پژوهشهای میان رشته ای ادبی
بدریه قوامی؛ نعمت منصوری؛ رضا برزویی؛ جمال ادهمی
چکیده
نقد جامعهشناختی یکی از شیوههای جدید و کارآمد متون ادبی است که در تحلیل رمان معاصر کآرایی دارد. با توجه به اینکه رمان و داستان بیش از هر اثر ادبی دیگری تحت تأثیر اوضاع و شرایط جامعه قرار میگیرند و بهتر از هر نوع دیگری میتوانند ساختارهای اجتماعی را منعکس کنند، بنابراین نقد جامعهشناختی حائز اهمیت است. این مقاله میکوشد با روش ...
بیشتر
نقد جامعهشناختی یکی از شیوههای جدید و کارآمد متون ادبی است که در تحلیل رمان معاصر کآرایی دارد. با توجه به اینکه رمان و داستان بیش از هر اثر ادبی دیگری تحت تأثیر اوضاع و شرایط جامعه قرار میگیرند و بهتر از هر نوع دیگری میتوانند ساختارهای اجتماعی را منعکس کنند، بنابراین نقد جامعهشناختی حائز اهمیت است. این مقاله میکوشد با روش تحلیل محتوا رمان «عزاداران بیل» را از دیدگاه چندصدایی باختین مورد واکاوی قرار دهد. چندصدایی از موضوعات کلیدی و مؤثّر در عرصه نقد ادبی و هنری به شمار میرود که توسط باختین منتقد ادبی و فیلسوف روسی در نیمه قرن بیستم ارائه شده است. بر اساس دیدگاه او چندصدایی در یک اثر ادبی بدین گونه است که غیر از صدای راوی یا نویسنده، صدای دیگر شخصیتها نیز به گوش میرسد و هیچ یک از صداها بر یکدیگر سلطه ندارند و در یک متن چندصدا، گفتمانهای طرد شده از جامعه و صداهای نشنیده شده و محروم، توان دیده شدن و معرفی شدن پیدا میکنند.گفتارهای دوسویه، ایجاد شرایط مساعد برای گفتگو، حضور پررنگ شخصیتها، تکثّرگرایی، آزادی شخصیتها و همچنین کارکردهای بینامتنی همچون: ضربالمثل و کنایه، اسطوره، تأثیرپذیری از آثار ادبی و... بر چندصدایی متن در این اثر افزوده است. در این مقاله تلاش میشود که نمودهای چندصدایی متن استخراج و تأثیر هر یک از آنها در چندصداشدن متن نشان داده شود.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
جعفر فسائی؛ سمیه رضایی
چکیده
اسطوره در غالب تعاریف، به خواستهای جمعی انسانها تعبیر شدهاست. این خواستها گاه به منظور تفسیر و توجیه پدیدههای اسرارآمیز طبیعت، گاه در شکل ضدروایتی در برابر روایت نیستی و مرگ و گاه در شمایل آمال و خواستهای دور از دسترس انسان، تبلور یافته است. در کنار این طیف از تعاریف، و بر مبنای رویکردهای فکری-فلسفی معاصر حول محور مفاهیمی ...
بیشتر
اسطوره در غالب تعاریف، به خواستهای جمعی انسانها تعبیر شدهاست. این خواستها گاه به منظور تفسیر و توجیه پدیدههای اسرارآمیز طبیعت، گاه در شکل ضدروایتی در برابر روایت نیستی و مرگ و گاه در شمایل آمال و خواستهای دور از دسترس انسان، تبلور یافته است. در کنار این طیف از تعاریف، و بر مبنای رویکردهای فکری-فلسفی معاصر حول محور مفاهیمی از قبیل قدرت و ایدئولوژی، اسطورهها را میبایست نه الزاماً برآمده از ذهن جمعی انسان پیشامدرن با کارکردهای فوق، بلکه نوعی گفتمان معطوف به قدرت تلقی کرد که در ظرف مناسبات قدرت ظهور میکند و همانند ابزاری به تعبیر آلتوسر ایدئولوژیک، در تقویت یا تضعیف گفتمانی خاص ایفای نقش میکند. از این چشمانداز و با چنین قرائتی از اسطوره، نسبت میان رمان شوهرآهوخانم و اسطوره را دنبال کردهایم. نتایج نشان میدهد رمان شوهرآهوخانم در واقع شکل سکولار و زمینی شده اسطوره آفرینش است و این اسطوره با حفظ خطوط و چارچوبهای کلی خود، در این اثر بسیار مهم و شناخته شده کدگذاری شده است. با قرار دادن اسطوره آفرینش در فرمول خوانش ویژه مقاله حاضر از اسطوره، یعنی گفتمان معطوف به قدرت، مشخص شد که کارکرد این اسطوره مطابق با مقتضیات، مسائل و پروبلماتیک عصر نویسنده، در جهت سرکوب یا دستکم مهار نیروهای گریز از مرکز- در اینجا یعنی زن تحول خواه-، به نفع نهاد قدرتی دیرپا به نام مردسالاری قرار گرفتهاست.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
مریم درپر؛ حلما امیری
چکیده
رمانس امیرارسلان که در روساخت یک روایت عاشقانۀ طولانی است و در آن حوادث خارقالعاده روی میدهد، مورد توجه ناصرالدین شاه قاجار بوده است. با توجه به این که در نظام پادشاهی، شاه در رأس هرم قدرت قرار دارد و روایت-شنویی او میتواند معنادار باشد، مسئلهای که پژوهش حاضر بدان میپردازد، بررسی رابطۀ معنادار بین روایت امیرارسلان با زندگی ...
بیشتر
رمانس امیرارسلان که در روساخت یک روایت عاشقانۀ طولانی است و در آن حوادث خارقالعاده روی میدهد، مورد توجه ناصرالدین شاه قاجار بوده است. با توجه به این که در نظام پادشاهی، شاه در رأس هرم قدرت قرار دارد و روایت-شنویی او میتواند معنادار باشد، مسئلهای که پژوهش حاضر بدان میپردازد، بررسی رابطۀ معنادار بین روایت امیرارسلان با زندگی و شخصیت روایتشنو خاص آن- ناصرالدین شاه- است. این مطالعه از طریق بررسی مقولۀ قدرت در رمانس امیرارسلان به انجام میرسد؛ با طرح این پرسشها که چه عواملی در ایجاد قدرت فرادست در این رمانس نقش دارند و مقولۀ قدرت به چه انواعی قابل دسته بندی است؟ و چه رابطۀ معناداری بین زندگی و شخصیت ناصرالدین شاه و روایت امیرارسلان وجود دارد؟ نتایج پژوهش نشان میدهد که در زیرساخت این روایت عاشقانه، قدرت مقولهای پیچیده است که با ابزارهایی مانند برجستهسازی و حاشیهرانی، شکلگیری هویتهای چندگانه، موقعیت سوژهها، تخاصم و غیریتسازی و عشق بهعنوان ابزاری قدرتمند که مبارزه را بهعنوان دال مرکزی در درون گفتمان خود دارد، شکل میگیرد و به انواع قدرت نرم و قدرت سخت قابل دستهبندی است. همچنین نتایج پژوهش نشان میدهد که امیرارسلان در جایگاه قهرمان، دالی است که جانشین استعاری غیاب بزرگ شجاعت، مسئولیتپذیری و اعتماد به نفس بالا در وجود ناصرالدین شاه بوده است و تحقق آرزوهای دست نیافته ناصرالدین شاه - در دوران، کودکی، جوانی و بزرگسالی- در جهان روایت، این قصه را برای او چنان جذاب نموده که چندین بار از زبان نقال زبردست دربار به این قصه گوش فرا داده است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
سوسن موسائی؛ جهانگیر صفری؛ ابراهیم ظاهری عبدوند
چکیده
از نظر لیکاف و جانسون، استعارۀ انسانانگاری، استعاره هستیشناختی است که از طریق آن، مفاهیم انتزاعی شخصیت انسانی مییابند و میتوان به نگرش و کنش مورد نظرگوینده، دربارۀ شی یا پدیدۀ مورد وصف پیبرد. هدف در این پژوهش نیز بررسی انسانانگاری دنیا در حدیقهالحقیقه و مثنوی است تا نشان داده شود این دو شاعر بیشتراز چه خصوصیات انسانی ...
بیشتر
از نظر لیکاف و جانسون، استعارۀ انسانانگاری، استعاره هستیشناختی است که از طریق آن، مفاهیم انتزاعی شخصیت انسانی مییابند و میتوان به نگرش و کنش مورد نظرگوینده، دربارۀ شی یا پدیدۀ مورد وصف پیبرد. هدف در این پژوهش نیز بررسی انسانانگاری دنیا در حدیقهالحقیقه و مثنوی است تا نشان داده شود این دو شاعر بیشتراز چه خصوصیات انسانی برای شخصیتبخشی به دنیا استفاده کرده و از این طریق، چه نگرشی و کنشی در مخاطبان برانگیخته اند. نتایج پژوهش نشان میدهد سنایی و مولانا با نسبت دادن ویژگیهای جسمانی، اخلاقی و اجتماعی انسان، به دنیا، سبب شکلگیری استعارة «دنیا به مثابة انسان» شدهاند. این استعاره، خود شامل دو استعارۀ جزئیترِ «دنیا به مثابۀ زن» و «دنیا به مثابة انسانی با ویژگی اخلاقی- اجتماعی» است. زیر مقولههای استعارة «دنیا به مثابة زن» که بر اساس نوع شناخت از ازدواج و روابط خانوادگی ایجاد شده است، نشان میدهد در شعر سنایی، دنیای زنگون جلوة بیشتری دارد وبرخلاف مولانا که تنها دو ویژگی اخلاقی و اجتماعی این زن را به تصویر کشیده، در شعر سنایی این دنیای زن گون، ظاهری جسمانی و ناخوشایند نیز دارد که سبب دلزدگی جسمی و جنسی از آن میشود. در «استعارۀ دنیا به مثابة انسانی با ویژگی اخلاقی- اجتماعی»، نیز که بر اساس شناخت از تعامل اجتماعی شکل گرفته است، این دو شاعر به تصویرسازهای مشابهی از دنیا پرداختهاند؛ با این تفاوت که سنایی، دنیا را انسانی با دنیایِ درونی منفی به تصویر کشیده است؛ اما در شعر مولانا، انسانی است با ویژگی اخلاقی و اجتماعی مثبت و منفی.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
فاطمه زمانی؛ ابراهیم کنعانی
چکیده
مسألۀ سبک زندگی، یکی از مباحث مهمی است که در نشانهشناسی اجتماعی طرح میشود. جایگاه سوژه بهمنزلۀ ساحتی گفتمانی بازنمایی میشود که در تعاملات بینسوژهای زیسته و در بستری گفتمانی تحقق پذیرفتهاست. این ساحت گفتمانی، بر قراردادهای اجتماعی- فرهنگی استوار است که براساس آن، سوژه با ابژهها و کنشهای دیگر تعامل برقرار میکند. اریک ...
بیشتر
مسألۀ سبک زندگی، یکی از مباحث مهمی است که در نشانهشناسی اجتماعی طرح میشود. جایگاه سوژه بهمنزلۀ ساحتی گفتمانی بازنمایی میشود که در تعاملات بینسوژهای زیسته و در بستری گفتمانی تحقق پذیرفتهاست. این ساحت گفتمانی، بر قراردادهای اجتماعی- فرهنگی استوار است که براساس آن، سوژه با ابژهها و کنشهای دیگر تعامل برقرار میکند. اریک لاندوفسکی، نشانهشناس اجتماعی، در بررسی ارتباطات اجتماعی، براساس ارتباط گروه «مرجع» و «دیگری»، چهار نوع «سبک مختلف زندگی» را شناسایی کردهاست که عبارتند از سبک زندگی «اسنوب»، «داندی»، «آفتابپرست» و «خرس». سابقۀ طولانی نظام طبقاتی در ایران و تداوم آن در دوران اسلامی تا پیش از مشروطیت، سبکهای زندگی متفاوتی را سازماندهی کردهاست. در آثار ادبی و بهویژه آثار تعلیمی برخورد گروه حاکم با گروههای زیردست انعکاس یافتهاست. کلیله و دمنه نیز از جمله آثاری است که به شیوهای تمثیلی و نمادین ارتباط گروه حاکم و زیردست در آن بازنمایی شدهاست. مقالۀ حاضر با استفاده از رویکرد اریک لاندوفسکی به بررسی سبکهای مختلف زندگی در باب «شیر و گاو» کلیله و دمنه پرداختهاست. نتیجۀ بررسی حاضر نشان میدهد که دمنه اسنوبوار با شبیهسازی خود با گروه مرجع دو نوع سبکزندگی درباریان( فدائیان و غدراندیشان) را بازنمایی میکند. کنش رفتاری کلیله نیز همانند «داندی» به تمایز از گروه مرجع درباری تمایل دارد. گاو نیز ابتدا همانند «آفتابپرست» بهناچار به تقلید از گروه مرجع میپردازد و در پایان همانند «خرس» با رفتاری نابهنجار موجب هلاکت خویش میگردد. شیر که نماد قدرت مطلق است با در پیش گرفتن سبک رفتاری نابهنجار «خرس» از خصوصیات پادشاه مطلوب فاصله میگیرد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
فاطمه تقینژاد؛ محتشم محمدی؛ علی محمد محمودی
چکیده
یکی از ساختارهای بنیادی در شعر رُزا جمالی و غادهالسّمّان تفکر اسطورهای است. از آنجا که این دو شاعر از لحاظ شیوۀ استفاده از واژگان و عناصر زبانی زنانه شباهتهای بسیاری با هم دارند، اشعارشان از جنبۀ عناصر زبانی مشترک و دارای کهن الگو، تحلیل تطبیقی شده است؛ بنابراین روش انجام پژوهش تطبیقی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده است. یافتهها ...
بیشتر
یکی از ساختارهای بنیادی در شعر رُزا جمالی و غادهالسّمّان تفکر اسطورهای است. از آنجا که این دو شاعر از لحاظ شیوۀ استفاده از واژگان و عناصر زبانی زنانه شباهتهای بسیاری با هم دارند، اشعارشان از جنبۀ عناصر زبانی مشترک و دارای کهن الگو، تحلیل تطبیقی شده است؛ بنابراین روش انجام پژوهش تطبیقی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده است. یافتهها نشان میدهد هر دو شاعر بر اساس اندیشه و عاطفۀ زنانه از عناصر و جلوههای طبیعت استفاده کردهاند و حضور این عناصر و مفاهیم مثل زمین، دهلیز، دریا، اقیانوس، درخت و ... ریشۀ کهنالگویی دارند؛ درواقع هر دو شاعری دارای سرشت و ذهنیتی متأثر از ضمیر ناخودآگاه هستند و تصاویر شعر آنها فراتر از مرزها و محدودیتهای مردسالارانه محسوب میشود. همچنین عناصر کهنالگویی زنانه (رویش، زایش، حیات، جاودانگی و مرگ) در اشعار این شاعران برجسته است. رزا جمالی، زایش و حیات را از طریق تشبیه خود به کلمۀ زنانه «زمین» و غادهالسمان جاودانگی زنانه را از طریق همانند دانستن خود با «درخت و جنگل» نشان داده است. از لحاظ ذهنیت زنانه باید گفت زبان جمالی نسبت به زبان غاده مبهمتر و زنانهتر است. همچنین وحدت و جاودانگی در شعر جمالی بیشتر از غاده دیده میشود.
