نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 ادبیات فارسی. ادبیات و علوم انسانی. دانشگاه رازی. کرمانشاه. ایران.

2 دانشگاه رازی

10.30465/lir.2025.49367.1890

چکیده

تاریخ‌گرایی نوین یکی نظریه‌ها در زمینة نقد ادبی و از زیرشاخه‌های پساساختارگرایی است که در اواخر دهة هفتاد و اویل دهة هشتاد از سوی استیون گرینبلَت پایه‌گذاری شد. وارونة تاریخ‌گرایی سنتی که از تأثیر یک‌سویة تاریخ بر ادبیات سخن می‌گوید، تاریخ‌گرایی نوین به تأثیر دوسویة ادبیات و تاریخ بر یکدیگر باور دارد. در این پژوهش با تکیه بر مطالعات کتابخانه‌ای و اسنادی و با رویکردی تحلیلی‌ ـ توصیفی کوشیده‌ایم داستان خسروپرویز و بهرام چوبین را در شاهنامة فردوسی برپایة نقد تاریخ‌گرایی نوین بررسی، گفتمان‌های آن را شناسایی و تحلیل و سرانجام دریافت معناییِ تازه‌ای از آن ارائه کنیم. برپایة نتایج به دست آمده می‌توان گفت در داستان مورد نظر سه گفتمان بهرام و خسروپرویز و گردیه بازنمایی شده‌اند و هریک تعابیر زبانی ویژة خویش را دارند. کشمکش بنیادین میان بهرام چوبین و خسروپرویز است. بهرام از یک سو نمایندة گفتمان اشکانی و از سوی دیگر نمایندة گفتمان پهلوانی است. خسروپرویز نیز از یک سو نمایندة گفتمان شهریاری و از دیگرسو نمایندة گفتمان ساسانی است. در آغاز گفتمان بهرام گفتمان مسلط داستان است؛ اما خسرو در ادامه به گفتمان مرکزی تبدیل می‌شود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات