یاسر فراشاهی نژاد
چکیده
پارادایم به معنی سرمشقها و نمونههای حاکم بر ذهن و زبان دانشمندان در دورههای مختلف است و با اندکی تسامح، در علوم انسانی و هنر نیز نظامهای فکری غالب یا همان پارادایمها قابل شناسایی است. هنرمندان بسیاری خود را ذیل این نمونههای غالب میبینند و پیوندی عمیق با اندیشههای حاکم در زمان خود مییابند. در ایران از سالهای 1320 غالب هنرمندان ...
بیشتر
پارادایم به معنی سرمشقها و نمونههای حاکم بر ذهن و زبان دانشمندان در دورههای مختلف است و با اندکی تسامح، در علوم انسانی و هنر نیز نظامهای فکری غالب یا همان پارادایمها قابل شناسایی است. هنرمندان بسیاری خود را ذیل این نمونههای غالب میبینند و پیوندی عمیق با اندیشههای حاکم در زمان خود مییابند. در ایران از سالهای 1320 غالب هنرمندان و نویسندگان خود را وقف تبلیغ برای پارادایم حاکم؛ یعنی مارکسیسم کردهبودند و در دهه چهل، هنر مدرنِ خودارجاع «کانتی» بود که هنرمندان و نویسندگان متعددی را مجذوب خود ساخت. یک دهه بعد، تفکرات بومگرای اسلامی، که در ادامهی برخوردهای مختلف با سنت پدید آمده بود، زمینه را برای رشد زیباشناسی «قدسی» ایجاد کرد. به بیان دیگر روشنفکران و نواندیشان دینی با بهرهگیری از آرای فلاسفه غرب و سنتهای مذهبی، نوع جدیدی از فلسفهی هنر و ادبیات را در ایران پی نهادند. این نواندیشان که افرادی چون علی شریعتی، مرتضی مطهری، عبدالکریم سروش، داوری اردکانی و دیگران بودند، گرچه در موارد متعددی اختلاف نظر داشته و دارند، در زیباشناسی به حضور یک «امر قدسی» در هنر اسلامی باور دارند. بنابراین، باورمندی به امرقدسی در کنار شرایط اجتماعی و سیاسی ، به خصوص پس از انقلاب اسلامی، زمینه را برای رشد هنر اسلامی- انقلابی فراهم ساخته است.