کلمات کلیدی: ادبیات تطبیقی؛ رزا جمالی؛ غادهالسمان؛ طبیعت؛ اسطوره؛ کهنالگو
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
مهناز جوکاری؛ سعید حسام پور
چکیده
مادرانگی مفهومی است که بازنمود آن در دنیای واقعی، متأثر از نظریهها، تاریخ، افسانهها و برساختهایی است که در فرهنگ و متون یک ملت نهادینه شده است. مسئلهای که مفهوم مادرانگی را پیچیده در هالهای از افسانهها، دور از امر واقع برمیسازد و به دیگربودگی مادران دامن میزد. در این پژوهش، باتوجهبه اهمیت برساخت مادرانگی در ادبیات داستانی ...
بیشتر
مادرانگی مفهومی است که بازنمود آن در دنیای واقعی، متأثر از نظریهها، تاریخ، افسانهها و برساختهایی است که در فرهنگ و متون یک ملت نهادینه شده است. مسئلهای که مفهوم مادرانگی را پیچیده در هالهای از افسانهها، دور از امر واقع برمیسازد و به دیگربودگی مادران دامن میزد. در این پژوهش، باتوجهبه اهمیت برساخت مادرانگی در ادبیات داستانی نوجوان، به بررسی انواع سوژگی مادران در ادبیات داستانی نوجوان پرداختهایم. هدف از این این پژوهش بررسی تنوع سوژگی مادران در تاریخ ادبیات داستانی نوجوان، است. رویکرد پژوهش، بررسی سوژه و قدرت از دیدگاه فوکو و دیگر نظریهپردازان بوده است و روش پژوهش کیفی و دادهکاوی استقرایی بوده است. برای این منظور، بیش از سی اثر داستانی از دههی 50 تاکنون بررسی شده است و در این پژوهش به 15 نمونه در 6 دسته سوژگی مادران اشاره شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد سوژگی مادران در این آثار از دههی 50 تاکنون، متناسب با گذر زمان، تنوع زیادی ندارد و همواره متأثر از روابط قدرت تعریف میشود. پس از بررسی آثار، 6 دسته سوژگی برای مادران میتوان برشمرد: 1.ناسوژگی؛ 2. ابژگی؛ 3. سوژگی همدست؛ 4. سوژگی میانجی (زنانگی مؤکد)؛ 5. سوژگی گفتمانی؛ 6. سوژگی اقتصادی.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
حسین قاسمی زاده؛ بیژن ظهیری
چکیده
لیلی و مجنون یکی از آثار مهم نظامی گنجوی در حیطۀ ادبیات غنایی است. نظامی در این منظومه، یکی از مهمترین و مشهورترین داستانهای عاشقانهی عربی را به تصویر کشیده است. در این پژوهش با بهرهگیری از روش مطالعۀ کتابخانهای و به صورت توصیفی- تحلیلی و استفاده از نظریۀ مثلث عشقی رابرت. جی استرنبرگ (که نظریهای روانشناختی است)، شخصیت عشقی ...
بیشتر
لیلی و مجنون یکی از آثار مهم نظامی گنجوی در حیطۀ ادبیات غنایی است. نظامی در این منظومه، یکی از مهمترین و مشهورترین داستانهای عاشقانهی عربی را به تصویر کشیده است. در این پژوهش با بهرهگیری از روش مطالعۀ کتابخانهای و به صورت توصیفی- تحلیلی و استفاده از نظریۀ مثلث عشقی رابرت. جی استرنبرگ (که نظریهای روانشناختی است)، شخصیت عشقی مجنون مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار گرفته است. حاصل مطالعات نشان میدهد که عشق مجنون در منظومۀ لیلی و مجنون از دیدگاه استرنبرگ، عشق خالی است؛ بدینترتیب که عشق مجنون از صمیمیت در برخوردار نیست؛ عشق او از مؤلفههایی چون میل به افزایش رفاه معشوق، احترام بسیار به معشوق، فهم متقابل طرفین در رابطه، به اشتراکگذاری خود و مایملک و دارایی طرفین عشق، کسب حمایت احساسی از معشوق، احساس حمایت احساسی و هیجانی به معشوق، ارتباطات صمیمانه و ارج نهادن به یکدیگر در بحث صمیمیت برخوردار است، اما در مقابل، از مؤلفههای تجربه خوشحالی در کنار معشوق و توانایی حساب کردن به معشوق هنگام نیازمندیها، بیبهره است. ضلع دیگر مثلث عشقی استرنبرگ، هیجان (شور و شهوت) است که عشق مجنون از این ضلع نیز بهرهای نبرده است. تعهد تنها ضلعی است که عشق مجنون آن را در خود دارد و بر اساس تقسیمبندیهای که استرنبرگ از عشق ارائه میدهد، عشق او عشقی خالی است. بدینترتیب که عشق مجنون از صمیمیت و هیجان (شور و شهوت) بیبهره است و تنها دارای تعهد میباشد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
فاطمه ماه وان
چکیده
هنر تصویرگری آثار ادبی علاوه بر زینتبخشی اثر به درک بهتر متن نیز کمک میکند. نگارگری رباعیّات خیّام نه تنها نظر هنرمندان مشرق زمین بلکه به مدد ترجمه فیتز جرالد توجّه نقّاشان مغرب را نیز به خود جلب کرده است. این پژوهش شاخصترین نمونههای نگارههای رباعیّات خیّام را از مشرق تا مغرب بررسی میکند و به این پرسش پاسخ میگوید که تصویرگری ...
بیشتر
هنر تصویرگری آثار ادبی علاوه بر زینتبخشی اثر به درک بهتر متن نیز کمک میکند. نگارگری رباعیّات خیّام نه تنها نظر هنرمندان مشرق زمین بلکه به مدد ترجمه فیتز جرالد توجّه نقّاشان مغرب را نیز به خود جلب کرده است. این پژوهش شاخصترین نمونههای نگارههای رباعیّات خیّام را از مشرق تا مغرب بررسی میکند و به این پرسش پاسخ میگوید که تصویرگری هنرمندان شرق و غرب چه تفاوتهایی با هم دارند و هر کدام از چه منظری به رباعیّات توجّه کردهاند؟ از مشهورترین نمونههای شرقی رباعیّات نگارههای محمّد تجویدی و از بهترین نمونههای غربی تقّاشیهای ادموند سالیوان، گابریل روزرتی، گیلبرت جیمز است که این پژوهش به آن میپردازد. ضرورت تحقیق در آن است که گرچه در مغرب زمین به تصویرگری رباعیّات توجّه وافری بذل شده امّا ایرانیان آنچنان که باید اشعار خیّام و به ویژه تصویرگری آن را مورد توجّه قرار ندادهاند و نگارههای موجود عمدتاًً جنبه هنر بازاری دارد. از این رو مقایسه این نگارهها با نمونههای غربی آن میتواند قابلیّتهای تصویری رباعیّات را بیشتر نمایان سازد. حاصل پژوهش نشان میدهد که نگارگران ایرانی به خلق معادل تصویری برای رباعیّات اکتفا کردند اما هنرمندان غربی رویکردی تفسیری به رباعیّات داشته و سعی کردند تا از طریق نمادهای اساطیری و پیوند فرهنگ شرق و غرب تصاویر مبتکرانهای برای رباعیّات خیّام خلق کنند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
هادی یوسفی
چکیده
روانزخم اجتماعی یا ترومای فرهنگی یک وامواژه از دانش پزشکی و یکی از مباحث جدید در حیطۀ جامعهشناسی فرهنگی است که در معنای آسیبهای روانی فردی و اجتماعی به کار برده میشود و در زمانهای مشخصی از قبیل جنگ و خشونت و... بر یک جامعه چیره میشود و افراد آن جامعه را به واکنشهای خاصی وا میدارد، بررسی جامعه ایرانی در زمان حملۀ اعراب و ...
