پژوهشهای میان رشته ای ادبی
سعیده طاهری رستمی؛ ماندانا منگلی
چکیده
مقالۀ حاضر به بررسی صفات رفتاری شخصیتها در رمان پاییز فصل آخرسال استاز نسیم مرعشی(تولد1363 ش.) براساس نظریۀ صفات از دیدگاه ریموند کتل (1905-1998م.) میپردازد. شخصیتهای اصلی رمان ِ مذکور، سه زن به اسامی لیلا، روجا و شبانه دارای صفات رفتاری هستند که درگیرمهاجرت، روابط خانوادگی، عاطفی و شغلی هستند. یکی از دیدگاهها دربارة شخصیت را میتوان ...
بیشتر
مقالۀ حاضر به بررسی صفات رفتاری شخصیتها در رمان پاییز فصل آخرسال استاز نسیم مرعشی(تولد1363 ش.) براساس نظریۀ صفات از دیدگاه ریموند کتل (1905-1998م.) میپردازد. شخصیتهای اصلی رمان ِ مذکور، سه زن به اسامی لیلا، روجا و شبانه دارای صفات رفتاری هستند که درگیرمهاجرت، روابط خانوادگی، عاطفی و شغلی هستند. یکی از دیدگاهها دربارة شخصیت را میتوان نظریۀ صفات ریموندکتل دانست این نظریه سعی دارد تا صفات فرد را که ناشی از رفتار اوست، وصف کند. از دید ریموندکتل، صفات یک ساختار روانی است که از مشاهده رفتار خاص انسان استنباط میشود. در شخصیتِ آدمی، صفات صوری، آشکار و ظاهریاند و دوام آنها بسیار کم است و صفات عمقی بادوام بوده و از نظر کتل اهمیت بیشتری دارند. ریموندکتل شانزده عامل را در مورد صفات شخصیتی ارائه میدهد که سیزده عامل آن در رمان مورد بحث دیده میشود. مقالۀ حاضر به روش توصیفی-تحلیلی میکوشدتا به این سوال اصلی پاسخ دهد براساس نظریۀ کتل، چه نوع شخصیتهایی در رمان یادشده بهکاررفته و بیشترین تیپ شخصیت کدام است و چرا؟ براساس نتایج تحقیق، بیشترین تیپ شخصیت در داستان پاییز فصل آخر سال است، براساس نظریات تیپ شخصیتی ریموند کتل، شخصیت مضطرب و پریشان است که در روایت زندگی شخصیتِ مادر شبانه نمود بیشتری دارد. وی به دلایل مشکلات اجتماعی، کار بیرون از منزل و مراقبت از فرزند عقب ماندۀ ذهنی مضطرب و پریشان است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
ساچلی امامی علی بنه سی؛ شهرام همت زاده
چکیده
چکیده:
آثار ادبی و مسائل اجتماعی با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. چنانکه با بررسی آثار بزرگ ادبی می توان به نکات ظریف اجتماعی پی برد. از جمله مسائل مهمی که همواره در طول تاریخ ذهن بشر را به خود مشغول داشته مساله زن و جایگاه او در جوامع مختلف می باشد.بر این اساس این مقاله درصدد است تا با مطالعه مضمون جنسیت زدگی در دو اثر از صادق هدایت «زنی ...
بیشتر
چکیده:
آثار ادبی و مسائل اجتماعی با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. چنانکه با بررسی آثار بزرگ ادبی می توان به نکات ظریف اجتماعی پی برد. از جمله مسائل مهمی که همواره در طول تاریخ ذهن بشر را به خود مشغول داشته مساله زن و جایگاه او در جوامع مختلف می باشد.بر این اساس این مقاله درصدد است تا با مطالعه مضمون جنسیت زدگی در دو اثر از صادق هدایت «زنی که مردش را گم کرد» و آنتوان چخوف «بانو با سگ ملوس» روابط فکری و ادبی این دو نویسنده را تطبیق و بررسی نماید. در حقیقت از طریق ترکیب مطالعات میان رشته ای زنان و ادبیات داستانی مسائل و پرسش های مطرح می شود که از اهداف هر دو رشته است. برای این منظور با تحلیل محتوا از نوع جهت دار، عناصر زبانی جنسیت زده را طبق مفاهیم مدل پاک نهاد جبروتی و پایه های ارزشی فمنیسم از متن اصلی هر دو داستان استخراج٬ دسته بندی و کدگذاری کرده و به تفسیر آنها پرداختیم.با توجه به فراوانی واژگان جنسیت زده داستان هدایت از لحاظ زبانی کاملا جنسیت زده است و او از این ابزار برای به تصویر کشیدن جامعه مردسالار عصر خود به خوبی بهره برده است.این درحالی است که در داستان چخوف واژگان جنسیت زده محدودتری به کار رفته و با نزدیک شدن به پایان داستان از میزان استفاده از واژگان کاسته شده است.
پژوهشهای میان رشته ای ادبی
زهرا علیدوستی شهرکی؛ سجاد نحفی بهزادی؛ ابراهیم ظاهری عبدوند
چکیده
کتابهای تصویری با انتقال مفاهیم از طریق تصویر، نقش مهمی در تعلیم و تربیت و همچنین شکلگیری و رشد ابعاد ذهنی و اطلاعات مخاطب کودک و نوجوان از شخصیت، محتوا، فضا و حال و هوای داستان دارند. یکی از کارکردهای مهم تصویر، انتقال فضا، لحن و محتوای داستانهای کهن برای مخاطب کودک و نوجوان است. شاهنامه فردوسی یکی از متونی است که برای نوجوانان ...
بیشتر
کتابهای تصویری با انتقال مفاهیم از طریق تصویر، نقش مهمی در تعلیم و تربیت و همچنین شکلگیری و رشد ابعاد ذهنی و اطلاعات مخاطب کودک و نوجوان از شخصیت، محتوا، فضا و حال و هوای داستان دارند. یکی از کارکردهای مهم تصویر، انتقال فضا، لحن و محتوای داستانهای کهن برای مخاطب کودک و نوجوان است. شاهنامه فردوسی یکی از متونی است که برای نوجوانان بازنویسی شده است. استفاده از عنصر تصویر در بازنویسی این اثر گران سنگ، مخاطب را در شناخت قهرمانان، اسطورههای ملی و فضای حماسی داستان آشنا میکند. هدف این جستار، بررسی و تحلیل تصاویر داستانهای بازنویسی شده شاهنامه براساس مولفه-های متن و تصویر پری نودلمن است. نودلمن شش مولفه برای تصویرپردازی داستان پیشنهاد میدهد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به دنیال پاسخ گویی به این سوالات است که تصاویر داستانهای بازنویسی شده تا چه اندازه با مولفههای شش گانه نودلمن درباره تصویر مطابقت دارد؟ 2. کدام مولفه از موارد شش گانه نودلمن در تصاویر داستانهای بازنویسی شده دیده میشود؟ 3. تصاویر بازنویسی شده کدام روایت (صالحی یا فتاحی) با مولفههای شش گانه مطابقت بیشتری دارند؟. نتایج نشان داد که تصاویر داستان های بازنویسی شده (به روایت صالحی و فتاحی) بیشتر با مولفههای اول (ابتداییترین ارتباط میان متن و تصویر) و دوم (تصویر صرفاً معادل دیداری واژگان را عرضه میکند) نظریه نودلمن مطابقت دارند. مولفه سوم که مهمترین مولفه از نظر تصویرپردازی است، در هیچ کدام از تصاویر داستانهای بررسی شده، دیده نشد.