پژوهشهای میان رشته ای ادبی
فاطمه راکعی
چکیده
امروزه، در کنار دیگر منابع تاریخی، متون ادبی در عرصه ی پژوهش های تاریخی، از جای گاهی ویژه برخوردارند؛ پژوهش حاضر، بر مبنای داستان «زال و رودابه» ، که به بخش اسطوره ای شاه نامه ی فردوسی تعلق دارد، به تبیین ابعاد مختلف شخصیتی «سین دخت»، مادر «رودابه» می پردازد.از طریق مطالعه ی اسطوره ها، که یک سر در دنیای مه آلود گذشته، ...
بیشتر
امروزه، در کنار دیگر منابع تاریخی، متون ادبی در عرصه ی پژوهش های تاریخی، از جای گاهی ویژه برخوردارند؛ پژوهش حاضر، بر مبنای داستان «زال و رودابه» ، که به بخش اسطوره ای شاه نامه ی فردوسی تعلق دارد، به تبیین ابعاد مختلف شخصیتی «سین دخت»، مادر «رودابه» می پردازد.از طریق مطالعه ی اسطوره ها، که یک سر در دنیای مه آلود گذشته، و سری دیگر در توجیه هستی، با بیان افسانه ای رویدادهای تاریخی دارند، می توان به مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جوامع، و آرمان ها و آرزوهای ملت ها در این زمینه ها پی برد.شخصیت «سیندخت» در شاه نامه، بیش از آن که به وجود واقعی زنی با این نام و مشخصات در تاریخ صحه بگذارد، حاکی از این است که در فرهنگ ایران باستان، و داستان ها و افسانه های بازمانده از آن دوران، که سینه به سینه نقل شده و در دوره های بعد، بعضا به کتابت در آمده، و به حکیم شاعری چون «فردوسی» منتقل شده است، باورمندی و احترام به توان مندی های زنان در مدیریت خانواده، تدبیر امور اجتماعی، و ایفای نقش در حل و فصل معضلات سیاسی، رفع مخاصمات، و پیش گیری از وقوع جنگ و خون ریزی ، دیدگاه رایج بوده است. پژوهش های صورت گرفته در منابع معتبر تاریخی، در خصوص جای گاه زنان در خانواده و جامعه ی ایران باستان، بر یافته های تحقیق حاضر، که بر مبنای مطالعه در شخصیت «سیندخت» در متن ادبی «شاه نامه ی فردوسی» انجام شده است، صحه می گذارد.
محمد احمدی
چکیده
فردوسی در کتاب سترگ خویش در مواضعی از افکار و اندیشههای خود پرده برداشته است. یکی از مهمترین مواضعی که در آن مقام حکیم طوس از عقاید شخصی خود سخن گفته است، ابیاتی است که عموماً پس از یک واقعۀ ناگوار یا مرگ یکی از شخصیتهای شاهنامه ا آمده و در آن فردوسی در مذمت جهان و بیمهری روزگار داد سخن داده است. در این مواضع که در این پژوهش از آن ...
بیشتر
فردوسی در کتاب سترگ خویش در مواضعی از افکار و اندیشههای خود پرده برداشته است. یکی از مهمترین مواضعی که در آن مقام حکیم طوس از عقاید شخصی خود سخن گفته است، ابیاتی است که عموماً پس از یک واقعۀ ناگوار یا مرگ یکی از شخصیتهای شاهنامه ا آمده و در آن فردوسی در مذمت جهان و بیمهری روزگار داد سخن داده است. در این مواضع که در این پژوهش از آن با نام شکواییهها یاد میشود، فردوسی بر اساس نظریۀ دراماتیستی برک برای برقراری ارتباط بر رکن صحنه تأکید دارد. تأکید بر صحنه در ارتباطات انسانی ناشی از نوعی جبرگرایی فلسفی است که عوامل محیطی را در ایجاد تغییر دخیل میداند و اختیار انسان را محدود میشمارد. از جمله عوامل پدید آمدن چنین جهانبینیای در شکواییههای فردوسی و تکرار آن با بسامد بالا در شاهنامه، یکی تأثیر خود شاهنامه یعنی داستان زوال شکوه و عظمت هر دورۀ اساطیری، حماسی و تاریخی ایران و مرگ محتوم شاهان و پهلوانان ایرانی است و دیگر شرایط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دورۀ حیات شاعر است که جریانهای مدنی متفاوتی از دل آن پدید آمده است . این همه زمینۀ مشترکی است که میان فردوسی و مخاطبان او وجود دارد و فردوسی با تأکید بر این زمینۀ مشترک اثر خود را پدید آورده است. پژوهش حاضر نشان میدهد که چه عواملی زمینۀ مشترک میان فردوسی و مخاطبان او را پدید آورده است و این زمینۀ مشترک در برقراری یک ارتباط موفق میان اثر فردوسی و مخاطبان آن که ایرانیان هستند چه تأثیری داشته است.