پژوهشهای میان رشته ای ادبی
حسن اکبری بیرق؛ رستم شامحمدی؛ امینه حقیقی پشتیری
چکیده
چکیدهنظریه«تکامل بر اساس انتخاب طبیعی» که در نیمه دوم قرن نوزدهم توسط چارلز داروین ارائه شد، صرفاً در حیطه زیستشناسی باقی نماند و بر درک عالمان علوم انسانی و اجتماعی از موضوعات مورد مطالعه خود، تأثیر ژرفی نهاد. روانشناسی و نقد ادبی، از جمله معارفی بودند که به لحاظ بینش و روش، تحت تأثیر این نظریه قرار گرفتند و داروینیسم ادبی ...
بیشتر
چکیدهنظریه«تکامل بر اساس انتخاب طبیعی» که در نیمه دوم قرن نوزدهم توسط چارلز داروین ارائه شد، صرفاً در حیطه زیستشناسی باقی نماند و بر درک عالمان علوم انسانی و اجتماعی از موضوعات مورد مطالعه خود، تأثیر ژرفی نهاد. روانشناسی و نقد ادبی، از جمله معارفی بودند که به لحاظ بینش و روش، تحت تأثیر این نظریه قرار گرفتند و داروینیسم ادبی را بنیان نهادند. داروینیسم ادبی مدعی است رفتارهای ادبی در طبیعتِ فرگشتیافته بشر ریشه دارد. البته گاه اصطلاح «نقد فرگشتی» جایگزین «داروینیسم ادبی» شده و بهجای آن بهکاررفته است.در این مقاله کوشیدهایم گزارشی از سیر تأثیرپذیری ادبیات و نقد ادبی از نظریه تکامل(فرگشت) ارائه نماییم و نشان دهیم که نقد ادبی تکاملی(فرگشتی)، با شناسایی نیازهای اساسی و مشترک انسان از قبیل جذابیت جنسی، فرزند آوری، موقعیت اجتماعی، بر پایه روانشناسی و زیستشناسی تکاملی ضمن ارائه خوانشی جدید از متون ادبی به کاوش در شخصیتهای انسانی که در ادبیات بازنمایی شده، میپردازد. پس از معرفی این رهیافت به متون ادبی، با روشی توصیفی-تحلیلی، یکی از رمانهای عامهپسند معاصر ایران (بامداد خمار) نوشته فتانه حاج سید جوادی را مورد نقد فرگشتی قرارداده، به این نتیجه رسیدهایم که نقدفرگشتی ادبی، ظرفیت بازنمایی محتوای زیستی متون داستانی را دارا است و طبیعت انسانی را به خوبی از طریق تحلیل این نوع متون به تصویر میکشد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
طاهره ایشانی؛ مریم عاملی رضایی؛ علی جانمحمدی
چکیده
سبکشناسی انتقادی با تحلیل لایههای مختلف متن در پی شناسایی مفاهیم پنهان در زیر سطح زبان و کشف ایدئولوژی حاکم بر آن و شبکههای قدرت در متن است. با توجه به آنکه درویشیان نویسندهای ایدئولوژیمحور و معترض و منتقد به وضع زمانه است، شناخت ایدئولوژیها و در نتیجه، نابسامانیهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روزگار او اهمیّت زیادی دارد. ...
بیشتر
سبکشناسی انتقادی با تحلیل لایههای مختلف متن در پی شناسایی مفاهیم پنهان در زیر سطح زبان و کشف ایدئولوژی حاکم بر آن و شبکههای قدرت در متن است. با توجه به آنکه درویشیان نویسندهای ایدئولوژیمحور و معترض و منتقد به وضع زمانه است، شناخت ایدئولوژیها و در نتیجه، نابسامانیهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روزگار او اهمیّت زیادی دارد. هدف از این پژوهش - که به روش توصیفی، تحلیلی و آماری و با استفاده از منابع کتابخانهای انجام شده است - آن است که مشخّصههای سبکشناسی انتقادی و ایدئولوژی پنهان و روابط قدرت در مجموعه داستان آبشوران آشکار شود. این جستار، به شیوۀ لایهای انجام شده و ابتدا کلانلایۀ بافت به صورت کلّی مورد بررسی قرار گرفته و سپس دو کلانلایۀ روایت و متن، با نظر به رویکرد مریم درپر در سبکشناسی انتقادی، تجزیه و تحلیل شده است. بررسی مؤلفههای سبکشناسی انتقادی در مجموعه داستان آبشوران، حکایت از آن دارد که کانونیسازی از نوع بیرونی و درونی و نیز مؤلفۀ تقابل، از ویژگیهای سبکیِ برجستۀ این مجموعه داستان است و آنچه اهمیّت دارد این است که این مؤلفههای سبکی، ابزاری برای بیان دو مفهوم ایدئولوژی و قدرت هستند. ایدئولوژی مورد نظر نویسنده، شامل «مبارزه با فقر»، «مبارزه با جهل»، «مبارزه با بیعدالتی» و «مبارزه با سنّت» است. همچنین، چنانکه از داستانهای درویشیان برمیآید، قدرت در این آثار، مقولهای زنجیرهوار، پیچیده و لایهلایه در تمام سطوح جامعه است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
خلیل بیگزاده؛ پریسا احمدی؛ سوسن جبری؛ عبدالرضا نادری فر
چکیده
آشوب و نظم از تقابلهای دوگانة تولید معنا در نشانهشناسی فرهنگی یوری لوتمان هستند. نظم امری ایجابی و سازنده است که با قرار گرفتن در تعامل آشوب که امری سلبی و ویرانگر است، باعث تولید معنا و خلق مفاهیمی پیچیده میگردد. این پژوهش با رویکردی توصیفی – تحلیلی و با خوانشی تطبیقی رمان چاه بابل رضا قاسمی و واحۀ غروب بهاء طاهر بر پایة الگوی ...
بیشتر
آشوب و نظم از تقابلهای دوگانة تولید معنا در نشانهشناسی فرهنگی یوری لوتمان هستند. نظم امری ایجابی و سازنده است که با قرار گرفتن در تعامل آشوب که امری سلبی و ویرانگر است، باعث تولید معنا و خلق مفاهیمی پیچیده میگردد. این پژوهش با رویکردی توصیفی – تحلیلی و با خوانشی تطبیقی رمان چاه بابل رضا قاسمی و واحۀ غروب بهاء طاهر بر پایة الگوی آشوب و نظم یوری لوتمان انجام شدهاست. دستاورد پژوهش حاکی است که آشوب ازلی و حرکت بال پروانهای باعث شده تا رخدادها در این رمانها به صورت غیر خطی و پیشامدها مبتنی بر عدم قطعیت باشند؛ در واقع هر پدیدة پیچیده مانند ترس و نابهسامانی از رخدادهایی دیگر تأثیر میپذیرد. این رخدادها مواردی مانند: آشوب ازلی، آشوب پیش از نظم و آشوب پس از نظم است که باعث تغییرات و آشفتگیهای در دل متن و شخصیتهای داستانی میشود. آنچه در دو رمان بسیار شبیه است، آشوب ازلی است که بنیان اصلی آن، ترس و سرگردانی است و حرکت بال پروانهای تفاوت عمدۀ این دو رمان است که در رمان چاه بابل به دلیل دورههای زمانی مختلف بسامد بیشتری یافتهاست.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
فاطمه جمالی؛ حمید طاهری؛ ملیکا حاجی شعبانیان
چکیده
کارل گوستاو یونگ، روانپزشک مشهور سوئیسی، قائل به گونهای دیگر از ضمیر ناخودآگاه است که مبیّن اندیشهها و آرزوهای کام نیافته و هراس فردی نبوده، بلکه مخزن گرایشها و افکاری است که در نزد همه ابناء بشر مشترک هستند. شناخت ضمیر ناخودآگاه که یونگ آن را ناخودآگاه جمعی مینامید، از جمله با مطالعه اسطورههای ملل مختلف میسر میشود که تمایلات ...
