نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و زبان های خارجه، دانشگاه پیام نور، تهران

10.30465/lir.2024.49200.1880

چکیده

جان بالبی (1907-1990 م.) محقق انگلیسی است که به سبِ تحقیقاتش در زمینۀ رشد کودک و نظریۀ دلبستگی شهرت دارد. دیدگاه وی یکی از مهم‌ترین نظریه‌هایی است که به رابطه والدین(مراقب اصلی یا دایه یا جایگزین مادر) و کودک و پیامد آن در بزرگسالی اشاره دارد. وی دلبستگی را ارتباط روانی پایدار بین دو انسان معنا می‌کند که تا زندگی بزرگسالی ادامه می‌یابد، زیرا رفتار وابستگی منشأ زیستی دارد و اساس پیوندهای عاطفی را تشکیل می‌دهد. دلبستگی کودکی به دوران بزرگسالی تسری می‌یابد و آیندۀ فرد را رقم می‌زند. منظومۀ تمثیلی سلامان وابسال که ازآن روایت‌های گوناگونی دردست است، قصۀ عشق میان سلامان ودایه‌اش ابسال است. در این قصۀ عرفانی، دلبستگی و پیوند عاطفی عمیقی میان دایه که درحکم مادر است با کودک به وجود می‌آید که در بزرگسالی تبدیل به عشقی پُرسوز و گداز می‌شود. دایه، آنچنان پایگاه ایمن و حس امنیتی را در سلامان ایجاد می‌کند که سلامان با دوری از دایه تصمیم به خودکشی می‌گیرد. در این قصه، دلبستگی دارای مؤلفه ای تکامل یابنده است که به بقای سلامان مدد می‌رساند. براساس دستاورد تحقیق، در قصه سلامان و ابسال، از دید بالبی، در رابطه ناایمن میان والد و کودک موجب بی‌اعتمادی، مشکل در هماهنگی و حساس بودن و نارضایتی هیجانی در روابط عاشقانه در بزرگسالی شده است. دلبستگی میان سلامان و ابسال، فقط به دورۀ نوزادی محدود نمی‌شود و در مراحل بعدی زندگی سلامان تداوم دارد و زندگی هر دو را در بزرگسالی تحت تاثیر قرار می‌دهد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات