پژوهشهای میان رشته ای ادبی
حسین قاسمی زاده؛ بیژن ظهیری
چکیده
لیلی و مجنون یکی از آثار مهم نظامی گنجوی در حیطۀ ادبیات غنایی است. نظامی در این منظومه، یکی از مهمترین و مشهورترین داستانهای عاشقانهی عربی را به تصویر کشیده است. در این پژوهش با بهرهگیری از روش مطالعۀ کتابخانهای و به صورت توصیفی- تحلیلی و استفاده از نظریۀ مثلث عشقی رابرت. جی استرنبرگ (که نظریهای روانشناختی است)، شخصیت عشقی ...
بیشتر
لیلی و مجنون یکی از آثار مهم نظامی گنجوی در حیطۀ ادبیات غنایی است. نظامی در این منظومه، یکی از مهمترین و مشهورترین داستانهای عاشقانهی عربی را به تصویر کشیده است. در این پژوهش با بهرهگیری از روش مطالعۀ کتابخانهای و به صورت توصیفی- تحلیلی و استفاده از نظریۀ مثلث عشقی رابرت. جی استرنبرگ (که نظریهای روانشناختی است)، شخصیت عشقی مجنون مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار گرفته است. حاصل مطالعات نشان میدهد که عشق مجنون در منظومۀ لیلی و مجنون از دیدگاه استرنبرگ، عشق خالی است؛ بدینترتیب که عشق مجنون از صمیمیت در برخوردار نیست؛ عشق او از مؤلفههایی چون میل به افزایش رفاه معشوق، احترام بسیار به معشوق، فهم متقابل طرفین در رابطه، به اشتراکگذاری خود و مایملک و دارایی طرفین عشق، کسب حمایت احساسی از معشوق، احساس حمایت احساسی و هیجانی به معشوق، ارتباطات صمیمانه و ارج نهادن به یکدیگر در بحث صمیمیت برخوردار است، اما در مقابل، از مؤلفههای تجربه خوشحالی در کنار معشوق و توانایی حساب کردن به معشوق هنگام نیازمندیها، بیبهره است. ضلع دیگر مثلث عشقی استرنبرگ، هیجان (شور و شهوت) است که عشق مجنون از این ضلع نیز بهرهای نبرده است. تعهد تنها ضلعی است که عشق مجنون آن را در خود دارد و بر اساس تقسیمبندیهای که استرنبرگ از عشق ارائه میدهد، عشق او عشقی خالی است. بدینترتیب که عشق مجنون از صمیمیت و هیجان (شور و شهوت) بیبهره است و تنها دارای تعهد میباشد.
حیدر خضری
چکیده
بخش اول مقاله سعی بر آن دارد تا خوانشهای جدیدی از داستان مجنون لیلی ارائه دهد. بخش دوم مقاله با رویکردی میانرشتهای و پسااستعماری به بررسی تاریخ سیر و تحول این داستان از ادبیات قرن هفتم هجری عربی تا اولین اقتباس اوپرایی آن در جهان اسلام (1908– در آذربایجان)، اولین اقتباس سینمایی آن به زبان مالایی (1933- در بنگلادش)، اولین پژوهش کاربردی ...
بیشتر
بخش اول مقاله سعی بر آن دارد تا خوانشهای جدیدی از داستان مجنون لیلی ارائه دهد. بخش دوم مقاله با رویکردی میانرشتهای و پسااستعماری به بررسی تاریخ سیر و تحول این داستان از ادبیات قرن هفتم هجری عربی تا اولین اقتباس اوپرایی آن در جهان اسلام (1908– در آذربایجان)، اولین اقتباس سینمایی آن به زبان مالایی (1933- در بنگلادش)، اولین پژوهش کاربردی در عرصهی ادبیات تطبیقی (40/1398– در ایران)، وبالاخره جدیدترین اقتباس سینمایی آن (2011–در آمریکا) بپردازد. مهمترین دستاوردهای این سفر میانرشتهای و فراملّی و فرهنگی بررسی و تحلیل شدهاند. مقاله با پیشنهاد جایگزین کردن مدل خطی- عمودی- ثنایی رایج در مطالعات ادبیات تطبیقی جهان اسلام با مدل دایره ای- افقی- تعدّدی بینارشتهای و پسااستعماری به کار خود پایان میدهد.