نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی. دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی. دانشگاه شهرکرد . شهر کرد. ایران.
چکیده
در این پژوهش، به تحلیل و درونکاوی شخصیت، در رمان جای خالی سلوچ، براساس دیدگاه وردن در مورد مراحل و تکالیف سوگ و واکنشهای بههنجار در برابر ماتم با روش اسنادی پرداخته شده است. تحلیل شخصیتهای داستان، بر اساس این دیدگاه، نشان میدهد خانوادۀ سلوچ مانند مرگان، عباس و ابراو، ابتدا از طریق انکار معنی فقدان، فراموشی انتخابی، نفی روی دادن اتفاق مهم و داشتن تردید، واقعیت فقدان را نمیپذیرند تا درد رفتن سلوچ را بر خود آسان کنند که این امر، موجب ناهنجاریهایی در رفتار آنان میشود. در زمینۀ گذر از درد مصیبت، مرگان و عباس، درد مصیبت را انکار میکنند تا از خویش در برابر درد فقدان سلوچ محافظت کنند که این انکار، خود را به شکلی دیگر، یعنی رفتار نابههجار خشونت، نشان میدهد. در ادامه، نبودِ سلوچ را میپذیرند و همۀ آنان، با کسب مهارتهای جدید، با محیط بدون حضور شوهر/پدر انطباق مییابند. در پایان نیز با تغییر جای متوفی از نظر عاطفی، مانند عشق به فرزند و به دیگران، ازدواج کردن و عشق به کار، روزنی به سوی آینده و زندگی عادی میگشایند. از نظر احساسها، شناختها و رفتارها، شخصیتهای درگیر در سوگ، واکنشهای مختلفی مانند خشم، اندوه، گوشهگیری، جستوجو، توهم و بیقراری از خود نشان میدهند و سرانجام، با پشت سرگذاشتن همۀ این مراحل، احساسات و واکنشها، به زندگی معمولی باز میگردند. بر این اساس می-توان نتیجه گرفت که در این رمان، در کنار پرداختن به محیط اجتماعی، درون شخصیتهای مصیبتدیده نیز کاویده و حالتهای مختلف آنان بازنمایی شده است.
کلیدواژهها