بیشتر
روانزخم اجتماعی یا ترومای فرهنگی یک وامواژه از دانش پزشکی و یکی از مباحث جدید در حیطۀ جامعهشناسی فرهنگی است که در معنای آسیبهای روانی فردی و اجتماعی به کار برده میشود و در زمانهای مشخصی از قبیل جنگ و خشونت و... بر یک جامعه چیره میشود و افراد آن جامعه را به واکنشهای خاصی وا میدارد، بررسی جامعه ایرانی در زمان حملۀ اعراب و پس از آن؛ یعنی در زمان حکمرانی آنان بر ایران -که به صورت واضح به تخطئهی فرهنگی، زبانی و هویّتی ایرانیان انجامید- نشان دهندهی دچار شدن جامعه ایرانی به روانزخم یا همان ترومای فرهنگی است که واکنشهای متعددی از مبارزهی مسلحانه تا فعالیتهای فرهنگی را به دنبال داشت، فردوسی یکی از افرادی است که با درکی آگاهانه از ترومای فرهنگی و شناخت شیوههای درمان آن، در مسیر احیای جامعهی ایرانی گام نهاد، از این رو نوشتار حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی و با ذکر نمونه، به بررسی راهبردهای فردوسی در راستای علاج روانزخمهای جامعهی ایرانی پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که فردوسی سه راهبرد مشخص اندیشگانی، هویّتی و زبانی را مدّ نظر قرار داده و با سرایش شاهنامه همزمان هر سه راهبرد را پیش برده است و در نهایت به مخاطبان ایرانی در طول اعصار گوشزد کرده است که اگر ملتی بخواهد زنده بماند باید زبان خود را حفظ کند و حفظ زبان از نظر او برابر است با حفظ هویّت و هر آنچه به آن وابسته است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
افسانه غیاثوند؛ مهرداد اکبری گندمانی
چکیده
هر روایتی از عناصری تشکیل شده است که این عناصر روایی نیز با تکیه بر روایتشنو و مفاهیم کانونی شده در آن، شکل و شیوههای خاصی به خود میگیرند. بلاغت روایت، ناظر بر تأثیرگذاری روایت بر روایتشنو است که این مهم نیز نشان از خلق آگاهانۀ روایتها برای انتقال مفاهیم دارد. قصههای مجید از جمله آثار داستانی هستند که با محور بازنمایی جهان ...
بیشتر
هر روایتی از عناصری تشکیل شده است که این عناصر روایی نیز با تکیه بر روایتشنو و مفاهیم کانونی شده در آن، شکل و شیوههای خاصی به خود میگیرند. بلاغت روایت، ناظر بر تأثیرگذاری روایت بر روایتشنو است که این مهم نیز نشان از خلق آگاهانۀ روایتها برای انتقال مفاهیم دارد. قصههای مجید از جمله آثار داستانی هستند که با محور بازنمایی جهان معرفتی کودک و نوجوان و متناسب با دنیای ذهنی آنها خلق شده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مطالعات بینارشتهای در پی تبیین نقش بلاغت در روایت این قصههاست. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که: هوشنگ مرادی کرمانی در قالب شخصیتی درون داستانی (راوی خردسال) در خلق روایت به اقتضائات دنیای کودک و نوجوان و زبان خاص روایت-های آنها پایبند بوده و در خلق تصاویر از امور ملموس و محسوس که سازگاری زیادی با جهان معرفتی کودک و نوجوان دارد، بهره برده است. توجه به روایتشنو در این قصهها باعث شده است که زبان و بیان قصهها، بلاغت نهفته در آنها، سازوکارهای روایی و مفاهیم کانونی شده در آنها، متناسب با روایتشنو بکار گرفته شوند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
ساره ملکی؛ فهیمه پهلوان
چکیده
موضوع این پژوهش، تجلّی جناس بصری در طراحی پوستر است. در این پژوهش، ابتدا آرایه جناس و انواع آن معرفی سپس جناس بصری و چگونگی کاربرد آن در طراحی پوستر بررسی شدند. جامعه هدف در این تحقیق، پوسترهای اجتماعی طراحی شده با موضوع بیماری ایدز در کشورآمریکا است که در سالهای 2008 و 2009 طراحی شده و طراحان جناس را دستمایه اصلی برای خلق اثرشان قرار دادهاند. ...
بیشتر
موضوع این پژوهش، تجلّی جناس بصری در طراحی پوستر است. در این پژوهش، ابتدا آرایه جناس و انواع آن معرفی سپس جناس بصری و چگونگی کاربرد آن در طراحی پوستر بررسی شدند. جامعه هدف در این تحقیق، پوسترهای اجتماعی طراحی شده با موضوع بیماری ایدز در کشورآمریکا است که در سالهای 2008 و 2009 طراحی شده و طراحان جناس را دستمایه اصلی برای خلق اثرشان قرار دادهاند. از این میان، تعداد دو پوستر که دارای بیشترین متغیرهای مورد بحث در تحقیق بودند، بهعنوان جامعه نمونه، مورد بررسی قرار گرفتند. هدف از این تحقیق مطالعه تطبیقی آرایه جناس در کلام و چگونگی تجلّی آن در طراحی پوستر است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی بوده و روش آن از منظر دادههای تحقیق از نوع کیفی است. بدین معنا که ابتدا متغیرهای مورد نظر در پوسترهای جامعه نمونه، که از طریق مراجعه به منابع الکترونیک جمعآوری شدند، با استفاده از روش مشاهده، کدگذاری و از نمونهها مستخرج سپس در قالب چهار دسته پیامهای تجسمی، شمایلی، زبانی و نیز کاربرد جناس بصری، بررسی شدند. بهطور کلی نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد همانطور که جناس در کلام نوعی خلاصهنویسی محسوب میشود و باعث زیبایی و تأثیرگذاری کلام میشود، جناس بصری نیز میتواند بهعنوان یکی از بهترین راههای خلّاقانه حل مسائل طراحیگرافیک، به طراحان کمک کند تا بیشترین مفاهیم را با کمترین عناصر بصری ارائه دهند و از این رهگذر به مخاطب کمک کنند تا پیام اثر را بهتر به ذهن بسپارد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
سعیده طاهری رستمی؛ ماندانا منگلی
چکیده
مقالۀ حاضر به بررسی صفات رفتاری شخصیتها در رمان پاییز فصل آخرسال استاز نسیم مرعشی(تولد1363 ش.) براساس نظریۀ صفات از دیدگاه ریموند کتل (1905-1998م.) میپردازد. شخصیتهای اصلی رمان ِ مذکور، سه زن به اسامی لیلا، روجا و شبانه دارای صفات رفتاری هستند که درگیرمهاجرت، روابط خانوادگی، عاطفی و شغلی هستند. یکی از دیدگاهها دربارة شخصیت را میتوان ...
بیشتر
مقالۀ حاضر به بررسی صفات رفتاری شخصیتها در رمان پاییز فصل آخرسال استاز نسیم مرعشی(تولد1363 ش.) براساس نظریۀ صفات از دیدگاه ریموند کتل (1905-1998م.) میپردازد. شخصیتهای اصلی رمان ِ مذکور، سه زن به اسامی لیلا، روجا و شبانه دارای صفات رفتاری هستند که درگیرمهاجرت، روابط خانوادگی، عاطفی و شغلی هستند. یکی از دیدگاهها دربارة شخصیت را میتوان نظریۀ صفات ریموندکتل دانست این نظریه سعی دارد تا صفات فرد را که ناشی از رفتار اوست، وصف کند. از دید ریموندکتل، صفات یک ساختار روانی است که از مشاهده رفتار خاص انسان استنباط میشود. در شخصیتِ آدمی، صفات صوری، آشکار و ظاهریاند و دوام آنها بسیار کم است و صفات عمقی بادوام بوده و از نظر کتل اهمیت بیشتری دارند. ریموندکتل شانزده عامل را در مورد صفات شخصیتی ارائه میدهد که سیزده عامل آن در رمان مورد بحث دیده میشود. مقالۀ حاضر به روش توصیفی-تحلیلی میکوشدتا به این سوال اصلی پاسخ دهد براساس نظریۀ کتل، چه نوع شخصیتهایی در رمان یادشده بهکاررفته و بیشترین تیپ شخصیت کدام است و چرا؟ براساس نتایج تحقیق، بیشترین تیپ شخصیت در داستان پاییز فصل آخر سال است، براساس نظریات تیپ شخصیتی ریموند کتل، شخصیت مضطرب و پریشان است که در روایت زندگی شخصیتِ مادر شبانه نمود بیشتری دارد. وی به دلایل مشکلات اجتماعی، کار بیرون از منزل و مراقبت از فرزند عقب ماندۀ ذهنی مضطرب و پریشان است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
ساچلی امامی علی بنه سی؛ شهرام همت زاده
چکیده
چکیده:
آثار ادبی و مسائل اجتماعی با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. چنانکه با بررسی آثار بزرگ ادبی می توان به نکات ظریف اجتماعی پی برد. از جمله مسائل مهمی که همواره در طول تاریخ ذهن بشر را به خود مشغول داشته مساله زن و جایگاه او در جوامع مختلف می باشد.بر این اساس این مقاله درصدد است تا با مطالعه مضمون جنسیت زدگی در دو اثر از صادق هدایت «زنی ...
بیشتر
چکیده:
آثار ادبی و مسائل اجتماعی با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. چنانکه با بررسی آثار بزرگ ادبی می توان به نکات ظریف اجتماعی پی برد. از جمله مسائل مهمی که همواره در طول تاریخ ذهن بشر را به خود مشغول داشته مساله زن و جایگاه او در جوامع مختلف می باشد.بر این اساس این مقاله درصدد است تا با مطالعه مضمون جنسیت زدگی در دو اثر از صادق هدایت «زنی که مردش را گم کرد» و آنتوان چخوف «بانو با سگ ملوس» روابط فکری و ادبی این دو نویسنده را تطبیق و بررسی نماید. در حقیقت از طریق ترکیب مطالعات میان رشته ای زنان و ادبیات داستانی مسائل و پرسش های مطرح می شود که از اهداف هر دو رشته است. برای این منظور با تحلیل محتوا از نوع جهت دار، عناصر زبانی جنسیت زده را طبق مفاهیم مدل پاک نهاد جبروتی و پایه های ارزشی فمنیسم از متن اصلی هر دو داستان استخراج٬ دسته بندی و کدگذاری کرده و به تفسیر آنها پرداختیم.با توجه به فراوانی واژگان جنسیت زده داستان هدایت از لحاظ زبانی کاملا جنسیت زده است و او از این ابزار برای به تصویر کشیدن جامعه مردسالار عصر خود به خوبی بهره برده است.این درحالی است که در داستان چخوف واژگان جنسیت زده محدودتری به کار رفته و با نزدیک شدن به پایان داستان از میزان استفاده از واژگان کاسته شده است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
زهرا علیدوستی شهرکی؛ سجاد نحفی بهزادی؛ ابراهیم ظاهری عبدوند
چکیده
کتابهای تصویری با انتقال مفاهیم از طریق تصویر، نقش مهمی در تعلیم و تربیت و همچنین شکلگیری و رشد ابعاد ذهنی و اطلاعات مخاطب کودک و نوجوان از شخصیت، محتوا، فضا و حال و هوای داستان دارند. یکی از کارکردهای مهم تصویر، انتقال فضا، لحن و محتوای داستانهای کهن برای مخاطب کودک و نوجوان است. شاهنامه فردوسی یکی از متونی است که برای نوجوانان ...
بیشتر
کتابهای تصویری با انتقال مفاهیم از طریق تصویر، نقش مهمی در تعلیم و تربیت و همچنین شکلگیری و رشد ابعاد ذهنی و اطلاعات مخاطب کودک و نوجوان از شخصیت، محتوا، فضا و حال و هوای داستان دارند. یکی از کارکردهای مهم تصویر، انتقال فضا، لحن و محتوای داستانهای کهن برای مخاطب کودک و نوجوان است. شاهنامه فردوسی یکی از متونی است که برای نوجوانان بازنویسی شده است. استفاده از عنصر تصویر در بازنویسی این اثر گران سنگ، مخاطب را در شناخت قهرمانان، اسطورههای ملی و فضای حماسی داستان آشنا میکند. هدف این جستار، بررسی و تحلیل تصاویر داستانهای بازنویسی شده شاهنامه براساس مولفه-های متن و تصویر پری نودلمن است. نودلمن شش مولفه برای تصویرپردازی داستان پیشنهاد میدهد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به دنیال پاسخ گویی به این سوالات است که تصاویر داستانهای بازنویسی شده تا چه اندازه با مولفههای شش گانه نودلمن درباره تصویر مطابقت دارد؟ 2. کدام مولفه از موارد شش گانه نودلمن در تصاویر داستانهای بازنویسی شده دیده میشود؟ 3. تصاویر بازنویسی شده کدام روایت (صالحی یا فتاحی) با مولفههای شش گانه مطابقت بیشتری دارند؟. نتایج نشان داد که تصاویر داستان های بازنویسی شده (به روایت صالحی و فتاحی) بیشتر با مولفههای اول (ابتداییترین ارتباط میان متن و تصویر) و دوم (تصویر صرفاً معادل دیداری واژگان را عرضه میکند) نظریه نودلمن مطابقت دارند. مولفه سوم که مهمترین مولفه از نظر تصویرپردازی است، در هیچ کدام از تصاویر داستانهای بررسی شده، دیده نشد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
عیسی امن خانی؛ \پریسا رفیعی
چکیده
در توجه نخبگان ایرانی دورۀ قاجار و پهلوی به دانشهای نوین نظامی، سیاسی و اقتصادی غرب، جای تردیدی وجود ندارد؛ اما این توجه تنها به این دانشها محدود نبوده است. نخبگان آن دوره به دانشهای دیگری چون نجوم و پزشکی مدرن هم بیعلاقه نبودند. یکی دیگر از این دانشها جانورشناسی و به ویژه آراء جانورشناس بزرگ قرن نوزدهم، چارلز داروین، بود تا ...
