نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی ، دانشکده علوم انسانی ، دانشگاه شاهد

2 گروه زبان و ادبیات فارسی ، دانشگاه مازندران، بابلسر

3 گروه زبان و ادبیات فارسی ، دانشکده مدیریت و علوم انسانی. دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایران.

4 گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات،

10.30465/lir.2025.49761.1939

چکیده

شیء‌شدگی به عنوان یکی از مؤلفه‌های جامعه‌شناسی، اصطلاحی است که گئورک لوکاچ به عنوان نظریة دیالکتیکی خود دربارة جوامع مختلف جهان مطرح کرده و فرایند جایگزینی مناسبات میان انسان‌ها با اشیاء را بیان می‌کند، در واقع این فرآیند تبدیل محصول و نیروی کار به کالا را ممکن می‌سازد. الکسی تولستوی در داستان سه جلدی گذر از رنج‌ها، گذشته از روایت بخش‌هایی از تاریخ روسیه، در فرازهایی از این اثر، شیء‌شدگی افراد جامعه روسیه را به‌خوبی نشان می‌دهد. عباس معروفی نیز در سمفونی مردگان به شیء‌شدگی شخصیت‌های داستان اشاره دارد. پژوهش حاضر با تحلیل این دو اثر بر پایة دیدگاه شیء‌شدگی لوکاچ با رویکرد بینارشته‌ای سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که شیء‌وارگی در این دو اثر بر پایة این نظریه‌ چه بازتابی دارد؟ این پژوهش با مراجعه به منابع کتابخانه‌ای به روش اسنادی‌‌‌-کیفی انجام پذیرفته است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهدکه بازتاب شاخصه‌های نظریة شیء‌شدگی لوکاچ، در بخش‌هایی از این دو اثر از رهگذر صنعت فرهنگ‌‌سازی، رسانه و تبلیغات، صنعت مُد، هنر و ... آشکارا قابل مشاهده است، هم‌چنین برای فراهم ساختن روحیة بردگی و مصرف‌زدگی به عنوان پیامدهای ذهنی و عینی این فرهنگ استعمار مدرن، شواهد درخور توجهی وجود دارد. تولستوی تصویری جامع از زندگی انسان‌های شیءواره از طریق شخصیت‌های داستان در اثر خود ارائه می‌دهد و خواننده را به تفکر دربارة ماهیت وجودی و اجتماعی انسان دعوت می‌کند. معروفی همین شیوه را جدی‌تر درپیش ‌می‌گیرد که می‌توان به عنوان نمونه از مرگ آقای لرد و شیءواره‌تر شدن کارکنان کارخانه اشاره نمود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات