علی اصغر حبیبی؛ رضا اصغری
چکیده
نقد روانشناختی یکی از حوزههای جدید نقد ادبی به شمار میرود که ناقد در آن با تکیه بر اصول و مبانی روانشناسی، محرّکها و هیجانات روحی و عوامل مؤثر بر آفرینش یک اثر ادبی را مورد بررسی قرار میدهند و با بیان جریان باطنی و احوال درونی شاعر، تأثیری را که محیط، جامعه و سنن در تکوین این جریانها داشتهاند مورد مطالعه قرار میدهد؛ ...
بیشتر
نقد روانشناختی یکی از حوزههای جدید نقد ادبی به شمار میرود که ناقد در آن با تکیه بر اصول و مبانی روانشناسی، محرّکها و هیجانات روحی و عوامل مؤثر بر آفرینش یک اثر ادبی را مورد بررسی قرار میدهند و با بیان جریان باطنی و احوال درونی شاعر، تأثیری را که محیط، جامعه و سنن در تکوین این جریانها داشتهاند مورد مطالعه قرار میدهد؛ چراکه روان آدمی ابزارهایی را برای کاهش اضطراب و دفاع از خود در اختیار دارد که به آن مکانیسمهای دفاعی گفته میشود. فروید در سدة بیستم میلادی، آغازگر و پرچمدار روانشناسی علمی بود. شناختهشدهترین دستهبندی فروید از ساختار اجزای روان آدمی، الگوی نهاد، خود و فراخود است. ابوالعلاء معری (۹۳۷-۱۰۵۷م) و شوریده شیرازی (۱۸۵۷-۱۹۲۷م) دو شاعر نابینای عرب و ایرانی هستند که در کودکی و پس از تجربة بینایی محدود، حس دیداری خود را از دستدادهاند، اما با وجود این توانستهاند پا به عرصة ادبیات نهاده و آثاری را بر جای بگذارند. پژوهش حاضر بر آن است تا با رویکردی توصیفی–تحلیلی و بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، به بررسی مکانیسمهای دفاعی در شخصیت ابوالعلاء معری و شوریده شیرازی از خلال سقط الزند معری و دیوان شوریده بپردازد. نتایج این جستار حاکی از آن است که نابینایی دو شاعر منجر به یأسی آشکار در درون آنها شده و اشعارشان بیانگر میل آنها به زیبایی و دیدار است و برای کاهش اضطرابی که در پی نابینایی در آنان به وجود آمده، از مکانیسمهای دفاعی-روانی چون: جبران، باطلسازی، جابجایی، تحقیر دیگران و ... استفاده کردهاند.