نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
چکیده
در رویکرد سنتی به کاربردشناسی، بر «اصل همکاری» به عنوان سنگ بنای ارتباط موفق تأکید میشود، حال آنکه زبان عرفانی اغلب از راهبردهای به ظاهر متناقضی مانند «کجفهمی عمدی» بهره میگیرد. این پژوهش به بررسی پدیده کجفهمی عمدی در گفتمان عرفانی از منظر کاربردشناسی اجتماعی-شناختی (SCA) میپردازد. هدف این پژوهش، تبیین چگونگی شکلگیری، کارکردها و عوامل مؤثر بر کجفهمی عمدی در تعاملات کلامی عارفان با تحلیل کیفی مجموعهای از متون و گفتگوهای عرفانی قرن چهارم تا هفتم است. کجفهمی عمدی در زبان عرفان بر اساس تعامل پیچیدهای از عوامل «زبانی» (چندمعنایی، همآوایی)، «شناختی» (تفاوت در سطوح درک و فهم، پیشفرضها و باورها) و «اجتماعی» (اهداف و نیات، موقعیت اجتماعی-فرهنگی و روابط قدرت) شکل میگیرد. یافتهها نشان میدهد این پدیده، فراتر از یک اختلال و خطای ارتباطی، ابزاری راهبردی در دست عارفان برای افزایش بار شناختی مکالمه است که بر اساس دو عامل کلیدی «برجستگی» و «خودمحوری» رخ میدهد. پیامدها و کارکردهای کجفهمی عمدی در زبان عرفان عبارتند از: تغییر مسیر گفتگو، آموزش غیرمستقیم، خنثیسازی تهدیدات، نمایش اقتدار معنوی، مقاومت فرهنگی-هویتی، به چالش کشیدن باورهای تثبیتشده و تغییر چارچوبهای مفهومی.
کلیدواژهها
موضوعات