پژوهشهای میان رشته ای ادبی
فاطمه ماه وان
چکیده
هنر تصویرگری آثار ادبی علاوه بر زینتبخشی اثر به درک بهتر متن نیز کمک میکند. نگارگری رباعیّات خیّام نه تنها نظر هنرمندان مشرق زمین بلکه به مدد ترجمه فیتز جرالد توجّه نقّاشان مغرب را نیز به خود جلب کرده است. این پژوهش شاخصترین نمونههای نگارههای رباعیّات خیّام را از مشرق تا مغرب بررسی میکند و به این پرسش پاسخ میگوید که تصویرگری ...
بیشتر
هنر تصویرگری آثار ادبی علاوه بر زینتبخشی اثر به درک بهتر متن نیز کمک میکند. نگارگری رباعیّات خیّام نه تنها نظر هنرمندان مشرق زمین بلکه به مدد ترجمه فیتز جرالد توجّه نقّاشان مغرب را نیز به خود جلب کرده است. این پژوهش شاخصترین نمونههای نگارههای رباعیّات خیّام را از مشرق تا مغرب بررسی میکند و به این پرسش پاسخ میگوید که تصویرگری هنرمندان شرق و غرب چه تفاوتهایی با هم دارند و هر کدام از چه منظری به رباعیّات توجّه کردهاند؟ از مشهورترین نمونههای شرقی رباعیّات نگارههای محمّد تجویدی و از بهترین نمونههای غربی تقّاشیهای ادموند سالیوان، گابریل روزرتی، گیلبرت جیمز است که این پژوهش به آن میپردازد. ضرورت تحقیق در آن است که گرچه در مغرب زمین به تصویرگری رباعیّات توجّه وافری بذل شده امّا ایرانیان آنچنان که باید اشعار خیّام و به ویژه تصویرگری آن را مورد توجّه قرار ندادهاند و نگارههای موجود عمدتاًً جنبه هنر بازاری دارد. از این رو مقایسه این نگارهها با نمونههای غربی آن میتواند قابلیّتهای تصویری رباعیّات را بیشتر نمایان سازد. حاصل پژوهش نشان میدهد که نگارگران ایرانی به خلق معادل تصویری برای رباعیّات اکتفا کردند اما هنرمندان غربی رویکردی تفسیری به رباعیّات داشته و سعی کردند تا از طریق نمادهای اساطیری و پیوند فرهنگ شرق و غرب تصاویر مبتکرانهای برای رباعیّات خیّام خلق کنند.
چنور سیدی؛ حسن کریمیان
چکیده
هروایت هنری از جمله هنر نگارگری که توسط روایت گران آفریده می شوند، شامل مجموعه ای از گفته هایی است که در طی روایت به آن ها هویت داده می شود و صدایی از درون دنیای نگاره ها که متعلق به نگارگر است، آن ها را برای دنیای بیرون نقل می کنند. نگارگر برای انتقال ذهن هدفمند خود از بیرون و درون نگاره ها از انواع زاویه ی دید برای روایت داستان، برخورداری ...
بیشتر
هروایت هنری از جمله هنر نگارگری که توسط روایت گران آفریده می شوند، شامل مجموعه ای از گفته هایی است که در طی روایت به آن ها هویت داده می شود و صدایی از درون دنیای نگاره ها که متعلق به نگارگر است، آن ها را برای دنیای بیرون نقل می کنند. نگارگر برای انتقال ذهن هدفمند خود از بیرون و درون نگاره ها از انواع زاویه ی دید برای روایت داستان، برخورداری جسته است؛ همچنین با توجه به راویتگر بودن خود، در سیر روایت پردازی نقش هایی را عهده دارد که شامل: کارکردهای (بازنمایی، کنترلی و تفسیری) است. پژوهش حاضر، در پی پاسخ گویی به این پرسش هاست، نگارگر بر اساس گفتمان روایی ژپ لینت ولت از چه کارکردهای در نگاره های خود، درمواجهه با مخاطب برخوردار است؟ کدام کارکرد بر کارکردهای دیگر می چربد؟ تأثیرکارکرد غالب در نگارهها چگونه است؟ پژوهش حاضر با بررسی و مطالعات کتابخانهایی بین رشته ایی ادبیات و هنر باستانی به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده است برای پاسخ به پرسش های فوق با بررسی نگاره هایِ اثر کمال الدین بهزاد هراتی در دوره تیموریان، به این نتیجه می رسد در عمل روایت پردازی توسط نگارگر، کارکرد تفسیری بر کارکردهای دیگر غلبه دارد و دلیل آن را نیز می توان جنبه ی اخلاقی و تعلیمی بودن آن آثار دانست که بر ژانر محتوای تصویر، بسیار تأثیرگذار است و نگارگر از طریق کارکردها و مسئولیت های خود، مخاطب را به جنبهی اخلاقی و تعلیمی بودن نگاره ها سوق میدهد.