علیرضا حسینی؛ حسن اعظمی خویرد؛ مریم بخشنده؛ پوریا اسمعیلی
چکیده
بینامتنی نظریهای است که به روابط بین متون میپردازد؛ بدینشکل که هر متن را بهمنزلة دگرگونسازی متون گوناگون گذشته و یا همزمان با آن میداند. بر این اساس، داد و ستدهای ادبی به شکلهای مختلف در ادبیات ملل وجود دارد و کمتر ادبیاتی را میتوان یافت که به صورت محدود حرکت کند. اشعار عربی خراسان در قرنهای چهارم و پنجم، به دلیل تأثیرپذیری ...
بیشتر
بینامتنی نظریهای است که به روابط بین متون میپردازد؛ بدینشکل که هر متن را بهمنزلة دگرگونسازی متون گوناگون گذشته و یا همزمان با آن میداند. بر این اساس، داد و ستدهای ادبی به شکلهای مختلف در ادبیات ملل وجود دارد و کمتر ادبیاتی را میتوان یافت که به صورت محدود حرکت کند. اشعار عربی خراسان در قرنهای چهارم و پنجم، به دلیل تأثیرپذیری از الگوهای پیشین ادبیات عربی، میتواند نمونة خوبی برای تأثیرپذیری از شاهکارهای شعر کهن عربی، بهویژه معلقات باشد. با بررسی های این اشعار، مجموعهای گسترده از اشعاری مشابه با ساختار و بدنة معلّقات به دست میآید که نشان از تأثیرپذیری آنها از معلّقات دارد. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی جلوههای بینامتنیت این اشعار با معلّقات و علل و عوامل آن مورد بررسی قرار گیرد. برداشت نهایی نشان میدهد که ظهور اسلام، آمیزش عربها با خراسانیان، جایگزینی خط عربی به جای خط پهلوی و حمایت حاکمان از محافل ادبی ازجمله عوامل برونمتنی ایجاد روابط بینامتنی شعرای خراسان با معلقات است و این تأثیرپذیری از بُعد درونمتنی بیشتر از نوع نفی جزئی بوده و در سویههای واژه، ساختار و مضمون مشهود است.