بیشتر
در توجه نخبگان ایرانی دورۀ قاجار و پهلوی به دانشهای نوین نظامی، سیاسی و اقتصادی غرب، جای تردیدی وجود ندارد؛ اما این توجه تنها به این دانشها محدود نبوده است. نخبگان آن دوره به دانشهای دیگری چون نجوم و پزشکی مدرن هم بیعلاقه نبودند. یکی دیگر از این دانشها جانورشناسی و به ویژه آراء جانورشناس بزرگ قرن نوزدهم، چارلز داروین، بود تا آنجا که بسیاری از پژوهشگرانِ معاصر افرادی چون انصاری کاشانی را متأثر از داروین و جانورنامۀ او را ملهم از منشاء انواعِ داروین دانستهاند. ادبیات فارسی نیز یکی از حوزه هایی بود که تأثیرگذاری داروین و نظریۀ او در آن مشهود و آشکار است. تأثیر نظریۀ داروین بر ادبیات معاصر را از چند جهت میتوان بررسی نمود؛ الف) محتوا و درونمایه: نویسندگان و شاعرانی چون میرزادۀ عشقی و صادق هدایت بر اساس آراء داروین آثاری خلق کردهاند. ب) تجدد ادبی: برخی از نوگرایانِ معاصر برای اثبات درستی ادعای خود به داروین و نظریۀ او استناد کردهاند و بر اساس آن تنها تجددی را درست دانستهاند که همچون تحول انواع موجودات آرام و تدریجی باشد. پ) سبکشناسی: پیدایش سبکشناسی در دورۀ معاصر بیگمان بدون آشنایی با اندیشههای داروین ممکن نبود. بهار در سبکشناسی خود به پیروی از داروین اشاره کرده است. ت) نقد ادبی: بررسی نقد ادبی مدرن ایران به خوبی نشان از غلبۀ جهاننگری داروینی بر ذهن و زبان ناقدان معاصر دارد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
الهام ابراهیمی؛ امیر عباس عزیزی فر
چکیده
یکی از رویکردهای نقد ادبی معاصر نقد اسطورهای است که به بررسی ریشههای اساطیری آثار ادبی در حوزة شخصیتها و روایتها میپردازد. نظریههای اسطورة باروری و کهن الگویی دو رویکرد اسطورهای شاخص در نقد آثار ادبی هستند که بیانگر زیرساخت روانشناسانه و اساطیری پیرنگ آثار ادبی هستند. منظومة پهلوانی شهریارنامه داستان سرگذشت و ماجراجوییهای ...
بیشتر
یکی از رویکردهای نقد ادبی معاصر نقد اسطورهای است که به بررسی ریشههای اساطیری آثار ادبی در حوزة شخصیتها و روایتها میپردازد. نظریههای اسطورة باروری و کهن الگویی دو رویکرد اسطورهای شاخص در نقد آثار ادبی هستند که بیانگر زیرساخت روانشناسانه و اساطیری پیرنگ آثار ادبی هستند. منظومة پهلوانی شهریارنامه داستان سرگذشت و ماجراجوییهای شهریار نوة سهراب است که در قرن دهم هجری توسط شاعری «مختاری» نام سروده شده است. این منظومة نسبتاً مفصل دارای خرده روایتهای بسیاری دربارة شهریار بهویژه در حوزة عاشقانه و غنایی است که بهدلیل روایت کهن و نشانههای درونمتنی دارای پیرنگی اساطیری با کارکرد باروری و تکامل تفردگرایانه است. در این نوشته با روش توصیفی- تحلیلی کنشهای شهریار در دو خرده روایت عاشقانۀ این منظومه از زاویة نظریه تفرد (خویشتن شناسی) و اسطورۀ باروری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یافتههای این پژوهش نشان میدهند که در یک خرده روایت عاشقانه، شهریار با ترک ایران و ورود به هند وارد حوزة ناخوداگاهی شده و پس از تجربه ساحات مختلف روانی (کهن-الگوها) به تکامل فردی و خودشکوفایی میرسد و در خرده روایت دیگر شهریار در هیأت خدای نباتی به مبارزه با اژدهای خشکسالی (مضراب دیو) میرود و با شکست او، الهۀ باروری و عشق (دلارام) را آزاد میکند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
ناهید بهمنش؛ فروغ کاظمی
چکیده
در پژوهش پیشرو مساله اصلی بررسی همپوشانی استعارههای ساختاری مفهوم "دنیا" در قصیدهها و قطعههای سعدی و پروین است. این پژوهش با بررسی استعارههای مفهومی با حوزه مقصد "دنیا" در قصیدهها و قطعات سعدی و پروین در پی یافتن پاسخ به این سوالات است: الف) استعارههای مفهومی ساختاری با حوزه مقصد "دنیا" در اشعار سعدی و پروین کداماند؟ ب) همپوشانی ...
بیشتر
در پژوهش پیشرو مساله اصلی بررسی همپوشانی استعارههای ساختاری مفهوم "دنیا" در قصیدهها و قطعههای سعدی و پروین است. این پژوهش با بررسی استعارههای مفهومی با حوزه مقصد "دنیا" در قصیدهها و قطعات سعدی و پروین در پی یافتن پاسخ به این سوالات است: الف) استعارههای مفهومی ساختاری با حوزه مقصد "دنیا" در اشعار سعدی و پروین کداماند؟ ب) همپوشانی استعاری استعارههای مفهومی ساختاری با حوزه مقصد "دنیا" در شعر دو شاعر چگونه است؟ پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد. نتایج حاصل از بررسیهای کمی پژوهش شامل 94 استعاره مفهومی ساختاری با حوزه مقصد دنیاست که از قصیدهها و قطعههای دو شاعر نمونهگیری و ارزیابی شد. یافتهها نشانمیدهد که در شعر دو شاعر حوزههای مبدأ ساختاری مشترک پربسامد برای مفهومسازی دنیا، ساختمان، سفر و مزرعه است. در نهایت، پژوهش نشانداد استعارهها در شعر هر دو شاعر ریشه در همبستگیهای تجربی و درک آنان از مفهوم "دنیا" دارد و هر چند که تنوع استعاری در شعر پروین بیشتر است؛ اما به طور کل میان اهداف آنها همپوشانی وجود دارد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
رضا جمشیدی؛ قدرت قاسمی پور؛ اسد آبشیرینی
چکیده
جانورهمسری یکی از برجستهترین نمودهای دگرپیکری است که در روایات گوناگون در دگردیسی دیو یا جانور به شاهزادهای زیبا نمایان شده است. ریشههای جانورهمسری را میتوان در ازدواج انسانها و خدایان در اساطیر و افسانهها دانست. روایت اسطورهای «کوپید و سایکی» یکی از مهمترین اسطورههایی است که در آن ازدواج یکی از خدایان و یک انسان ...
بیشتر
جانورهمسری یکی از برجستهترین نمودهای دگرپیکری است که در روایات گوناگون در دگردیسی دیو یا جانور به شاهزادهای زیبا نمایان شده است. ریشههای جانورهمسری را میتوان در ازدواج انسانها و خدایان در اساطیر و افسانهها دانست. روایت اسطورهای «کوپید و سایکی» یکی از مهمترین اسطورههایی است که در آن ازدواج یکی از خدایان و یک انسان رخ داده است. برخی این اسطوره را سرمنشأ روایات جانورهمسری میدانند، حال آنکه در اساطیر و قصّههای عامیانۀ کهنتر از «کوپید و سایکی» نیز میتوان ریشههای جانورهمسری را کاوید. در ادبیات عامیانۀ فرهنگهای گوناگون، بهویژه ایران، میتوان قصّههای شفاهی یا مکتوب فراوانی از جانورهمسری مشخص کرد که بسیاری از آنها شباهتهای فراوانی به اسطورۀ «کوپید و سایکی» دارند. «دیو و دلبر» و «میرزا مستوخمار و بیبی مهرنگار» دو مورد از قصّههایی است که اشتراکاتی با اسطورۀ «کوپید و سایکی» دارند. در این پژوهش با رویکرد فرانسوی ادبیات تطبیقی به تأثیر و تأثرهای موجود در میان این روایات پرداخته شده است و با رویکردهای روانکاوانه و کهنالگویی نقد و تحلیل شدهاند تا برخی از زوایای پنهان آنها که نشاندهندۀ اشتراکات و تفاوتهایشان است، آشکار شود. قصّههای جانورهمسری فارسی، بیش و پیش از آنکه متأثر از اسطورۀ رومی «کوپید و سایکی» دانسته شوند، متأثر از یکی از قصّههای پنچهتنترا هستند؛ البته میتوان قصّههایی را که ترکیبی از اسطورۀ رومی و قصّۀ هندی باشند هم در میان آنها دید. عقدة ادیپ، ترس از ازالۀ دوشیزگی، سفر قهرمانی زنانه، مواجهه با آنیموس و گذار از جوامع مادرسالار اشتراکاتی است که در این روایات وجود دارد.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
ساناز خوش حساب؛ موسی پرنیان؛ سوسن جبری
چکیده
آثار ادبی گاه بازتابندة مسائل اجتماعی جامعة عصر نویسنده هستند که بر پایه جامعهشناسی ادبیات قابل دریافت هستند. جامعهشناسی ادبیات، اثر ادبی را پدیدهای اجتماعی میداند. زیرا بازتاب واقعیتهای اجتماعی یا بیان نمادین آنها را در خود دارد. موضوع این پژوهش مروری بر «عنوانگذاریِ» داستانهای فارسی از (1332 تا 1357 ه.ش) با رویکرد ...
بیشتر
آثار ادبی گاه بازتابندة مسائل اجتماعی جامعة عصر نویسنده هستند که بر پایه جامعهشناسی ادبیات قابل دریافت هستند. جامعهشناسی ادبیات، اثر ادبی را پدیدهای اجتماعی میداند. زیرا بازتاب واقعیتهای اجتماعی یا بیان نمادین آنها را در خود دارد. موضوع این پژوهش مروری بر «عنوانگذاریِ» داستانهای فارسی از (1332 تا 1357 ه.ش) با رویکرد جامعهشناسانه است. در این پژوهش دو دورۀ تاریخی مورد بررسی قرارگرفتهاست. نویسندگان دورۀ اول در سال های(1332 تا 1342ه.ش)، متأثر از شرایط خاص سالهای پس از کودتا، بدبینی، ناامیدی، غم و سکونی عمیق را به فضای داستانی این سالها واردکردهاند. نویسندگان در این دوران از کاربرد نمادین عناصر طبیعت 12.5%، مفاهیم انتراعی 16% و طنز 10% از عناوین داستانها برای نشان دادن شرایط سیاسی و اجتماعی بهرهبردهاند. در دورۀ دوم، داستانهای کوتاه و بلندی در سالهای (1342 تا 1357 ه.ش) نوشتهشدهاندکه بیشتر عنوانهای آنها از نظر جامعهشناختی متناسب با محتوا و مضمون داستان به ورود مدرنیته و پیامدهای آن میپردازد. نویسندگان در دورۀ دوم کوشیدهاند تا ناسازگاری مدرنیتۀ با جامعۀ سنتی بی-زیرساخت مدرن و بحران هویتی که دستاورد آن بوده را در قالب داستان ارائهدهند. ترسیم رنجهای اجتماعی و جهل و چالشهای فرهنگی و دعوت به اصلاح آنها، روحیۀ مبارزهطلبی را در خوانندگان ایجادمیکند. پیوند میان عنوانهای داستانی که با کاربرد واژگان اقلیمی8.3%، واژگان در پیوند با دنیای مدرن 7% و واژگان بیگانه 1.6% انتخاب شدهاند با نگرش انتقادی به مدرنیته آشکار است. در نتیجه از مجموع 1200 عنوان داستان بررسی شده، 56% عناوین داستانی به نوعی به شرایط اجتماعی و سیاسی خلق اثر اشارهدارند.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
آسیه ذبیح نیا
چکیده
مصلح الدین سعدی شیرازی(606 – 690ه.ق) از شاعران و نویسندگان ایرانی است که در باب آموزش مباحث اخلاقی سخن گفته و از جمله مربیان بزرگ اجتماعی است که تعلیم را اساس نیکبختی و سعادت افراد میداند، به همین سبب حکمت عملی و اندرزهای تربیتی را در اشعار وحکایتهای خویش گنجانده است. این بررسی نشان میدهد که برخی اشعار و حکایتهای سعدی با مصادیق ...
بیشتر
مصلح الدین سعدی شیرازی(606 – 690ه.ق) از شاعران و نویسندگان ایرانی است که در باب آموزش مباحث اخلاقی سخن گفته و از جمله مربیان بزرگ اجتماعی است که تعلیم را اساس نیکبختی و سعادت افراد میداند، به همین سبب حکمت عملی و اندرزهای تربیتی را در اشعار وحکایتهای خویش گنجانده است. این بررسی نشان میدهد که برخی اشعار و حکایتهای سعدی با مصادیق و مبانی نظری و مفاهیم اخلاق مراقبت و غمخواری و نظریههای تربیتی نل نادینگز(متولد 1929م.) فیلسوف تعلیم و تربیت امریکایی مطابقت و مشابهت دارد. نادینگز، محور تربیت اخلاقی را انسان میداند و اعتقاد دارد که شخص در غمخواری، در حالتی از رنج و اضطراب قرار میگیرد. این حالت او را بیدار میسازد تا از خود فراتر برود. بر اثر همین بیداری است که نیازهای دیگران را مانند نیازهای خود میداند و در جهت رفع آن کوشش میکند، تاجایی که نیاز دیگری را برخود فرض میداند. مقالۀ حاضر با روش توصیفی-تحلیلی میکوشد تا به این سوال اصلی پاسخ دهد که کدام مؤلفۀ اخلاقِ غمخواری از دیدگاه سعدی با نظریۀ اخلاق غمخواری نادینگز همسانی دارد؟ براساس نتایج تحقیق، دلمشغولی عاطفی برای دیگران و غمخواری برای عامۀ مردم در سطح جهانی در آثار سعدی نمود گستردهای دارد. توجه به ارزشهای انسانی و دلمشغولی عاطفی از اهمّ رویکرد سعدی در اخلاق ارتباطی است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
سمانه رفاهی؛ نعمت الله ایران زاده
چکیده
این پژوهش، در راستای مطالعات بینرشتهای ادبیات، به دنبال واکاوی پیوند میان معماری و ادبیات داستانی شکل گرفته است. هدف این پژوهش تحلیل رمان سمفونی مردگان عباس معروفی و نقش بناها و عناصر معماری در شکل دادن به ساختار این رمان است. روش تحقیق بر مبنای نظریۀ مفهوم سکونت نوربری-شولتز است. در این پژوهش بناهای معماری این رمان از منظر نظریۀ ...
