نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانش آموخته زبان و ادبیات عامه
2 هیات علمی دانشگاه پیام نور
چکیده
ضربالمثلهای فارسی به عنوان یکی ازگونههای ادبیات عامه، نمایانگر گرایشهای فکری و فرهنگی مردم به موضوع صلح و خشونت پرهیزی است. در این پژوهش با تأکید بر عوامل دیگری ساز، برای دستیابی به مصادیق نا مدارایی اجتماعی در ضربالمثلهای فارسی به تحلیل گفتمان فرودستانگاری پرداختهایم. ناکارآمدی در پذیرش تفاوتها حاصل ناکارآمدی شناختی-است، تفاوتها و تأکید فرهنگی بر تفاوتها یک آگاهی مخدوش از «دیگری» تولید میکند. «دیگری» و «دیگران» اعم از دگراندیشان، دگرباشان و هرکسی که از نظر اندیشه و اعتقاد و فرهنگ و قومیت و ویژگیهای هویتی با «خود» ما تفاوت دارد. این پژوهش بر اساس مفهوم گفتمان نزد لاکلا و موفه بخشی از الگوی اندیشهگانی حاکم بر ضربالمثلهای فارسی را نشان میدهد. یافتههای تحقیق بر اساس دستهبندی مؤلفههای مدارای اجتماعی در دیدگاه پیتر کینگ دستهبندی شده است و نقش عوامل دیگری ساز دین، مردسالاری و فردگرایی را بر یکی از مؤلفههای اخلاق عمومی یعنی نامدارای اجتماعی مورد تحلیل قرار دادهاست؛ براساس نتایج به-دست آمده گفتمان مردسالاری با دالهای مربوط به تبعیض جنسیتی نمایانگر بیشترین سطح نامدارایی در ضربالمثلهای فارسی مورد مطالعه بودهاند.
کلیدواژهها
موضوعات