بهمن نامور مطلق؛ پریسا علیخانی
چکیده
اسطوره-آیین سارای یکی از روایت های مشهور و مشترک در میان مردم آذربایجان (ایران و جمهوری آذربایجان) است. این اسطوره-آیین، روایت عشق دختر و پسری است که در اثر غیبت عاشق و ظلم خانِ روستا به خودکشی معشوق می انجامد. این اسطوره-آیین در ادبیات و هنر مردم این مناطق ریشه دوانده و دارای بار ارزشی بالایی در فرهنگ این منطقه است. نگارندگان در این پژوهش ...
بیشتر
اسطوره-آیین سارای یکی از روایت های مشهور و مشترک در میان مردم آذربایجان (ایران و جمهوری آذربایجان) است. این اسطوره-آیین، روایت عشق دختر و پسری است که در اثر غیبت عاشق و ظلم خانِ روستا به خودکشی معشوق می انجامد. این اسطوره-آیین در ادبیات و هنر مردم این مناطق ریشه دوانده و دارای بار ارزشی بالایی در فرهنگ این منطقه است. نگارندگان در این پژوهش که به شیوه ی توصیفی-تحلیلی انجام شده است، تلاش کرده اند تا الگوی عشق را در این روایت، بررسی نموده و اصلی ترین ویژگی آن را استخراج نمایند. مطابق مطالعات انجام شده، مطابق با نظریه ی رنه ژیرار، قربانی شدن معشوق در نتیجه ی میل به تقلید و به دست آوردن دختری که اغلب مردان روستا خواهان وی هستند، توسط خان روستا و گسترش خشونت در میان افراد روستا در جهت حفظ ناموس روستا که نامزد مرد دیگری است ، اصلی ترین الگو برای این روایت شناخته شده است. در این ماجرا، خودکشی معشوق به عنوان تنها راه حل برون رفت از این مناقشه در جهت حفظ اصالت، وفاداری و آزادگی یک زن و در عینحال، ممانعت از آسیب دیدن سلامت و امنیت روستا توسط خان است. پس از این قربانی شدن، قربانی تبدیل به یک اسطوره شده و از آیین سارای که به واسطه ی ادبیات شفاهی و کتبی، موسیقی، شعر، تئاتر و سینما نمود می یابد، پشتیبانی میکند.
سعیده صمیمی؛ پروانه عادلزاده؛ کامران پاشایی فخریی
چکیده
مثلث کارپمن یک الگوی اجتماعی یا روانشناختی است که تعاملِ بین افراد را در یک تحلیل تراکنش، که توسط استفان کارپمن طراحی شده است، توضیح میدهد. این الگو سه نقش روانشناختی را که معمولا افراد ناخودآگاه در موقعیتهای روزمره اشغال میکنند، بیان میکند؛ در مدل ترسیمی مثلث کارپمن سه ضلع وجود دارد. یک ضلع به نام ناجی، ضلعی به نام قربانی ...
بیشتر
مثلث کارپمن یک الگوی اجتماعی یا روانشناختی است که تعاملِ بین افراد را در یک تحلیل تراکنش، که توسط استفان کارپمن طراحی شده است، توضیح میدهد. این الگو سه نقش روانشناختی را که معمولا افراد ناخودآگاه در موقعیتهای روزمره اشغال میکنند، بیان میکند؛ در مدل ترسیمی مثلث کارپمن سه ضلع وجود دارد. یک ضلع به نام ناجی، ضلعی به نام قربانی و ضلع دیگر با عنوان آزارگر. هر شخص یک نقش اصلی و آشناترین نقش را دارد کارپمن این موقعیت را دروازه شروع مینامد. اگرچه هر کسی نقشی دارد که بیشترین آشنایی را با آن دارد، اما وقتی فرد روی مثلث قرار گرفت، به طور خودکار از طریق تمام موقعیتها میچرخد و نقشها را تغییر میدهد. مقاله پیشرو مبتنی بر رویکرد تحلیلی روانکاوانه تلاش خواهد کرد تا شخصیت طوبا را بر اساس مثلث کارپمن تببین نماید. آنچه از بازخوانی شخصیت طوبا در رمان برمیآید این است که شخصیت طوبا بر اساس مثلث کارپمن حالت چرخشی دارد. و در هر سه نقش جا به جا میشود و در هر سه جایگاه ایفای نقش میکند. از ناجی به قربانی جهت گیری می کند و از قربانی به آزارگری که این پرسه تقریبا تکرار میشود و بیشتر در نقش آزارگر و قربانی ظاهر میشود. طوبا در مثلث کارپمن گیر میافتد و در واقع اسیر بازهای روانی میشود که حاصلی جز استیصال و درماندگی ندارد.