن. چون؛ نیاز به آزادی فردی، نیاز به امنیت، نیاز به عشق، نیاز به آگاهی و شناخت، نیاز به معنای زندگی، نیاز به خودشکوفایی. اصل چهارم؛ دربرداشتن هنجارهای گروهی و منافع اجتماعی مخاطبان چون؛ نیاز به پذیرش دیگران، نیاز به درونیبودن ارزشهای انسانی، نیاز به مورد احترام بودن، نیاز تعلق به گروه، نیاز به حمایت از حقوق انسانی. اصل پنجم: پیامهای متن با توجه به ویژگیهای شخصیتی مخاطبان شکلگرفتهاست. بنابراین؛ کاربرد خلاقانۀ شیوههای اقناعی و تبلیغی، توان تأثیرگذاری و ایجاد همدلی دارد و پیامها را دلپذیر میکند. در نتیجه؛ پاسخگویی به نیازهای فردی و جمعیِ جاودانۀ بیزمان و بیمکانِ مخاطبان، موجب برخورداری پیامهای صوفیانه از چنین قدرت تبلیغی و اقناعی و تأثیرگذاری ماندگار بر اندیشه و رفتار مخاطبان شدهاست.
حسین رحمانی
چکیده
گواهنمایی بر نحوهی دستیابی گوینده به منبع اطلاع و شیوهی انتقال آن به شنونده متمرکز است. جملات در زبانهایی که دارای مقولهی گواهنمایی هستند، نشانگری دارند که از طریق آن شنونده درمییابد که آیا گوینده خود شاهد آن فعل بوده است، از کسی شنیده است، آن را استنباط کرده است و یا اینکه آن را حدس زده است. با اینکه زبان فارسی فاقد ...
بیشتر
گواهنمایی بر نحوهی دستیابی گوینده به منبع اطلاع و شیوهی انتقال آن به شنونده متمرکز است. جملات در زبانهایی که دارای مقولهی گواهنمایی هستند، نشانگری دارند که از طریق آن شنونده درمییابد که آیا گوینده خود شاهد آن فعل بوده است، از کسی شنیده است، آن را استنباط کرده است و یا اینکه آن را حدس زده است. با اینکه زبان فارسی فاقد مقوله گواهنمایی است ولی گوینده از راهکارهایی خاص همچون وجه فعلی، افعال حسی و شناختی، نقل قول و مجهول، سوگند و ضمایر برای بیان گواه-نمایی درجهت تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب استفاده میکند. مقالۀ حاضر درپی بررسی ارتباطِ راهکارهای گواهنمایی با شخصیت-پردازی در نمایشنامۀ پلکان اثر اکبر رادی است تا از این رهگذر به پرسشهای الف) نویسنده در شخصیتپردازی از کدام راهکار جهت گواهنمایی برای خواننده استفاده میکند؟ ب) شخصیتهای نمایشنامه در ارتباط با هم از چه راهکارِ گواهنمایی بیشتراستفاده میکنند؟، پاسخ دهد. برای پاسخ به این پرسشها همۀ دیالوگهایی که در آن نویسنده، شخصیت را برای مخاطب ترسیم میکند و یا شخصیتها در گفتگو باهم شخصیت خود را آشکار میسازند، بررسی شدند و بر اساس یافتههای پژوهش مشخص شد که هم نویسنده و هم شخصیتهای نمایش بیشتر از گواهنمایی مستقیم در شخصیتپردازی استفاده میکنند.
خیام عباسی
چکیده
جستاری جامعهشناختی پیرامون چگونگی شکلگیری رمان فارسی: خوانشی لوکاچی- بوردیویی این پژوهش با رویکرد جامعهشناختی و در حوزهی جامعهشناسی ادبیات و رمان و در چارچوب روش کیفی و با بهرهگیری از شیوه تحلیلی «تعیّن مرکب» لوکاچ با طرح این پرسش انجام شدهاست که چه عوامل جامعهشناختی با شکلگیری رمان فارسی ارتباط داشتند؟.مبانی ...
