پریسا نصیری؛ یحیی طالبیان
چکیده
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی نوین از تحلیل گفتمان و به عبارتی نوعی پژوهش گفتمانی است که وجه جامعه شناختی دارد. همچنان که از لفظ انتقادی برمیآید،به مسالهی قدرت،سلطه، نابرابری و بازتولید و مقاومت در برابر قدرت در متون میپردازد. تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف یکی از برجستهترین نظریات در حوزهی گفتمان محسوب میشود که به ساخته ...
بیشتر
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی نوین از تحلیل گفتمان و به عبارتی نوعی پژوهش گفتمانی است که وجه جامعه شناختی دارد. همچنان که از لفظ انتقادی برمیآید،به مسالهی قدرت،سلطه، نابرابری و بازتولید و مقاومت در برابر قدرت در متون میپردازد. تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف یکی از برجستهترین نظریات در حوزهی گفتمان محسوب میشود که به ساخته شدن هویتها در چارچوب زبان،کشف خصائص ایدئولوژیک و سیاسی،کاربستهای زبان و بازتولید روابط قدرت در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین میپردازد. نفثه المصدور از جمله آثاری است که با توجه به ظرافت های زبانی و زبان شاعرانه، دارای مفاهیم ضمنی و لایههای زیرین موجود در اثر است که نشان میدهد کلام نسوی قابلیت تحلیل گفتمان انتقادی را دارد.پژوهش حاضر برآن است تا به شیوهی توصیفی_تحلیلی،در سه لایهی توصیف، تفسیر و تبیین،لایههای زیرین و پنهان متن یعنی وضعیت قدرت و ایدئولوژی درعصر مغول را بررسی کند تا با کنارهم گذاشتن ایدئولوژیهای مختلف درمتن به آشنایی زدایی انتقادی و رهیافتی نو در این حوزه دست یابد.یافته-های پژوهش حاکی از آن است، با وجود آنکه در روساخت نفثه المصدور گفتمان جبر، گله و شکایت از روزگار و استبداد و غارتگری مغولان بیداد می کند اما در ژرف ساخت و اندیشهی زیدری، گفتمان جبر و خیانت کارگزاران حکومتی و طبقهی فرودست بیش از استبداد و جبراندیشی الویت دارد.
هدا امینی؛ مهیار علوی مقدم؛ محمود فیروزی مقدم
چکیده
تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی میان رشتهای در حوزههای زبانشناسی، نقدادبی و جامعه شناسی است که بر کارکرد اجتماعی زبان در جامعه و سیاست و نحوة بازتولید قدرت اجتماعی و سیاسی تاکید میکند. بر اساسِ نظریۀ نورمن فرکلاف ، برای کشف لایههای زیرین و تحلیل الگوی گفتمانی، باید سه سطح «توصیف»، «تفسیر» و«تبیین» را بررسی ...
بیشتر
تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی میان رشتهای در حوزههای زبانشناسی، نقدادبی و جامعه شناسی است که بر کارکرد اجتماعی زبان در جامعه و سیاست و نحوة بازتولید قدرت اجتماعی و سیاسی تاکید میکند. بر اساسِ نظریۀ نورمن فرکلاف ، برای کشف لایههای زیرین و تحلیل الگوی گفتمانی، باید سه سطح «توصیف»، «تفسیر» و«تبیین» را بررسی کرد. برای دست یافتن به الگوی گفتمانی درسطح «تبیین» که سطح اصلی و بنیادین در بررسی جامعهشناسی زبان است، باید سطح «توصیف» (شاخصهای زبانشناختی، عناصر صوری زبان و دستور زبان متن) و سطح «تفسیر» (فرایندهای گفتمان، بافت موقعیتی متن و عوامل بینامتنی) مورد توجّه قرار گیرد. در این مقاله که به روش تحلیلی- توصیفی به گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، روش تحلیل داده ها به روش کیفی وروش استدلال استقرایی(ازجز به کل) انجام شده میکوشیم برپایة نظریة گفتمانی نورمن فرکلاف، به بررسی رابطة دیالکتیک زبان و قدرت و زبان و گفتمان در رمان چراغها را من خاموش میکنم صرفاً در دو سطح توصیف وتفسیر بپردازیم. دستاورد تحلیل گفتمانی این رمان این است که زویا پیرزاد با تسلط بر گونههای آوایی، واژگانی، ساختارجمله و انواع آن و شخصیت پردازی متن در این اثر، زیر ساختی مناسب برای ورود به سطوح دیگر تحلیل گفتمان انتقادی ایجادکرده است. کاربرد الگوی گفتمانی رمان چراغها را من خاموش میکنم، ازنظرفرکلاف، درسطح توصیف، یعنی توصیف عناصر زبانشناختی و ساختهای زبانی و در سطح تفسیر، یعنی تفسیر فرایندهای گفتمان، گامی است در شناختِ لایههای زیرین این رمان و شناختِ ساختارها و کنش اجتماعی و جهان نگری انتقادی و جامعه شناختی.