نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه کاشان. کاشان. ایران.

2 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کاشان. کاشان. ایران.

3 دانش‌آموختۀ کارشناسی ارشد ادبیات پایداری دانشگاه شهرکرد دانشکده ادبیات و علوم انسانی. شهرکرد. ایران

10.30465/lir.2025.51411.1998

چکیده

در میان راهبردهای مختلف نقد و بررسی آثار ادبی که از قرن بیستم به بعد شکل گرفت، نقد روانکاوانه و تحلیل متون ادبی از دیدگاه روان‌شناسی، ویژگی‌های خاص و متمایزی دارد. این پژوهش شخصیت «رحیم»، شخصیت اصلی و راوی رمان شب سراب نوشتۀ ناهید ا. پژواک (ت.1319 ه.ش.) را بر اساس نظریه جفری یانگ (1950م.) بررسی می‌کند. خط داستانی شب سراب برگرفته از رمان بامداد خمار فتانه

حاج‌سیدجوادی است که از زبان شخصیت مرد قصه روایت شده و نویسنده سعی کرده افکار پنهان رحیم در بامداد خمار را با خلق این اثر بیان کند. نگارندگان به شیوۀ توصیفی- ‌تحلیلی مبتنی بر متن رمان با پاسخ به این پرسش‌ها که کدام طرحواره‌ها در شخصیت رحیم وجود دارد و علل پیدایش این طرحواره‌ها در شخصیت وی چیست؟، طرحواره‌های شخصیتی رحیم را شناسایی و دلایل شکل‌گیری این الگوها را بررسی می‌کنند تا مشخص کنند کدام یک از این طرحواره‌ها در شخصیت رحیم برجسته‌ترند. با بررسی‌های انجام‌شده می‌توان نتیجه‌گرفت طرحواره‌های رهاشدگی، بی‌اعتمادی، محرومیت هیجانی، وابستگی، انزوای اجتماعی و نقص و شرم در شخصیت رحیم یافت می-شود که از این میان، طرحوارۀ رهاشدگی برجسته‌تر است. فقدان پدر و وابستگی شدید به مادر را می‌توان از جمله عواملی دانست که طرحواره‌های شخصیتی رحیم را تشدید کرده و تله‌های زندگی او را ایجادکرده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات