فرانک جهانگرد؛ رحمان نقی زاده
چکیده
گرگ از قدیمترین روزگاران در بیشتر اقلیمهای جهان با بسیاری از اقوام زیسته و در اساطیرآنها جنبههای نمادین گستردهای یافته است. گرگ همزاد انسان از بدو آفرینش و همراه او در جهان پس از مرگ است. گرگ؛ نیای باستانی، پرورشدهنده، هدایتکننده و راهنماست و توان بارورسازی، حمایت و محافظت دارد و در نقش توتم نیز ظاهر شده است. این نقشهای گرگ ...
بیشتر
گرگ از قدیمترین روزگاران در بیشتر اقلیمهای جهان با بسیاری از اقوام زیسته و در اساطیرآنها جنبههای نمادین گستردهای یافته است. گرگ همزاد انسان از بدو آفرینش و همراه او در جهان پس از مرگ است. گرگ؛ نیای باستانی، پرورشدهنده، هدایتکننده و راهنماست و توان بارورسازی، حمایت و محافظت دارد و در نقش توتم نیز ظاهر شده است. این نقشهای گرگ را در بین اقوام شرق و غرب سرزمین ایران، به ویژه در بین رومیان، ترکان و مغولان به صورت بارز و برجستهای میتوان دید، اما در فرهنگ ایرانی چنین خویشکاری-هایی را یا هرگز نداشته یا فروگذاشته است. برجستهترین نقش گرگ را در متون حماسی فارسی و در پیوند با تورانیان (ترکان) میتوان دید. در این پژوهش به روش کتابخانهای نقش گرگ در اساطیر و به روش تطبیقی در فرهنگ ملل (به ویژه رومیان، ترکان و مغولان) و ایران بررسی خواهد شد. در این پژوهش در حوزه مطالعات میان رشتهای اسطوره شناسی و ادبیات و در پی یافتن پاسخ این پرسشهاست: خویشکاریهای گرگ در اساطیر سایر را کدام موجودات اسطورهای در فرهنگ ایرانی دارند؟ به عبارت دیگر جانشین گرگ در اساطیر ایران کدام موجود است؟ بر طبق این پژوهش، تنها پارهای از نقشهای گرگ را در اسطورههای ایرانی میتوان دید. در حالی که هیچ موجودی چنین نقشهای جامع و گستردهای ندارد، بخش عمدهای از این نقشها را سیمرغ ایفا میکند. البته همتاانگاری سیمرغ و شاهین (وارغن)، این حضور را پررنگتر جلوه میدهد. بخش دیگر خویشکاریهای گرگ در اسطورههای سایر ملل را شیر و بهرام در اساطیر ایرانی بر عهده دارند.