نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران.
2 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران.
3 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ایلام. دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران.
چکیده
بسیاری از نظریههای نقد ادبی، بر اساس دانشهای دیگری چون زبانشناسی شکل گرفته و تا حدودی ماهیت میان رشتهای دارند. یکی از این نظریهها، فرمالیسم است که تأثیر شگرفی بر مطالعات ادبی داشته است. اسکاز از اصطلاحات مهم نقد فرمالیستی است که بر تفاوت صدای نویسنده و راوی تأکید دارد و تمایز این دو را برجسته میکند. دیالوگمحوری، دو زبانی، توجه به زبان شفاهی، محدودیت افق فکری، فقدان سانسور و ابهام در زبان، از مؤلفههای اسکاز به شمار میآید. توجه به عنصر روایت و ترکیب زبان کهن و روزمره از ویژگیهای شعر مهدی اخوان ثالث است که سبب شده برخی اشعار روایی او از منظر اسکاز قابل بررسی باشد. در این پژوهش که به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفته، هجده شعر روایی اخوان ثالث بر اساس مؤلفههای اسکاز بررسی و تحلیل شده تا به این پرسش پاسخ داده شود که ویژگیهای ساختاری و محتوایی اسکاز تا چه اندازه در اشعار روایی اخوان ثالث، نمود یافته و کدام یک از ویژگیهای ساختاری و محتوایی اسکاز در شعر او غالب است. نتایج پژوهش نشان میدهد که در اشعار روایی اخوان، ویژگیهای ساختاری اسکاز یعنی روایت، دو زبانی، دیالوگ محوری و زبان شفاهی بر ویژگیهای محتوایی آن یعنی محدودیت افق فکری، عدم سانسور و ابهام غلبه دارد.
کلیدواژهها
موضوعات