الهه فیضی مقدم؛ محمد عارف؛ محمدرضا شریف زاده
چکیده
هدف این مقاله خوانش بیشمتنی اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامههای بهرام بیضایی بر پایه نظریه ژرار ژنت است. بیشمتنیت یکی از اقسام ترامتنیتِ ژنت، درباره ارتباطِ میان دو متن است. این نظریه بیشتر به برگرفتگی و تأثیر متن پیشین بر متن پسین میپردازد و شامل دو نوع اساسی، همانگونگی و تراگونگیست. اساطیر ترکیبی پیکرگردانی از مهمترین ...
بیشتر
هدف این مقاله خوانش بیشمتنی اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامههای بهرام بیضایی بر پایه نظریه ژرار ژنت است. بیشمتنیت یکی از اقسام ترامتنیتِ ژنت، درباره ارتباطِ میان دو متن است. این نظریه بیشتر به برگرفتگی و تأثیر متن پیشین بر متن پسین میپردازد و شامل دو نوع اساسی، همانگونگی و تراگونگیست. اساطیر ترکیبی پیکرگردانی از مهمترین عوامل اعجابآفرین در ادبیات بهشمار میآیند. در فرآیند پیکرگردانی، موجودات از صورتی بهصورت دیگر بدل میگردند و در حالت ترکیبی بهصورت مخلوقاتی مرکب از انسان، حیوان و... ظاهر میشوند. ادبیات خاستگاه حضور اساطیر است و بر یکدیگر تأثیرات دوسویه دارند، این رابطه بزنگاهیست که میتوان از منظر بیشمتنی به آن پرداخت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که این موجودات در هجده نمایشنامه بیضایی وجود دارند و حضور آنها وامدار ادبیات اسطورهای، افسانههای عامیانه و منظومههای پهلوانی است. بیضایی در فرآیند تبدیل روایات اساطیری (پیشمتن) به نمایشنامه (بیشمتن) به مضمون اصلی وفادار بوده و در اغلب موقعیتهای نمایشی از آنها بهطور مستقیم بهره برده است. روش پژوهشی این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و بر پایه تحلیل محتوای کیفی، ویژگیهای اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامههای بیضایی کشف شده و با استناد به نظریه بیشمتنیت، میزان تأثیرپذیری آنها از ادبیات کهن بررسی گردیده است.