بیشتر
کارل گوستاو یونگ، روانپزشک مشهور سوئیسی، قائل به گونهای دیگر از ضمیر ناخودآگاه است که مبیّن اندیشهها و آرزوهای کام نیافته و هراس فردی نبوده، بلکه مخزن گرایشها و افکاری است که در نزد همه ابناء بشر مشترک هستند. شناخت ضمیر ناخودآگاه که یونگ آن را ناخودآگاه جمعی مینامید، از جمله با مطالعه اسطورههای ملل مختلف میسر میشود که تمایلات و اندیشههای فرا فردی بشر را متجلی میکنند. یونگ با مطالعه گسترده در نظامهای اسطورهای در فرهنگهای گوناگون، مجموعهای از تصاویر ذهنی جهانشمول را تدوین کرد که در مکتب او با نام کهنالگو مشخص میشوند. تفحص در کهن الگوها نه فقط راهی برای فهم الگوهای عام رفتار بشر، بلکه همچنین شیوهای برای قرائت نقادانه متون ادبی و آثار هنری است. طریقتنامه عمادالدین فقیه کرمانی از جمله مثنویهای عارفانه قرن هشتم هجری است که از منظر نقد کهن الگویی ارزش پژوهش و مطالعه دارد. در این مقاله قصد داریم صورتهای مختلف سنخهای باستانی (کهن الگوها) را در آن مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم و این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای با هدف شناخت و بررسی کهنالگوهای اصلی و فرعی طریقتنامه شاعر مذکور صورت گرفته است و در این تحقیق، مشخص گردید که مهمترین کهن الگوهای به کار رفته در مثنوی طریقت نامه، شامل پیر خرد، نقاب، سایه و نوزایی یا تولد مجدد میشوند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
تهمینه چوبساز؛ محمد عارف
چکیده
هدف این مقاله بررسی تحلیلی و ریشه شناسی عناصر پنهان دراماتیک به ویژه دیالوگ های مصورِ بوم شناختی و بازی با ذهن در دو اثر مطرح ادبیات نمایشی ایران: 1- نمایشنامه مرگ یزدگرد نوشته بهرام بیضایی، 2- فیلمنامه گربه و ماهی نوشته شهرام مکری، از منظر انسان شناسی نمادگرا است. فیلم نامه ی سینمایی ماهی و گربه شهرام مکری یکی از فیلم های سینمایی معناگرا ...
بیشتر
هدف این مقاله بررسی تحلیلی و ریشه شناسی عناصر پنهان دراماتیک به ویژه دیالوگ های مصورِ بوم شناختی و بازی با ذهن در دو اثر مطرح ادبیات نمایشی ایران: 1- نمایشنامه مرگ یزدگرد نوشته بهرام بیضایی، 2- فیلمنامه گربه و ماهی نوشته شهرام مکری، از منظر انسان شناسی نمادگرا است. فیلم نامه ی سینمایی ماهی و گربه شهرام مکری یکی از فیلم های سینمایی معناگرا در حوزه سینمای ایران است که توانسته با فرم و محتوایی جدید در انتقال مفاهیم ذهنی، نظر مردم و منتقدین را در داخل و خارج از کشور به خود جلب کند. مرگ یزدگرد بهرام بیضایی نیز به دلایل نهفته در بطن اثر از ویژگی های کارکردگرایی پنهان، مورد توجه انسان شناسان قرن بیستم از جمله برانیسلاو مالینوفسکی و کلیفورد گیرتز قرار گرفته است.یافته ها نشان می دهد که عناصر طبیعی موجود در متن این دو اثر تئاتری- سینمایی از منظر انسان شنای نمادگرا ریشه در تفکر جهان شمول و زاییده شرایط روحی و روانی مولف کارگردانان آن دو دارد. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی به تجزیه و تحلیل محتوای کیفی داده ها با تکیه بر شیوه مطالعاتی ژرفانگرانه برای مقایسه جایگاه نمادگرا تصویر و جلوه های پنهان در دیالوگ ها استفاده شده است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
اکبر حیدریان؛ هاشم صادقی
چکیده
جستار حاضر که در حوزۀ مطالعات میانرشتهای قرار دارد؛ به نقد فرهنگ اصطلاحات پزشکی و داروشناسی در ادب فارسی (1394) نوشتۀ مهدی محقّق و حمیده حجازی با رویکردی توصیفی انتقادی میپردازد. برای دستابی به این مهم، هم جنبههای صوری و ساختاری کتاب از نظر رعایت اصول نگارشِ علمی مورد توجّه قرار گرفته و هم محتوای کتاب از نظر اهمّیّت مطالب بررسی ...
بیشتر
جستار حاضر که در حوزۀ مطالعات میانرشتهای قرار دارد؛ به نقد فرهنگ اصطلاحات پزشکی و داروشناسی در ادب فارسی (1394) نوشتۀ مهدی محقّق و حمیده حجازی با رویکردی توصیفی انتقادی میپردازد. برای دستابی به این مهم، هم جنبههای صوری و ساختاری کتاب از نظر رعایت اصول نگارشِ علمی مورد توجّه قرار گرفته و هم محتوای کتاب از نظر اهمّیّت مطالب بررسی شده است. علّت انتخاب فرهنگ نامبرده توسط نگارندگان این جستار آن است که با وجود تلاش و تدقیق فراوانِ مؤلفان دربارۀ تبیین و شرح اصطلاحات پزشکی در ادب فارسی، اطّلاعات صریح و مکفی در این فرهنگ وجود ندارد. بر این اساس، مقالۀ حاضر بهدور از هر نوع تعصبات و با رعایت انصاف، بر آن است تا با بررسی مؤلفّههای شکلی و محتوایی کتاب، ضمن کاوش در بنیادهای روششناختی، نوعی بازخوانی انتقادی از فرهنگ یادشده به دست دهد.x x x x x x x x x x x x
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
فاطمه راکعی
چکیده
امروزه، در کنار دیگر منابع تاریخی، متون ادبی در عرصه ی پژوهش های تاریخی، از جای گاهی ویژه برخوردارند؛ پژوهش حاضر، بر مبنای داستان «زال و رودابه» ، که به بخش اسطوره ای شاه نامه ی فردوسی تعلق دارد، به تبیین ابعاد مختلف شخصیتی «سین دخت»، مادر «رودابه» می پردازد.از طریق مطالعه ی اسطوره ها، که یک سر در دنیای مه آلود گذشته، ...
بیشتر
امروزه، در کنار دیگر منابع تاریخی، متون ادبی در عرصه ی پژوهش های تاریخی، از جای گاهی ویژه برخوردارند؛ پژوهش حاضر، بر مبنای داستان «زال و رودابه» ، که به بخش اسطوره ای شاه نامه ی فردوسی تعلق دارد، به تبیین ابعاد مختلف شخصیتی «سین دخت»، مادر «رودابه» می پردازد.از طریق مطالعه ی اسطوره ها، که یک سر در دنیای مه آلود گذشته، و سری دیگر در توجیه هستی، با بیان افسانه ای رویدادهای تاریخی دارند، می توان به مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جوامع، و آرمان ها و آرزوهای ملت ها در این زمینه ها پی برد.شخصیت «سیندخت» در شاه نامه، بیش از آن که به وجود واقعی زنی با این نام و مشخصات در تاریخ صحه بگذارد، حاکی از این است که در فرهنگ ایران باستان، و داستان ها و افسانه های بازمانده از آن دوران، که سینه به سینه نقل شده و در دوره های بعد، بعضا به کتابت در آمده، و به حکیم شاعری چون «فردوسی» منتقل شده است، باورمندی و احترام به توان مندی های زنان در مدیریت خانواده، تدبیر امور اجتماعی، و ایفای نقش در حل و فصل معضلات سیاسی، رفع مخاصمات، و پیش گیری از وقوع جنگ و خون ریزی ، دیدگاه رایج بوده است. پژوهش های صورت گرفته در منابع معتبر تاریخی، در خصوص جای گاه زنان در خانواده و جامعه ی ایران باستان، بر یافته های تحقیق حاضر، که بر مبنای مطالعه در شخصیت «سیندخت» در متن ادبی «شاه نامه ی فردوسی» انجام شده است، صحه می گذارد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
مژگان ربانی؛ مهیار علوی مقدم؛ محمود فیروزی مقدم؛ سهند خیرآبادی
چکیده
این مقاله میکوشد با رویکردی بینانشانهشناسی و بر اساس الگوی رمزگان روایی رولان بارت به تحلیل فیلم اقتباسی «گاو خونی» ساختۀ بهروز افخمی برگرفتهشده ازرمان گاوخونی نوشتۀ جعفرمدرّس صادقی بپردازد. در نقد آثار سینمایی، به طور عمده به جنبههای زیباییشناسی، صحنه پردازی، عناصر بصری فیلم و درونمایۀ فیلم توجّه میشود و دلالتها، ...
بیشتر
این مقاله میکوشد با رویکردی بینانشانهشناسی و بر اساس الگوی رمزگان روایی رولان بارت به تحلیل فیلم اقتباسی «گاو خونی» ساختۀ بهروز افخمی برگرفتهشده ازرمان گاوخونی نوشتۀ جعفرمدرّس صادقی بپردازد. در نقد آثار سینمایی، به طور عمده به جنبههای زیباییشناسی، صحنه پردازی، عناصر بصری فیلم و درونمایۀ فیلم توجّه میشود و دلالتها، نشانهها و مؤلّفههای نشانهشناختی و معناشناختی آن، کمتر مورد توجّه قرار میگیرد. در تحلیل سینما، رویکرد نشانهشناسی به بررسی، تحلیل و تفسیر کنش دلالت پذیری و فرایند معنا سازی متن میپردازد و فیلم را به عنوان یک نظام نشانهای تصویری، دربرگیرندۀ «تصویر»(باز نمودشی)،«شاخص»(نشانة نقش کارکردی برای بازنمود تصویر) و «نماد»(نشانة تلقین کنندۀ معنا از معنای ذاتی تصویر) بررسی میکند. در رویکرد بینانشانهای، به یاری الگوی رمزگان روایی رولان بارت، یعنی رمزگان هرمنوتیکی، فرهنگی، معنابنی، کنشمند و نمادین، میتوان به تحلیل بینانشانه شناختی فیلمهای سینمایی از جمله فیلم اقتباسی «گاو خونی» پرداخت. دستاورد این پژوهش این است که با بررسی نظام نشانگانی متمایز بین دو متن زبانی- ادبی و متن تصویری، میتوان به تحلیل بینانشانگانی متنی ادبی-روایی(دراین پژوهش: رمان«گاوخونی») وفیلم اقتباسی-روایی(دراین پژوهش: فیلم«گاو خونی») به کمکِ رمزگان روایی پنجگانة رولان بارت پرداخت که این پژوهش، موجب غنای مطالعات متن شناختی ومطالعات سینمایی می شود.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
حامد صافی
چکیده
تاریخ الامم و الملوک» یا تاریخ الرّسل و الملوک» نام کتابی است که محمّد بن جریر طبری در تاریخ جهان از آغاز خلقت تا پایان سال 302 هجری قمری به رشتۀ تحریر درآوردهاست. از ابوعلی محمّد بلعمی کتابی به دست ما رسیدهاست که با نام «تاریخنامۀ طبری» یا «تاریخ بلعمی» شناخته میشود. باور پژوهشگران بر آن است که بلعمی کتاب طبری ...
بیشتر
تاریخ الامم و الملوک» یا تاریخ الرّسل و الملوک» نام کتابی است که محمّد بن جریر طبری در تاریخ جهان از آغاز خلقت تا پایان سال 302 هجری قمری به رشتۀ تحریر درآوردهاست. از ابوعلی محمّد بلعمی کتابی به دست ما رسیدهاست که با نام «تاریخنامۀ طبری» یا «تاریخ بلعمی» شناخته میشود. باور پژوهشگران بر آن است که بلعمی کتاب طبری را به فارسی برگردان کرده و مطالبی از آن کاسته و بخشیهایی را نیز برافزودهاست. در پژوهش حاضر، روایت طبری و بلعمی از رویدادهای روز عاشورای سال 61 هجری قمری، تجزیه، مقایسه و تحلیل شدهاست. این پژوهش با تکیه بر نظریۀ فزونمتنیّت ژرار ژنت انجام شدهاست. بر اساس این نظریه، همۀ متون از متون پیش از خویش برگرفته شدهاند. متن آغازین، «پیشمتن» و متن پسین، «بیشمتن» نامیده میشود. در جریان برگرفتگی بیشمتن از پیشمتن، تغییراتی حاصل میشود که «گشتار» نام دارد. بر اساس نتایج این پژوهش، روایت بلعمی از روز عاشورا نمیتواند ترجمهای از روایت طبری باشد. اعمال انواع گشتار کمّی مهمترین عامل دگرگونی روایت بلعمی نسبت به روایت طبری بودهاست.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
فاطمه قبادی؛ حسینعلی قبادی
چکیده
درعرصه ادبیات و سینمای ایران معاصر -کمابیش همانند جریانهای هنری جهانی- عموماً ژانرها و رویکردهای هنری با حفظ وجوه تمایز خود زیست میکنند.بویژه فاصله میان رویکردهای عینیت گرایانه(objective) رئالیستی و رهیافتهای ذهنیتگرایانه (subjective) عرفانی، باید ملموستر باشدچرا که درنگاه اول، پیوند این دو متناقض به نظر میرسد،اما در اخیرا شاهد ...
