نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، ایران، تهران

2 دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

10.30465/lir.2025.49644.1901

چکیده

چکیده:

یکی از شیوه‌های نوین نقد روان‌کاوانه متون ادبی بر مبنای آرای ژاک لاکان است که از علم زبان‌شناسی و فلسفه بهره می‌گیرد، پژوهش حاضر در پی آن است به شیوۀ توصیفی- تحلیلی، رمان «مرد کبود» اثر «پیام عزیزی» را به دلیل همخوانی و روایت فقدان بنیادی در شخصیت اصلی رمان براساس آرای لاکان بررسی و تحلیل نماید. نتایج پژوهش نشان می-دهد که بسیاری از عناصر آراء لاکان در رمان مذکور وجود دارد؛ اما محور اصلی رمان، حول دو مفهوم «نام پدر» و «انسدادهای روانی » شکل گرفته و فاقد نام بودن کلیه شخصیت‌های رمان نشان از سایۀ سنگین امر واقع است، پدران نمادین در این رمان با دو تأثیر مثبت و منفی بر سوژه حضور دارند. همچنین فالوس را می‌توان مهم‌ترین عامل، در تداوم نظام نمادین در این رمان قلمداد کرد و سرانجام جداسازی نیز که دلیلی بر خردورزی و میل‌ورزی سوژه است در رمان مرد کبود به وقوع می‌پیوندد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات