پژوهشهای میان رشته ای ادبی
سوسن موسائی؛ جهانگیر صفری؛ ابراهیم ظاهری عبدوند
چکیده
از نظر لیکاف و جانسون، استعارۀ انسانانگاری، استعاره هستیشناختی است که از طریق آن، مفاهیم انتزاعی شخصیت انسانی مییابند و میتوان به نگرش و کنش مورد نظرگوینده، دربارۀ شی یا پدیدۀ مورد وصف پیبرد. هدف در این پژوهش نیز بررسی انسانانگاری دنیا در حدیقهالحقیقه و مثنوی است تا نشان داده شود این دو شاعر بیشتراز چه خصوصیات انسانی ...
بیشتر
از نظر لیکاف و جانسون، استعارۀ انسانانگاری، استعاره هستیشناختی است که از طریق آن، مفاهیم انتزاعی شخصیت انسانی مییابند و میتوان به نگرش و کنش مورد نظرگوینده، دربارۀ شی یا پدیدۀ مورد وصف پیبرد. هدف در این پژوهش نیز بررسی انسانانگاری دنیا در حدیقهالحقیقه و مثنوی است تا نشان داده شود این دو شاعر بیشتراز چه خصوصیات انسانی برای شخصیتبخشی به دنیا استفاده کرده و از این طریق، چه نگرشی و کنشی در مخاطبان برانگیخته اند. نتایج پژوهش نشان میدهد سنایی و مولانا با نسبت دادن ویژگیهای جسمانی، اخلاقی و اجتماعی انسان، به دنیا، سبب شکلگیری استعارة «دنیا به مثابة انسان» شدهاند. این استعاره، خود شامل دو استعارۀ جزئیترِ «دنیا به مثابۀ زن» و «دنیا به مثابة انسانی با ویژگی اخلاقی- اجتماعی» است. زیر مقولههای استعارة «دنیا به مثابة زن» که بر اساس نوع شناخت از ازدواج و روابط خانوادگی ایجاد شده است، نشان میدهد در شعر سنایی، دنیای زنگون جلوة بیشتری دارد وبرخلاف مولانا که تنها دو ویژگی اخلاقی و اجتماعی این زن را به تصویر کشیده، در شعر سنایی این دنیای زن گون، ظاهری جسمانی و ناخوشایند نیز دارد که سبب دلزدگی جسمی و جنسی از آن میشود. در «استعارۀ دنیا به مثابة انسانی با ویژگی اخلاقی- اجتماعی»، نیز که بر اساس شناخت از تعامل اجتماعی شکل گرفته است، این دو شاعر به تصویرسازهای مشابهی از دنیا پرداختهاند؛ با این تفاوت که سنایی، دنیا را انسانی با دنیایِ درونی منفی به تصویر کشیده است؛ اما در شعر مولانا، انسانی است با ویژگی اخلاقی و اجتماعی مثبت و منفی.
سید ناصر جابری اردکانی؛ حسین علی اکبری؛ دریا محیط
چکیده
مثنوی مولانا جلالالدین رومی دایرهالمعارف فرهنگ ایرانی- اسلامی است. این اثر به دلیل اشتمال بر داستانهای متعدد و نیز به دلیل تعمق مولانا در مسائل روانشناختی، اثری مهم و قابل تأمل است. بر این اساس در این تحقیق اختلالات جنسی و مسألۀ هویتهای جنسی متفاوت (دگرباشان) -که به دلیل عرفی کمتر به آن توجه شده است- بررسی می گردد. سؤال تحقیق ...
بیشتر
مثنوی مولانا جلالالدین رومی دایرهالمعارف فرهنگ ایرانی- اسلامی است. این اثر به دلیل اشتمال بر داستانهای متعدد و نیز به دلیل تعمق مولانا در مسائل روانشناختی، اثری مهم و قابل تأمل است. بر این اساس در این تحقیق اختلالات جنسی و مسألۀ هویتهای جنسی متفاوت (دگرباشان) -که به دلیل عرفی کمتر به آن توجه شده است- بررسی می گردد. سؤال تحقیق این است که مولانا کدام ناهنجاریهای جنسی را در لابلای حکایات بیان کرده است و دیدگاه او دربارۀ دگرباشان چیست؟ هدف تحقیق این است که دقت نظر مولانا دربارۀ اختلالات جنسی بیان شود و در عین حال به روش تحلیلی – توصیفی نقدی بر دیدگاه او و همعصرانش دربارۀ هویتهای جنسی دیگرگونه مطرح شود. این تحقیق نشان میدهد که گونههای مختلفی از اختلالات جنسی از سوی مولانا در پردۀ طنز و حکایت طرح و نقد شده است. از آن جمله: همجنسگرایی، پدوفیلی، بستیالیتی، بهرهکشی جنسی، اختگی، مبدلپوشی و... . همچنین دو هویّت جنسی برای مولانا و همعصران او غریب بوده و نکوهش شده است، این دو گروه «مخنّث» و «سَعتَری» نامیده شدهاند و همان است که امروزه ترانسسکسوال و لزبین نامیده میشوند. مولانا این خوی همجنسگرایی و رفتارهای منوط به آن را در این دو طیف، ذاتی – معادل مادر زاد و ژنتیکی- دانسته؛ عملکردی که درون آن تناقضی آشکار نهفته است و امروزه میتوان دربارۀ آن تأمل و تجدید نظر کرد. معرفی این دو جنسیت، آنگونه که در این مقاله آمده تا کنون صورت نگرفته و میتواند زمینۀ تحقیقات مرتبط دیگری را فراهم آورد.