نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کردستان
2 استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی
3 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده
روایتشناسی دانش بررسی داستانها و متون روایی هستند که بر اساس آن میتوان به درک و تحلیلی از داستانها رسید. یکی از مباحث مورد نظر روایتشناسان، سرعت روایت است که با تمایز نهادن بین زمان متن و زمان روایت آن، این اصطلاح وضع شده است. در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر دانش بینارشتهای به بررسی و تحلیل سرعت روایت در داستان ضحاک به عنوان اولین داستان با پیرنگ کامل در بخش اسطورهای شاهنامه پرداخته شده است. الگوی مورد بررسی نه الگوی ژنت بلکه الگویی است که در مقالۀ «الگوهایی برای بررسی سرعت روایت» با تکیه بر رویدادهای هستهای و وابسته طراحی شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میتوان برای این داستان، 12 رویداد هستهای در نظر گرفت که قوام داستان به آنها بازبسته است. فردوسی در نیمۀ دوم روایت داستان ضحاک، روایت را با طول و تفصیل بیان کرده و سرعت روایت در این بخش با کُندی مواجه است. دلیل این امر نیز تثبیت مفاهیم برآمده از تقابلهای دو نیروی خیر و شرّ در ابتدای روایت است. سرعت روایت در نیمۀ نخست، مثبت است و فردوسی سعی کرده است با معرّفی خلاصهوار شخصیتهای اصلی داستان، ابعاد شخصیتی آنها، کنشهای اساسی و مورد نیاز، خواننده را با فضای داستان آشنا کند. تنها در یک رویداد که در میانۀ داستان است، شتاب روایت به صورت تسامحی، ثابت است.
کلیدواژهها
موضوعات