بیشتر
درعرصه ادبیات و سینمای ایران معاصر -کمابیش همانند جریانهای هنری جهانی- عموماً ژانرها و رویکردهای هنری با حفظ وجوه تمایز خود زیست میکنند.بویژه فاصله میان رویکردهای عینیت گرایانه(objective) رئالیستی و رهیافتهای ذهنیتگرایانه (subjective) عرفانی، باید ملموستر باشدچرا که درنگاه اول، پیوند این دو متناقض به نظر میرسد،اما در اخیرا شاهد رخدادهایی هستیم که مرز ژانرهای ادبی و هنری کمرنگ میشودوبرخی متنهای ادبی یافیلمها به سوی بیناژانری حرکت کردهاند.درجریانهای فکری بینالاذهانی جامعه مدرن،شکلگیری بیناژانری افزونتر ازادب و هنر کلاسیک و زمان تسلط رمانتیسم صورت گرفته است ودرمتن ادبی و هنری،مفاهیم یا درونمایهها ومضامین ژانرهای مختلف رقیب،گاه باهم درآمیخته وآشتی کردهاند.درقلمرو فرهنگ،هنر وادب ایران، چنین آثاری ممکن است روابط بینامتنی استوار بامیراثهای غنی ایرانی - اسلامی در عالم هنر و ادبیات پیدا کنند و در تراز سرآمدی جای بگیرند. فیلم خورشید مجیدمجیدی با تحولی بارز نسبت به دیگرآثار،واجدچنین ویژگیهایی شده است.مجیدی موفق شدقدسیت وشاخصههای عالم غیب رادر مؤلفههای ژانر رئالیستی فیلم خود؛بازبتاباند و ممزوج سازد در فضا و درونمایهای عرفانی بنشاند و با این ترکیب نغز، فیلمی بیناژانری ونوآورانه عرضه کند.مسئله این پژوهش،کاویدن وجوه ظهور این بیناژانریت متمایزوبدیع است که به نظر میرسد بانظریهها و مبانی تحولات متنپژوهانه دهههای اخیر سازگار باشد.روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است و برمبنای نمادشناسی و باترکیبی از تحلیل گفتمان، نقدژانرونظریههای متنشناختی وبینامتنی،چهارچوب نظری آن شکل گرفته است.چشمانداز نتیجه تحقیق،نشانگرظهور شاخصههای بیناژانری رئالیستی – عرفانی درفیلم خورشیدمجیدمجیدی است و اودر این فیلم توفیق یافت تا واقعیت را با معرفت قدسی و عرفان و محبت باهم در بیامیزدواز حیث درونمایه،نوآوری و ژرفنگری ویژهای رادر این فیلم به منصّه ظهور برساند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
ایوب مرادی
چکیده
دورة نوجوانی از حساسترین برهههای زندگی محسوب میشود. موضوع شکلگیری هویت و دغدغههای مربوط به آن، از مسائل مهم این دوره است که هرگونه اختلال در آن، میتواند آثار منفی بلندمدتی بر روان نوجوان داشته باشد؛ بهویژه آنکه قضاوتهای دیگران در شکلگیری ساختار هویتی نوجوان نقش دارد. دراینمیان وجود نقصهای جسمانی و شخصیتی مشهود ...