بیشتر
جستاری جامعهشناختی پیرامون چگونگی شکلگیری رمان فارسی: خوانشی لوکاچی- بوردیویی این پژوهش با رویکرد جامعهشناختی و در حوزهی جامعهشناسی ادبیات و رمان و در چارچوب روش کیفی و با بهرهگیری از شیوه تحلیلی «تعیّن مرکب» لوکاچ با طرح این پرسش انجام شدهاست که چه عوامل جامعهشناختی با شکلگیری رمان فارسی ارتباط داشتند؟.مبانی نظری از تئوریهای حوزهی جامعهشناسی ادبیات(تئوریهای لوکاچ و بوردیو)، و نمونههای مورد بررسی با تکنیک نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند.محدودهی زمانی پژوهش،اواخر عهد قاجار و اوان انقلاب مشروطیت است.مفاهیم پژوهش،سکولاریسم و فردگرایی هستند،مفاهیمی که از آغاز انقلاب مشروطیت به واسطه فعالان سیاسی،روزنامهنگاران و نویسندگان حوزههای سیاست و ادبیات وارد میدان ادبی ایران شدند و پس از پیروزی جنبش مشروطهخواهی،موضوع کشمکشهای موافقان و مخالفان مشروطیت واقع گردیدند.فرض اصلی این پژوهش مبتنیاست بر متأثر شدن میدان ادبی ایران و نویسندگان این میدان از این ایدئولوژیها.بررسی دادههای پژوهش نشان میدهند که شکلگیری رمان فارسی متأثر از ایدئولوژیهای سکولاریسم و فردگرایی بودهاست.کلیدواژهها:جامعهشناسی ادبیات،رمان فارسی،فردگرایی،سکولاریسم،جامعهشناسی رمان.
جعفر فسائی؛ علی بلاغی اینالو
چکیده
نقطه آغاز ارتباط مطالعات و تحقیقات حوزه ادبیات فارسی با آراء و نظریات نیکولوماکیاولی حدوداً به اوایل سده بیستم بازمیگردد. پس از این تاریخ، آثارنسبتاً قابل توجهی متعلق به سنّت ادب فارسی در پرتو آراء و نظرات ماکیاولی به نقد گذاشته شدهاست و این روند همچنان نیز ادامه دارد. نوشتار حاضر نخست به تبارشناسی این جریان در پژوهشهای حوزه ...
بیشتر
نقطه آغاز ارتباط مطالعات و تحقیقات حوزه ادبیات فارسی با آراء و نظریات نیکولوماکیاولی حدوداً به اوایل سده بیستم بازمیگردد. پس از این تاریخ، آثارنسبتاً قابل توجهی متعلق به سنّت ادب فارسی در پرتو آراء و نظرات ماکیاولی به نقد گذاشته شدهاست و این روند همچنان نیز ادامه دارد. نوشتار حاضر نخست به تبارشناسی این جریان در پژوهشهای حوزه ادبیات فارسی فارسی و سپس به تحلیل و بررسی نحوه مواجهه اینگونه تحقیقات با آراء و نظریات نیکولو ماکیاولی پرداختهاست. نتایج نشان میدهد، که غالب این تحقیقات، بهدلیل عدم توجه به جایگاه واقعی ماکیاولی و زمینههای تأثیرگذاری وی در فضای فرهنگی و گفتمان سیاسی غرب، به برداشتی غیرجامع و تک بعدی از آراء و نظریات وی نائل شدهاند و مسیرهای دیگری را که با واقعیت و متطق درونی آثار ماکیاولی انطباق بیشتری دارد؛ نادیدهانگاشتهاند. این مسئله در تحلیل نهایی، مطالعات ادبی را تحت تأثیر قرار داده و غالباً موجب قرائتهای نه چندان دقیق از متون شدهاست.
شهرام کارگر؛ میثم زارع؛ بهرام شعبانی
چکیده
استعارۀ مفهومی از جمله نظریات زبانشناختی است که در سالهای اخیر توسّط دو زبانشناس به نامهای لیکاف و جانسون (1980) مطرح شده است.آنها معتقد هستند که بستر استعاره در ذهن و اندیشه و ناخودآگاه بشر است؛ نظام ادراکی انسان،سرشتی استعاری دارد و تمام کنشها و رفتار و گفتار انسان بر اساس همین قلمرو سازمانیافته و ناخودآگاه ذهنی صورت ...
بیشتر
استعارۀ مفهومی از جمله نظریات زبانشناختی است که در سالهای اخیر توسّط دو زبانشناس به نامهای لیکاف و جانسون (1980) مطرح شده است.آنها معتقد هستند که بستر استعاره در ذهن و اندیشه و ناخودآگاه بشر است؛ نظام ادراکی انسان،سرشتی استعاری دارد و تمام کنشها و رفتار و گفتار انسان بر اساس همین قلمرو سازمانیافته و ناخودآگاه ذهنی صورت میگیرد. طبق این نگاه، استعاره انتقال یا نگاشت از قلمروی انتزاعی به سوی قلمروی عینی است. پاسخ به این پرسش که چگونه عشق با واژهها و اصطلاحاتی که مفید معنای نورانیت هستند، تبیین شده است، محور اصلی این پژوهش است. بنابراین تلاش شده است تا بر اساس نگرش استعارۀ مفهومی، مقولۀعشقو ارتباط آن با نور، در غزلیات حافظ بررسی و تحلیل گردد. بدین ترتیب نور و ملزومات آن که مفهومی عینی است، در قلمروی مبدأ و عشق که موضوعی انتزاعی است، در قلمروی مقصد قرار گرفته است. ارتباط گستردۀ این دو قلمرو در غزل حافظ، بیانگر آن است که شاعر برای محسوس کردن موضوع عشق از مجموعۀ نور و ملزوماتش استفاده کرده استکه خود این مساله نشاندهندۀ آن است که حافظ عشق را روشنگر میداند. این پژوهش به شیوۀ کتابخانهای و روش تحلیلی توصیفی انجام شده است.
محمد کشاورز بیضایی
چکیده
هنر و ادبیات، یکی از صادقترین اشکال و تجلّی تاریخ یک ملت است. شاعران و هنرمندان، وجدان و صدای زمانهشان هستند. تغییرات و دگردیسیها اجتماعی و تاریخی، اگر اصالت و موضوعیّت داشته باشند در قلمرو ادبیات نیز وارد میشوند. در تاریخ ایران، شعر، محمول و جلوهگر مصائب، تکانهها و دردهای اجتماعی بیشماری بوده و چون رسانهای فرهنگی و ...
بیشتر
هنر و ادبیات، یکی از صادقترین اشکال و تجلّی تاریخ یک ملت است. شاعران و هنرمندان، وجدان و صدای زمانهشان هستند. تغییرات و دگردیسیها اجتماعی و تاریخی، اگر اصالت و موضوعیّت داشته باشند در قلمرو ادبیات نیز وارد میشوند. در تاریخ ایران، شعر، محمول و جلوهگر مصائب، تکانهها و دردهای اجتماعی بیشماری بوده و چون رسانهای فرهنگی و برنده، بسیاری از آسیبها و بحرانهای تاریخی و اجتماعی این مرز و بوم را در خود ضبط و ثبت نموده است. در این میان حافظ شیرازی، به مثابهی حافظهی تاریخی و فرهنگی جامعهی ایرانی و همچنین یکی از ناقدان وضعیت اجتماعی و تاریخی قرن هشتم هجری، بسیاری از دردها و آسیبهای تاریخی و اجتماعی زمانهاش را دریافته و در عالم شعری به آن واکنش نشان داده است. این پژوهش با رویکردی تاریخی و روش توصیفی ـ تحلیلی، آسیبهای اجتماعی و تاریخی قرن هشتم هجری در دیوان حافظ را در کانون توجه خود قرار داده است. یافتهها بیانگر آن است که: حافظ با فراست و وقوفی کمنظیر، بسیاری از آسیبها و بحرانهای اجتماعی و تاریخی زمانهاش، نظیر: ناامنی و بیثباتی، جبرباوری و تقدیرگرایی، پیمانشکنی، ریا و دوگانگی، بیاعتمادی، و چیرگی رذیلت بر فضیلت را دریافته و به شکلی ایضاحی و غیرایضاحی و به منظور آگاهیبخشی، آن را در اشعارش وارد نموده است. وی همچنین با کلامی سحرانگیز، در بسیاری از مواقع بدیلها و راهکارهای قابلتأملی از قبیل: شکیبایی، اختیارباوری، وفا، عشق و یکرنگی، آزمودن و عملگرایی، خردسندی و درویشی، در مقابل این آسیبهای اجتماعی را، ارائه داده است.
معصومه محمودی
چکیده
عشق از موضوعات مشترک مباحث روانشناسی و آثار ادبی است که قابلیت بررسی و مقایسه را در چارچوب پژوهشهای بین رشتهای دارد. استرنبرگ در نظریه قصه عشق معتقد است هر فردی متاثر از عوامل جنسیتی، فرهنگی و اجتماعی الگوهای رفتار عاشقانه مشخصی را فرا میگیرد که قصه عشق نام دارد و بر اساس آنها میتوان سمت و سوی گرایش های عاطفی و علت دوام یا ناپایداری ...
بیشتر
عشق از موضوعات مشترک مباحث روانشناسی و آثار ادبی است که قابلیت بررسی و مقایسه را در چارچوب پژوهشهای بین رشتهای دارد. استرنبرگ در نظریه قصه عشق معتقد است هر فردی متاثر از عوامل جنسیتی، فرهنگی و اجتماعی الگوهای رفتار عاشقانه مشخصی را فرا میگیرد که قصه عشق نام دارد و بر اساس آنها میتوان سمت و سوی گرایش های عاطفی و علت دوام یا ناپایداری روابط عاشقانه را تشریح کرد. آنچه در پژوهش حاضر مورد توجه قرار گرفته است چگونگی مطابقت درونمایه روابط عاشقانه در پیرنگ داستانهای مورد پژوهش با نظریه قصه عشق استرنبرگ است. نویسنده در این مقاله کوشیده است الگوهای مرتبط با روابط زوجها در پنج رمان پرنده من، خط تیره آیلین، خونمردگی، پاییز فصل آخر است و چراغها را من خاموش میکنم را با قصههای عشقی که استرنبرگ در نظریه خود تشریح کرده است، مطابقت دهد و اهمیت آن را در ساختار علّی و معلولی پیرنگ داستانها نمایان سازد. قصههای عشق به کار رفته در این رمانها، قصههای باغچه، خیال، بهبودی و خانه هستند که بر اساس آنها میتوان منطق مستتر در پیرنگ داستانها را تشریح کرد. چنانچه نگاه بینامتنی را بپذیریم، مطابقت متن داستانی با نظریه روانشناسانهی استرنبرگ، اهمیت و جایگاه ویژهای مییابد و میتوان مطالعهی چنین داستانهایی را برای آموزش قصههای عشق و تصحیح باورهای ناکارآمد خواننده پیشنهاد کرد.
علی مشهدی؛ ژاله غنی کله لو
چکیده
چکیده سیاستنامهی خواجه نظامالملک طوسی یکی از ارزشمندترین آثار سده پنجم زبان و ادبیاتفارسی است که علاوه بر آنکه در ادبیات فارسی حائز اهمیت میباشد، در متون تاریخی حقوق عمومی نیز اهمیت فراوانی دارد. بخشهایی از این اثر، مرتبط با اصول و آیین ملکداری براساس شریعت است. با کنکاش در سیاستنامه با مفاهیم و نهادهایی مواجه ...
بیشتر
چکیده سیاستنامهی خواجه نظامالملک طوسی یکی از ارزشمندترین آثار سده پنجم زبان و ادبیاتفارسی است که علاوه بر آنکه در ادبیات فارسی حائز اهمیت میباشد، در متون تاریخی حقوق عمومی نیز اهمیت فراوانی دارد. بخشهایی از این اثر، مرتبط با اصول و آیین ملکداری براساس شریعت است. با کنکاش در سیاستنامه با مفاهیم و نهادهایی مواجه میشویم که خواجهنظامالملک با برشمردن آنها به عنوان مولفههای اثربخش در نظام مالی کشور، از مفاهیم و اصول موجود در نظام مالی اسلامی بهره میگیرد. مواردی مانند انصاف، شفافیت مالی، ممنوعیت غرر، ممنوعیت اکل مال به باطل، عدالت اقتصادی و امنیت اقتصادی از جملهی این موارد است که نظامالملک با درنظر داشتن شریعت اسلامی، به تصویرسازی از یک نظام مالی اسلامی مطلوب پرداخته-است. بنایراین، در این پژوهش سعی میکنیم با یک رویکرد تاریخی و با در پیش گرفتن روش توصیفی-تحلیلی، بخشی از اصول و قواعد مالی ملکداری از جمله سیاستهای مالی مورد توجه خواجهنظامالملک در سیاستنامه که براساس نظاممالیاسلامی است، را مورد ارزیابی قرار دهیم. کلیدواژگان: خواجه نظامالملک طوسی، تاریخ حقوق مالی، سیاستنامه، نظام مالی-اسلامی، سیاست مالی
سجاد نحفی بهزادی؛ زیبا علیخانی؛ معصومه مهری
چکیده
توجه به ساختار و محتوای کتابهای درسی با توجه به ویژگیهای روان شناختی و رشد کودک از اهمیت زیادی برخوردار است. اشعار مربوط به حوزه کودک باید متناسب با ویژگیهای روان شناختی آنها باشد و محتوای شعر نیز با ساحت اندیشه و فضای فکری کودک هماهنگ باشد. هدف این پژوهش بررسی ساختار و محتوای اشعار کتابهای فارسی دوره ابتدایی است. بررسی ...
بیشتر
توجه به ساختار و محتوای کتابهای درسی با توجه به ویژگیهای روان شناختی و رشد کودک از اهمیت زیادی برخوردار است. اشعار مربوط به حوزه کودک باید متناسب با ویژگیهای روان شناختی آنها باشد و محتوای شعر نیز با ساحت اندیشه و فضای فکری کودک هماهنگ باشد. هدف این پژوهش بررسی ساختار و محتوای اشعار کتابهای فارسی دوره ابتدایی است. بررسی محتوای اشعار، قالب، وزن، جنسیت و دوره شاعر (کلاسیک یا معاصر) از مهمترین مولفههای این پژوهش است. روش تحقیق به صورت توصیف و تحلیل متون درسی و روش گردآوری اطلاعات، اسنادی و کتابخانهای است. نتایج پژوهش نشان داد که در انتخاب اشعار، قالب، وزن و جنسیت شاعران متناسب با دورههای ششگانه دبستان و ویژگیهای رشد کودک دقت و توجه چندانی نشده است. موضوعات اغلب در دورههای دبستان تکرار شدهاند. قالب چهارپاره بیشترین کاربرد را در اشعار مورد نظر داشته است. هر چه به سالهای اخر دبستان نزدیک میشویم، از قالبهای تازه و نو نیمایی کمتر استفاده میشود. با توجه به رشد ذهنی کودک و افزایش دایره واژگانی او در دوره اخر دبستان (پنجم و ششم) میتوان از قالبهای نیمایی و ترانه بیشتر استفاده کرد. بیشترین استفاده از شاعران معاصر در دوره اول ابتدایی یعنی پایه اول تا سوم است و هر چه به پایان دوره نزدیک میشویم از تعداد شاعران معاصر کاسته میشود. کودکان سالهای آخر دبستان توانایی خوانش و درک مطالب و محتوای متون کهن را دارند.