بیشتر
این پژوهش، در راستای مطالعات بینرشتهای ادبیات، به دنبال واکاوی پیوند میان معماری و ادبیات داستانی شکل گرفته است. هدف این پژوهش تحلیل رمان سمفونی مردگان عباس معروفی و نقش بناها و عناصر معماری در شکل دادن به ساختار این رمان است. روش تحقیق بر مبنای نظریۀ مفهوم سکونت نوربری-شولتز است. در این پژوهش بناهای معماری این رمان از منظر نظریۀ مفهوم سکونت و انواع سکنی گزیدن واکاوی شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد بناهای معماری مانند کاروانسرا، قهوهخانه، خانه و فضاهایی چون آشپزخانه، انباری و عناصری چون آستانه و پنجره نقش کلیدی در این رمان ایفا میکنند و نویسنده با یاری جستن از ویژگیهای منحصرد به فرد آنها از منظر شیوههای مختلف سکونت و نیز دلالتهای ضمنیشان مفاهیم موردنظر خود را شرح میدهد. خانه، قهوهخانه و کاروانسرا در این داستان ادامۀ شخصیتها هستند و هویت شخصیتها با این مکانها تکمیل میشود. خانه برابر با پدر، قهوهخانه برابر با آیدین و کاروانسرا برابر با اورهان است. شخصیت آیدا نیز به کمک جزءفضای آشپزخانه و فضای آستانهای، که مبین مفاهیم خاصی در معماری است، توصیف میشود.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
خدیجه ساتیاروند؛ تقی پورنامداریان؛ یوسف محمدنژاد
چکیده
احمد شاملو از چهره های نامبردار شعر نو محسوب می شود، قضاوت های متفاوتی درباره ی شعرش صورت گرفته است، برخی وی را بسیار متأثر از شاعران فرنگی دانسته اند. از آنجا که تصویرغالباً از ارکان مهم شعر است و با توجه به نظریه بینامتنیت که هر متنی را متأثر از متون پیشین یا معاصر خود می داند با بررسی تصاویر شعری می توان به میزان ارتباط یا عدم ارتباط ...
بیشتر
احمد شاملو از چهره های نامبردار شعر نو محسوب می شود، قضاوت های متفاوتی درباره ی شعرش صورت گرفته است، برخی وی را بسیار متأثر از شاعران فرنگی دانسته اند. از آنجا که تصویرغالباً از ارکان مهم شعر است و با توجه به نظریه بینامتنیت که هر متنی را متأثر از متون پیشین یا معاصر خود می داند با بررسی تصاویر شعری می توان به میزان ارتباط یا عدم ارتباط شعر شاملو با میراث شعری کهن پی برد.برای این منظور تصویرهایی که در قالب تشبیه ، استعاره ، تشخیص ،کنایه و صفت هنری در شعر وی بیان شده اند، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با نگاهی به نظریه بینامتنیت و رویکرد سنت گرایی ادبی انجام شده است. بررسیوتحلیل داده های تحقیق نشان داده برغم نظر مخالفین شاملو، تصاویرشعری شاعران کهن پارسی در شعر وی به صورت صریح (عین تصویر در بافت نو) و ضمنی( قسمتی از تصویر ، تصویر با مفهومی تازه در بافت نو) بازتاب یافته است. در این میان بیشترین بازتاب مستقیم یا صریح به ترتیب در تصاویر شعری کنایه و تشبیه و بازتاب غیرمستقیم یا ضمنی در تصاویرشعری تشخیص ، استعاره و صفت هنری صورت گرفته است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
علیرضا شعبانلو
چکیده
عشق از مفاهیم اساسی عرفان اسلامی و اساس آفرینش در منظر عرفاست و شناخت عرفان اسلامی بی شناخت عشق ممکن نیست. سخن عرفا به دلیل این که اغلب در حالات بی خودی بیان میشود یا این که بیانگر معارفی است که در حالات بی خودی بدان دست یافتهاند، لذا سراسر استعاری و نمادین است و برای دستیابی به بنیان تفکر و اندیشة عرفا لازم است تا سخنانشان تحلیل ...
بیشتر
عشق از مفاهیم اساسی عرفان اسلامی و اساس آفرینش در منظر عرفاست و شناخت عرفان اسلامی بی شناخت عشق ممکن نیست. سخن عرفا به دلیل این که اغلب در حالات بی خودی بیان میشود یا این که بیانگر معارفی است که در حالات بی خودی بدان دست یافتهاند، لذا سراسر استعاری و نمادین است و برای دستیابی به بنیان تفکر و اندیشة عرفا لازم است تا سخنانشان تحلیل و تأویل شود. در این مقاله با یاری از نظریة مفهومی استعاره، تعابیر عشق در آثار مولوی را تحلیل کردیم و بدین نتیجه رسیدم که استعارههای «عشق معشوق است» و «عشق شاه است» و «عشق خداست»، سه کلید مفهومی عشق هستند و دو کلید مفهومی «عشق معشوق است» و «عشق شاه است» از کلان استعاره «عشق خداست» برآمدهاند.زبان استعاری مولوی، زبان اساطیری است و ساختار ذهنی وی منطبق بر اندیشههای کهن است زیرا آثار زبانی و اندیشگانی روایات کهن درباره شاه و معشوق و خدا و عشق و آفرینش همچنان در متونی که مولوی خوانده بود و در باورهای عامه و فضای جامعة وی برجای بوده است و چه بسا مولوی بدون اراده به چنین شناختی از عشق رسیده بود و آن را دارای چنان ویژگیهایی میدانست.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
شیرزاد طایفی؛ توحید شالچیان ناظر
چکیده
در این پژوهش، جایگاه حبس و نسبت آن با اصل لذت و ژوئیسانس در شخصیتهای داستانهای «بند محکومین»، «آمرزش زمینی» و «قهوۀ سرد آقای نویسنده» بازنمایی و سنجیده شده است. با توجه به کنشهای این شخصیتها و اعمال مجازات بهمنزلۀ اختگی نمادین، هدف از انجام این پژوهش، تبیین چگونگی دسترسی سوژۀ محبوس از رنج به لذت است که طی آن، ...
بیشتر
در این پژوهش، جایگاه حبس و نسبت آن با اصل لذت و ژوئیسانس در شخصیتهای داستانهای «بند محکومین»، «آمرزش زمینی» و «قهوۀ سرد آقای نویسنده» بازنمایی و سنجیده شده است. با توجه به کنشهای این شخصیتها و اعمال مجازات بهمنزلۀ اختگی نمادین، هدف از انجام این پژوهش، تبیین چگونگی دسترسی سوژۀ محبوس از رنج به لذت است که طی آن، به این پرسش محوری پاسخ داده شده که سوژۀ زندانی چگونه بهمیانجی دالی که برای وی تولید رنج میکند، میتواند لذت مازاد یا ژوئیسانس را تجربه نماید؟ این پژوهش به روش تحلیل کیفی و با تکیه برآموزههای روانکاوانۀ ژاک لکان بهانجام رسیده و نشان داده شده که سوژۀ محبوس کمسابقه از میل سوژۀ محبوس سابقهدار تبعیت میکند و در عینحال، همواره بهسبب وجود مازادی در هویت خود، از دیگری بزرگ شرمسار میشود. حبس بستری را فراهم میکند که محبوسان از زنجیرۀ دلالت میل دیگری بزرگ به سبب تحمیل اختگی نمادین بیرون میافتند. اگر محبوسان اختگی نمادین را نپذیرند، به روانپریشی دچار میشوند و به همین سبب اولاً، خود را از جامعۀ بیرون از حبس مطرود میبینند، ثانیاً، نسبت به تحقق آیندۀ روشنی برای خود امیدوار نخواهند بود. سوژۀ محبوس میکوشد با هر کنشی که تخطی از میل دیگری بزرگ باشد، ژوئیسانس را بهنفع خود تصرف کند.