بیشتر
دورة نوجوانی از حساسترین برهههای زندگی محسوب میشود. موضوع شکلگیری هویت و دغدغههای مربوط به آن، از مسائل مهم این دوره است که هرگونه اختلال در آن، میتواند آثار منفی بلندمدتی بر روان نوجوان داشته باشد؛ بهویژه آنکه قضاوتهای دیگران در شکلگیری ساختار هویتی نوجوان نقش دارد. دراینمیان وجود نقصهای جسمانی و شخصیتی مشهود یا غیرمشهود، میتواند بر قضاوت دیگران و همچنین نگرش نوجوان به هویت خویشتن اثرگذار باشد. اروینگ گافمن جامعهشناس مشهور کانادایی طی نظریة کنش اجتماعی به بررسی انواع نقصها یا به تعبیر او داغهای ننگ مؤثر بر شخصیت و روابط افراد پرداخته است. از نگاه او هویت افراد از سه راه عیبهای جسمانی، اختلالهای شخصیتی و تفاوت قومیتی میتواند دچار داغخوردگی شود. در این وضعیت یا داغخوردگی فرد از سوی دیگران قابل مشاهده است و یا اینکه نشانی از عیب در ظاهر وجود ندارد. در حالت اول شخص در پی مدیریت اثرات منفی داغ خواهد بود و در حالت دوم اصلیترین دغدغه، پنهانکردن داغ ننگ است. موقعیتی که پدیدآورندة ترس و اضطراب است. رمان «طعم سیب زرد» از ناصر یوسفی ازجمله رمانهای موفق نوجوان است که نویسنده طی آن به موضوع تأثیر داغهای ننگ شخصیتی و قومیتی بر روان شخصیتها پرداخته است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است در پی بررسی تأثیر داغ ننگ بر ایجاد اضطراب در شخصیتهای اصلی این رمان یعنی «سینا» و «نثار» است که اولی به دلیل نقصهای شخصیتی و دومی بر اثر ملیت افغانیاش دچار داغخوردگیاند. مسئلهای که باعث بروز بحرانهای جدی و انزوای آنان شده است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
عفت نقابی؛ محمدرضا طوسی نصرآبادی
چکیده
پژوهش حاضر با نگاه میانرشتهای ادبیات و علوم شناختی به بررسی مفهومسازی استعاری احساسات عشق و غم در دیوان اشعار فارسی ملامحمد فضولی بغدادی اختصاص دارد. در مورد ضرورت اتخاذ ماهیت میانرشتهای این پژوهش باید گفت تحلیل فهم متن از جنبة میانرشتهای، بررسی آن را بر اساس اصول علومی مانند زبانشناسی شناختی ممکن میسازد. تحقیق حاضر ...
بیشتر
پژوهش حاضر با نگاه میانرشتهای ادبیات و علوم شناختی به بررسی مفهومسازی استعاری احساسات عشق و غم در دیوان اشعار فارسی ملامحمد فضولی بغدادی اختصاص دارد. در مورد ضرورت اتخاذ ماهیت میانرشتهای این پژوهش باید گفت تحلیل فهم متن از جنبة میانرشتهای، بررسی آن را بر اساس اصول علومی مانند زبانشناسی شناختی ممکن میسازد. تحقیق حاضر پژوهشی توصیفی-تحلیلی با رویکرد نظریه استعاره شناختی است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤالات است که کلان الگوهای استعاری فضولی در بیان احساسات عشق و غم در اشعارش کدامند و چه تفاوتی با حوزههای مبدأ استعاری از دید کوچش (2000) در باب حوزههای استعاری احساسات دارند؟ آیا مفهومسازی استعاری احساسات در اشعار فضولی بغدادی با الگوی مفهومسازی استعاری جهانی تطابق دارد یا مفهومسازی احساسات به صورت فرهنگی و خاص است؟ با بررسی تعداد 5814 بیت شعر از دیوان فارسی فضولی مشخص شد 122 عنوان عبارت استعاری احساس غم و 107 عنوان عبارات استعاری در حوزه عشق را شامل میشوند و کلانالگوهای استعاری به ترتیب بسامد مشخص شدند. همچنین مشخص شد که احساسات عشق و غم در اشعار فضولی بغدادی با قلمروهای مبدأ استعاری کوچش (2000) شباهتها و تفاوتهایی دارند. شباهت قلمروهای استعاری کوچش و فضولی در مفهومسازی استعاری احساسات نشان از فرضیة جهانی استعارههای مفهومی است. این شباهتها ناشی از حالات فیزیولوژیکی و رفتاری احساسات مذکور یا واکنشهای ناشی از این احساسات است. تفاوتهای قلمروهای مبدأ استعاری مورد نظر کوچش و فضولی هم ناشی از عقاید و باورهای فرهنگی گروه اجتماعی و فرهنگی خاص فضولی بغدادی است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
سهیلا نوربخش بیدختی؛ فرنگیس فرهود
چکیده
یکی از جنبههای مهم تحلیل متن ادبی، بررسی چگونگی درک و تعبیر آن از سوی خواننده است. نظریه های فضاهای ذهنی (فوکونیه، 1997) و آمیزه مفهومی (فوکونیه و ترنر، 2002) دو نظریه شناختی هستند که می توانند نحوه دریافت خواننده از متن را تحلیل کنند. این پژوهش با هدف آشنایی مخاطب با چگونگی درک معنی، در چارچوب نظریات مذکور و به روش توصیفی– تحلیلی، به ...
