پژوهشهای میان رشته ای ادبی
علیرضا شعبانلو
چکیده
لیکاف و جانسون، استعاره را ابزاری شناختی میدانند که بواسطة چیزی متعارف و تجربی، چیزی دیگر را میشناسیم. از نظر آنان استعاره در سراسر زندگی روزمره و نه تنها در زبان، که در اندیشه و عمل ما جاری است و نظام مفهومی معمول ما که در چارچوب آن میاندیشیم و عمل میکنیم، ماهیتی اساساً استعاری دارد. آنان مدّعیاند در نظریههای سنتی، به رابطة ...
بیشتر
لیکاف و جانسون، استعاره را ابزاری شناختی میدانند که بواسطة چیزی متعارف و تجربی، چیزی دیگر را میشناسیم. از نظر آنان استعاره در سراسر زندگی روزمره و نه تنها در زبان، که در اندیشه و عمل ما جاری است و نظام مفهومی معمول ما که در چارچوب آن میاندیشیم و عمل میکنیم، ماهیتی اساساً استعاری دارد. آنان مدّعیاند در نظریههای سنتی، به رابطة استعاره با تفکر توجّه نشده است؛ بلکه فقط به تعابیر زبانی استعارهها در شعر و ادبیات توجه کردهاند و بین زبان روزمره و زبان ادبی تمایز نهادهاند. از این رو تعریف جدید را در تقابل با استعارة زبانی، استعارة مفهومی نامیدند که دارای ویژگیهای چون یکسویگی نگاشت و اصل تغییر ناپذیری است و به انواعی چون استعاره متعارف و نو و تصویری تقسیم میشود. در این مقاله، نظریة استعاره مفهومی و برخی از تناقضهای درونی آن را نقد کردهایم که برخی از نتایج عبارتند از: شناخت و فهم استعاری نیست بلکه قیاسی است؛ استعاره مبتنی بر شباهت است و تغییر ناپذیری اصل معتبری نیست.
صمد علی آقایی؛ وحید غلامی؛ صادق محمدی بلبلان آباد؛ عادل دست گشاده
چکیده
در این جستار با تکیه بر مفهوم شناختی استعاره، نگارنده قصد دارد کلان استعارة عشق را در اشعار شیرکو بیکس، شاعر کُرد معاصر بررسی کند. دادههای پژوهش، اشعار موجود در کتاب مجموعه شعر اینک دختری سرزمین من است (2011) میباشد که در آن استعارههای کلان و مفهومیِ متعدد و مختلفی مشاهده میشود. اینکه عشق چگونه در اشعار بیکس نمود پیدا میکند ...
بیشتر
در این جستار با تکیه بر مفهوم شناختی استعاره، نگارنده قصد دارد کلان استعارة عشق را در اشعار شیرکو بیکس، شاعر کُرد معاصر بررسی کند. دادههای پژوهش، اشعار موجود در کتاب مجموعه شعر اینک دختری سرزمین من است (2011) میباشد که در آن استعارههای کلان و مفهومیِ متعدد و مختلفی مشاهده میشود. اینکه عشق چگونه در اشعار بیکس نمود پیدا میکند و چگونه استعارههای مفهومی خُردِ موجود در روساخت این اشعار توسط استعارة کلان عشق انسجام یافتهاند، سوالات اصلی پژوهش میباشند. پژوهش حاضر با تکیه بر نظریة استعارههای مفهومی لیکاف و جانسون (1980) و نظریات کووچش (2010)، و به روش استنباطی- تحلیلی صورت گرفته است و نگارش آن برپایة شیوة کتابخانهای میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که اولاً عشق مفهومی بارز در اشعار بیکس میباشد و همچنین، استعارههای خُرد به کار رفته در روساخت این آثار داری زیرساختی پایهای به نام کلاناستعارة عشق هستند که در سراسر متن موج میزند.