پژوهشهای میان رشته ای ادبی
مژگان ربانی؛ مهیار علوی مقدم؛ محمود فیروزی مقدم؛ سهند خیرآبادی
چکیده
این مقاله میکوشد با رویکردی بینانشانهشناسی و بر اساس الگوی رمزگان روایی رولان بارت به تحلیل فیلم اقتباسی «گاو خونی» ساختۀ بهروز افخمی برگرفتهشده ازرمان گاوخونی نوشتۀ جعفرمدرّس صادقی بپردازد. در نقد آثار سینمایی، به طور عمده به جنبههای زیباییشناسی، صحنه پردازی، عناصر بصری فیلم و درونمایۀ فیلم توجّه میشود و دلالتها، ...
بیشتر
این مقاله میکوشد با رویکردی بینانشانهشناسی و بر اساس الگوی رمزگان روایی رولان بارت به تحلیل فیلم اقتباسی «گاو خونی» ساختۀ بهروز افخمی برگرفتهشده ازرمان گاوخونی نوشتۀ جعفرمدرّس صادقی بپردازد. در نقد آثار سینمایی، به طور عمده به جنبههای زیباییشناسی، صحنه پردازی، عناصر بصری فیلم و درونمایۀ فیلم توجّه میشود و دلالتها، نشانهها و مؤلّفههای نشانهشناختی و معناشناختی آن، کمتر مورد توجّه قرار میگیرد. در تحلیل سینما، رویکرد نشانهشناسی به بررسی، تحلیل و تفسیر کنش دلالت پذیری و فرایند معنا سازی متن میپردازد و فیلم را به عنوان یک نظام نشانهای تصویری، دربرگیرندۀ «تصویر»(باز نمودشی)،«شاخص»(نشانة نقش کارکردی برای بازنمود تصویر) و «نماد»(نشانة تلقین کنندۀ معنا از معنای ذاتی تصویر) بررسی میکند. در رویکرد بینانشانهای، به یاری الگوی رمزگان روایی رولان بارت، یعنی رمزگان هرمنوتیکی، فرهنگی، معنابنی، کنشمند و نمادین، میتوان به تحلیل بینانشانه شناختی فیلمهای سینمایی از جمله فیلم اقتباسی «گاو خونی» پرداخت. دستاورد این پژوهش این است که با بررسی نظام نشانگانی متمایز بین دو متن زبانی- ادبی و متن تصویری، میتوان به تحلیل بینانشانگانی متنی ادبی-روایی(دراین پژوهش: رمان«گاوخونی») وفیلم اقتباسی-روایی(دراین پژوهش: فیلم«گاو خونی») به کمکِ رمزگان روایی پنجگانة رولان بارت پرداخت که این پژوهش، موجب غنای مطالعات متن شناختی ومطالعات سینمایی می شود.
هدا امینی؛ مهیار علوی مقدم؛ محمود فیروزی مقدم
چکیده
تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی میان رشتهای در حوزههای زبانشناسی، نقدادبی و جامعه شناسی است که بر کارکرد اجتماعی زبان در جامعه و سیاست و نحوة بازتولید قدرت اجتماعی و سیاسی تاکید میکند. بر اساسِ نظریۀ نورمن فرکلاف ، برای کشف لایههای زیرین و تحلیل الگوی گفتمانی، باید سه سطح «توصیف»، «تفسیر» و«تبیین» را بررسی ...
بیشتر
تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی میان رشتهای در حوزههای زبانشناسی، نقدادبی و جامعه شناسی است که بر کارکرد اجتماعی زبان در جامعه و سیاست و نحوة بازتولید قدرت اجتماعی و سیاسی تاکید میکند. بر اساسِ نظریۀ نورمن فرکلاف ، برای کشف لایههای زیرین و تحلیل الگوی گفتمانی، باید سه سطح «توصیف»، «تفسیر» و«تبیین» را بررسی کرد. برای دست یافتن به الگوی گفتمانی درسطح «تبیین» که سطح اصلی و بنیادین در بررسی جامعهشناسی زبان است، باید سطح «توصیف» (شاخصهای زبانشناختی، عناصر صوری زبان و دستور زبان متن) و سطح «تفسیر» (فرایندهای گفتمان، بافت موقعیتی متن و عوامل بینامتنی) مورد توجّه قرار گیرد. در این مقاله که به روش تحلیلی- توصیفی به گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، روش تحلیل داده ها به روش کیفی وروش استدلال استقرایی(ازجز به کل) انجام شده میکوشیم برپایة نظریة گفتمانی نورمن فرکلاف، به بررسی رابطة دیالکتیک زبان و قدرت و زبان و گفتمان در رمان چراغها را من خاموش میکنم صرفاً در دو سطح توصیف وتفسیر بپردازیم. دستاورد تحلیل گفتمانی این رمان این است که زویا پیرزاد با تسلط بر گونههای آوایی، واژگانی، ساختارجمله و انواع آن و شخصیت پردازی متن در این اثر، زیر ساختی مناسب برای ورود به سطوح دیگر تحلیل گفتمان انتقادی ایجادکرده است. کاربرد الگوی گفتمانی رمان چراغها را من خاموش میکنم، ازنظرفرکلاف، درسطح توصیف، یعنی توصیف عناصر زبانشناختی و ساختهای زبانی و در سطح تفسیر، یعنی تفسیر فرایندهای گفتمان، گامی است در شناختِ لایههای زیرین این رمان و شناختِ ساختارها و کنش اجتماعی و جهان نگری انتقادی و جامعه شناختی.