بیشتر
یکی از جنبههای مهم تحلیل متن ادبی، بررسی چگونگی درک و تعبیر آن از سوی خواننده است. نظریه های فضاهای ذهنی (فوکونیه، 1997) و آمیزه مفهومی (فوکونیه و ترنر، 2002) دو نظریه شناختی هستند که می توانند نحوه دریافت خواننده از متن را تحلیل کنند. این پژوهش با هدف آشنایی مخاطب با چگونگی درک معنی، در چارچوب نظریات مذکور و به روش توصیفی– تحلیلی، به بررسی دو روایت پرداخته است: بازگردانی بخشی از داستان کاوه آهنگر در شاهنامه و حکایتی از رساله دلگشای عبید زاکانی. دلیل انتخاب داستانی از شاهنامه، شاخص بودن آن اثر روایی در مجموعه آثار ادب پارسی است و حکایت عبید زاکانی میتواند نماینده ژانر طنز در ادبیات باشد، در حالیکه بیان شاهنامه جد است. این دو اثر میتوانند نماینده نوع ادبی زیرمجموعه خود باشند. مطالعه پیش رو بر آن است که فضاهای ذهنی خرد و کلان و نقش فضاسازها در تغییر دریافتهای متن را طی فرایند مفهومسازی تبیین نماید. تحلیل این متون روایی نشان میدهد که چگونه فضاهای اصلی و درونهای یک روایت تحت تأثیر فضاسازها شکل میگیرند و چگونه نگاشت میان آنها باعث ایجاد فضاهای آمیزه میشود. این تحلیل همچنین دو نوع فضای ذهنی عاطفی و غیرعاطفی را که در قالب آمیزه مفهومی بوجود میآیند، آشکار کرده و مشخص میکند که گاه غلبه فضای ذهنی عاطفی بر غیرعاطفی یا بر عکس، می تواند در ایجاد ژانرهای مختلف روایی موثر باشد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
مجید هوشنگی
چکیده
نقش شارحان و مفسرین در تفهیم، ساختارمندی، تاویل، دستهبندی و در نهایت، پویایی و کاربردی نمودن داده-های فکری فلاسفه، جایگاهی ثانوی و گاهی همطراز با خود اندیشمندان را داراست؛ در این میان، ژیل دولوز، فیلسوف و متفکر فرانسوی با بازخوانی و تحلیل نظام اندیشگانی نیچه ودیگران، موفق به خلق و زایش نظریههای نوینی در حوزهی تفکر شده است. او ...
بیشتر
نقش شارحان و مفسرین در تفهیم، ساختارمندی، تاویل، دستهبندی و در نهایت، پویایی و کاربردی نمودن داده-های فکری فلاسفه، جایگاهی ثانوی و گاهی همطراز با خود اندیشمندان را داراست؛ در این میان، ژیل دولوز، فیلسوف و متفکر فرانسوی با بازخوانی و تحلیل نظام اندیشگانی نیچه ودیگران، موفق به خلق و زایش نظریههای نوینی در حوزهی تفکر شده است. او نظریهی شخصیت مفهومی را از تطبیق نظام روایی افلاطون، دکارت، نیچه و چند نویسندهی دیگر ابداع کرد و معتقد بود که شخصیتی چون زرتشت، بواسطهی برخورداری از مولفهها و مشخصههایی، شخصیت مفهومی برساختهی نیچه است. از سویی، میتوان در تحلیل دادهها و مشخصههایی که دولوز در تبیین شخصیت مفهومی بیان میدارد، شمسِ مولانا را نیز دارای این ظرفیت و قابلیت دانست و در نگاهی تطبیقی، این دو را در یک خویشاوندی مشترک تحلیل کرد. لذا این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی، و با بهرهگیری از بنمایهی نظری دولوز، به تحلیل این دو شخصیت در چهارچوب نظریهی شخصیت مفهومی پرداخته است و در نهایت به این نتیجه خواهد رسید که هم شمسِ مولانا و هم زرتشتِ نیچه از یک آبشخور فکری و در چهاچوب شخصیت مفهومی خلق شده اند و هر دو برخاسته از اصل بدلیت، نقاب و امر فراتاریخی بوده و دارای مشخصههای تاثری، نسبتی و پویایی در این ساخت فلسفی و روایی هستند.